الایاایها الپیرانه ی ما
بده جامی به بزم خانه ی ما
دمی عیش ودمی نوش ودمی باز
بده شادی به بزم خانه ی ما
به بزم نازنین صد آفرین باد
و اشعارش به بزم آن و این باد
برایش عیش ونوشی با غزلها
سرودن با دوبیتی بهترین باد
الایاایها الپیرانه ی ما
بده جامی به بزم خانه ی ما
دمی عیش ودمی نوش ودمی باز
بده شادی به بزم خانه ی ما
به بزم نازنین صد آفرین باد
و اشعارش به بزم آن و این باد
برایش عیش ونوشی با غزلها
سرودن با دوبیتی بهترین باد
به بزم نازنین پیران سرودست
دوبیتی بادوصددر(مروارید)می سرودست
به فاطیما درود شاعرانه
سراید شعر خوب و ماهرانه
ای نازنین شعری بگو
از دلبری فاطیما بگو
کو هم ز حیدر برده دل!
حیدر کجا بسپرده دل؟
شاخه ای بود در کنار گل محمد
فاطمه ، نازنین دختر احمد
هرکه دل راسراید خماریست
وانکه دین را سراید حمیدیست
نازنینی دل خماری را بدید
بر لبانش یادی از فاطیما شنید
وی که از جور زمان بشکسته بود
جان خود در حسرتش بسپرده بود
حمیدی هستی ومشتاق رویا
که با زیبا سخن ها هست پویا
اگر در آرزوی خواب ورویا
منم اکنون سوار پیر برنا
درودی می فرستم برتو دانا
که باشد مابقی شعر فردا
حمید و نازنین گر اینچنین باد
به اشعار شما صد آفرین باد
همین جستار اشعار بداهه
گلستان شما در این زمین باد
درودی از سر عشق و ارادت
بر آن پیران و رندان طریقت
چنان دلتنگ بودم در فراقت
که دائم می نمودم خود ملامت
رسیدم تا ببینم روی ماهت
که دیدارت مرا باشد سعادت
خلاصه زندگی بر کام بادت
نماند نا براورده آرزویت
(سلام به شما بچه های گل و گلاب ... خیلی خوشحالم می بینم که هنوز هستید و از این کارای قشنگ می کنید... خیلی دلم براتون تنگ شده بود)
درودی از سر عشق و ارادت
بر آن پیران و رندان طریقت
چنان دلتنگ بودم در فراقت
که دائم می نمودم خود ملامت
رسیدم تا ببینم روی ماهت
که دیدارت مرا باشد سعادت
خلاصه زندگی بر کام بادت
نماند نا براورده آرزویت
(سلام به شما بچه های گل و گلاب ... خیلی خوشحالم می بینم که هنوز هستید و از این کارای قشنگ می کنید... خیلی دلم براتون تنگ شده بود)
آمد اسماعیل اگر، به به خوش آمد
چون هزاران می زند چه چه خوش آمد
نازنین گل گفته، فاطیما گلاب آورده است
این جوان از بهر پیران شعر ناب آورده است
آفرین، صدآفرین؛ جستارِ گلها این چنین
برهمه یاران به بالا و به پایین آفرین
مرحبا بر شعر پیران مرحبا
می سراید دربی حد مرحبا
یادش بخیر اینجا چقدر شر می گفتیم! خب کجا بودیم، به به جناب پیران هنوز هم هست!:مرحبا بر کاربرانی که در این جستار خوب
بیت شعری همچو فاطیما و اینها گفته اند
یادش بخیر اینجا چقدر شر می گفتیم! خب کجا بودیم، به به جناب پیران هنوز هم هست!:
مرحبا بر تو، که پس از، این همه شعر
پیر پیران گشتی و ننالیدی دمی
بر من، کم سخن، تار نواز
لطف کردی و خرده نگرفتی همی
سلام
سخن اینجا ز جنتلمن مجید است
که اشعارش برای ما مفید است
نگردد کهنه این تالار اشعار
که در دلهای ما نور امید است
تقلب کردیا مدیر ارشدسپیده سر زد و من در خواب نازم
باید پا شم تا دنیا رو نبازم
خخخخخ
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
مشاعره با اشعار شاهنامه | مشاعره | 18 | ||
S | مشاعره با اشعار بداهه ... | مشاعره | 151 | |
P | مشاعره کودک ۷ ساله ایرانی - رها حسین پور معتمد | مشاعره | 0 | |
مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد | مشاعره | 443 | ||
مشاعره عرفانی | مشاعره | 560 |