ممکن ز تو چون نيست که بردارم دل
آن به که به سوداي تو بسپارم دل
ور من به غم عشق تو نسپارم دل
دل را چهکنم؟ بهر چه ميدارم دل؟
آن به که به سوداي تو بسپارم دل
ور من به غم عشق تو نسپارم دل
دل را چهکنم؟ بهر چه ميدارم دل؟
لاله ساغرگیر و نرگس مست و برما نام فسقممکن ز تو چون نيست که بردارم دل
آن به که به سوداي تو بسپارم دل
ور من به غم عشق تو نسپارم دل
دل را چهکنم؟ بهر چه ميدارم دل؟
یار بیگانه مشو تا نبری از یادممن خشک لب ار با تو دم تر زدمي
در عشق تو عالمي بهم بر زدمي
يک بوسه اگر لبم توانستي داد
بر پاي تو دستک ز بر سر زدمي
(خير مقدم عرض ميکنم مقداد جان!)
من ازآن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم
که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |