ما در ره عشق تو اسيران بلاييممرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
من مست مي عشقم ، هشيار نخواهم شد
وز خواب خوش مستي ، بيدار نخواهم شد
امروز چنان مستم از باده ي دوشينه
تا روز قيامت هم هشيار نخواهم شد
دامن دوست بصد خون دل افتاد بدست
بفسوسی که کند خصم رها نتوان کرد
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود، از هر مژه چون سیل روانه
خواهد به سر آید، شب هجران تو یا نه
ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
شیخ بهایی
مي خور كه شيخ و زاهد و مفتي و محتسبتا بگویم که چه کشفم شد از این سیر و سلوک
به در صومعه با بر بط و پیمانه روم
مي خور كه شيخ و زاهد و مفتي و محتسب
چون نيك بنگري همه تزوير مي كنند...
مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدمتا شدم حلقه به گوش در ميخانه عشق
هر دم ايد غمي از نو به مباركبادم.....
حضرت حافظ
مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم
دولت عشـق آمد و من دولت پاینده شدم
منم که شهره ی شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن...
مست بگذشت و نظر بر من درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان
نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد
بختم اریار شود رختم ازینجا ببرد
دلبرا پیش وجودت همه خوبان عدمند
سروران بر سر سودای تو خاک قدمند
شهری اند هوست سوخته در آتش عشق
خلقی اندر طلبت غرقه دریای غمند
در راه عشق وسوسه اهرمن بسیست
پیش آی و گوش و دل به پیام سروش کن
نکن به چشم حقارت نگاه در من مست
که آبروی طریقت به چون منی نرود
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
مشاعره با اشعار شاهنامه | مشاعره | 18 | ||
S | مشاعره با اشعار بداهه ... | مشاعره | 151 | |
مشاعره با نام کاربر قبلی | مشاعره | 2082 | ||
P | مشاعره کودک ۷ ساله ایرانی - رها حسین پور معتمد | مشاعره | 0 | |
مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد | مشاعره | 443 |