Agha Nima
عضو جدید
روز ها فکر من این است و همه شب سخنم/که چرا غافل از احوال دل خویشتنم.یوسف گم گشته باز اید به کنعان غم مخور
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور
روز ها فکر من این است و همه شب سخنم/که چرا غافل از احوال دل خویشتنم.یوسف گم گشته باز اید به کنعان غم مخور
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور
ما مریدان روی سوی قبله چون آریم چون
روی سوی خانه خمار دارد پیر ما
لحظه های بی تو بدن لحظه های خستگی استخوب دیگه از عنوان معلومه ...
هر نفر یه بیت ، دوبیت یا ... بگه که با آخرین حرف شعر نفر قبلی شروع شه !!
خودم شروع میکنم ...یا علی !
شاید این را شنیده ای که زنان
در دل "آری" و "نه" به لب دارند
ضعف خود را عیان نمی سازند
راز دار و خموش و مکارند
-
آه من هم زنم ، زنی که دلش
در هوای تو می زند پر و بال
دوستت دارم ای خیال لطیف
دوستت دارم ای امید محال
(فروغ فرخزاد)
تا مرا عشق تو تعلیم سخن گفتن کرد
خلق را ورد زبان مدحت و تحسین من است
در بخشش و دادن آمد پدید
ببخشید دانا چنان چون سزید
تــرک آن زیـــبــا رخ فرخــنـــده حــــال
از محال است از محال است از محال
لعلی از کان مروت برنیامد سالهاست
تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد
در نهانخانه جانم، گل یاد تو،درخشید
باغ صد خاطره خندید ،
عطر صد خاطره پیچید
یادم امدکه شبی با هم از ان کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در ان خلوت دلخواسته گشتیم
اينش سزا نبود دل حق گزار من
كز غمگسار خود سخن ناسزا شنيد
نشايد گفتن آن کس را دلي هستدر خیال من نیامد در یقینم هم نبود
بی نشانی که صواب آید ازو دادن نشان
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |