[FONT=courier new,courier,monospace]گاهی
فقط گاهی وقت ها
دلم هوای متفاوتی دارد
میخواهد دست هایم را با ناز بندازم دور گردن"خیالم"
با دامن رنگی چین دار
بنشینم روی پاهای دراز شده اش
دامنم روی چوب زیر پایم, دایره وار بیفتد
زیر خنکای باد کولر
موهایم موج میگیرد
مثل موژه های چشم "خیالم"
گاهی دلم میخواهد نگاهم نکند
ولی من ,خیره اش شوم
یک دل سیر نگاهش کنم
باز نگاهم نکند
محلم ندهد
دلم ,میخواهد
نازش را بخرم
شن های ساعت شنی
دیگر روی هم سر نخورند و نیفتند
و اسوده لپ سردم به گردن گرمش تکیه کند
میتوانم ساعت ها و سال ها
زیر گوشش زمزمه کنم
و "خیالم"
خستگی چشمانش را با پلک هایش بپوشاند
و
و من , سرخورده
بنگرم خوابیده
دستانم از گردنش میلغزند
مثل آوار روی پاهایم خراب میشوند
سرم پایین می افتد
ولی[/FONT] [FONT=courier new,courier,monospace]"خیالم"...[/FONT]
[FONT=courier new,courier,monospace][FONT=courier new,courier,monospace]دستی روی موهای مواجم بکشد
[/FONT]حلقه ی دستان بزرگش دور کمرم
تنگ تر شود
حســــه ارامش
تـو هم حس کردی؟
تا انجا هم بوی خوشبختی امد؟
انوقت است که کتاب روبرویم را برگ میزنم
حواسم جمع میشود
"خیالــــــــــــم" , خسته ای؟
باز , می آیی؟
و
گاهی ,فقط گاهی
دلم "خیالم" را میخواهد
این دله رویا بافِ من
گاهی دلش رویای "خیالش" را از من میخواهد
من فقط نگاه میکنم[/FONT]