بابا دمپایی میخواست.....
من 40 جفت کفش خریدم گفت این مال من نیست....بعد با هم رفتیم خیابون.....گفتم از اینا موخوام
سهراب شکست نمیخوره...نه نه نه نه
باشه الان آرزوهامو میگم....
1- امیر بالاخره درساشو همه رو پاس کنه و مدرکشو بگیره بعد 6 سال....
2 - زهرا یه شووور خوب پیدا کنه....
3 - شقایقم 35 کیلو کم کنه که وزنش متعارف بشه
.
هنوزم مونده بازم بگم؟؟؟
سهراب دیگه پیرمرد شد رفت
سهراب نذار دهنم باز شه ها...میزنم نابودت میکنما ...حالا هی بلبل زبونی کن واسه من
*********************************************************************
خب پیرمرد کچل ،واسه امشب دیگه بسه:دی
شانست گفت امشب خسته م ....تا حالا هم به زور نشستم (از بس که با مرامم:دیییییییی)
بعدا باز میام سر وقتت...تا اون موقع سعی کن یه کم بزرگ شی:دی
خواب خون آشام ببینی
باهبای...
شقایق، آقا بهنام و دیگر مهمانان عزیز شب شما خوشمل