11 ـ اَفْضَلُ ما توصَلُ بهالرَّحِمِ كفُّ الاَذى عَنْها
فرمـود رضـا ولـى ّ مـطـلق گنجينـه علم و فضل و احسـان
بهتر صلـه رحـم به گيتى است خـوددارى از گـزنـد ايشـان
12 ـ اَحسَنُ النّاسِ مَعاشاً مَنحَسُنَ معاشُ غيرِهِ فى معاشِه
بهتـرين رهـرو به راه زندگـى استآ ن كه همچـون شمع روشنگـر بـوَد
مردمـان در پرتـوش راحـت زينـدزندگـى در خـدمتش بـهتـر بــ وَد
13 ـ العَقلُ حِباءٌ مِنَ اللهِ والادَبُ كُلْفَة
رضـا سبـط پاك رسـول امين كه نتـوان سـر از خدمتش تافتن
بگفتا: خرد بخشش ايـزدى است ادب را به كوشش تـوان يافـتن
14 ـ لَيسَ لِبَخيلٍ راحةٌ و لالِحَسودٍ لَذّةٌ
بخل رنج است و حسادت محنت استا ز ولـى ّ آمـوز درس عبـرتـــى
راحتـى در بخــ ل نتـوان يـافـتن در حسـد هـرگـز نيـابـى لذّتــ ى
15 ـ مَا الْتَقَتْ فِئَتانِ قَطُّاِلاّ نُصِرَ اَعظَمُهُما عَفواً
عفــ و آييـن بزرگـــان باشـــدبـخشش آييـنـه دورانـديـش اسـت
دو گـروهـى كه به جنگنـد و ستيـزنصرت آن راست كه عفوش بيش است
16 ـ عَونُك لِلضَّعيفِ اَفضَلُمِنَ الصَدَقَة
سخنـى دارم از امـام همام كـه مفيد است بهر هر طبقه
دستگيرى ز ناتوان و ضعيف به يقين، بهتر است از صدقه
17 ـ المُؤمِن اِذا اَحسَنَاستَبشَرَ وَ اِذا اَساءَ استَغفَرَ
گر ز بخت بد به كس بد كرده اى هان، مشـو نوميـد از درگاه ربّ
مـؤمن ار نيكى كنـد شادان شود ور كند بد، مى كنـد بخشش طلـب
18 ـ المُسلِمُ الّذى سَلِمَالمُسلِمون مِن لِسانه وَ يَده
شـنو پند فرزند موسـى بن جعفرامـام بحـق، مـاه بـرج امـامت
كسـى هسـت مُسلم كه باشند مردم ز دست و زبانش به امن و سلامت
19 ـ لَيسَ مِنّا مَن لَم يأمَنجارُهُ بَوائِقَه
به همـسايه نيكى كن اى نيك مردكه همـسايه را بر تو حقها بوَد
از آن كس كه همسايه ايمن نبُودبـفرمود مـولا: نـه از ما بوَد
20 ـ التواضُعُ ان تُعطى النّاسمِن نَفسِك ما تُحبّ ان يُعطوك مِثلَه
چنان سـر كن اى دوست با نيك و بدكه باشـد ز تـو نيك و بد در امـان
تـواضع چـنان كن به خـلق خـداى كه خواهـى كنـد خلق با تو چنـان