اول مختصری از نحوه ی اجرای یک پروژه ی بزرگ بگم:
مراحل اجرای یک پروژه ی نفت و گاز یا هر پروژه ی بزرگ دیگه مثه صنایع پتروشیمی یا فولاد (که ابزاردقیق واتوماسیون هم به عنوان جزیی از اون پروژه محسوب میشه) شامل سه بخش عمده هست، ( این تقسیم بندی نظر شخص بنده هست و ممکنه افراد دیگر نظر دیگه ای داشته باشند ): 1- طراحی و مهندسی 2- ساخت و اجرا 3- راه اندازی و (راهبری=نگهداری و تعمیرات)
در ایران معمولا قسمت 1و2 یعنی طراحی و ساخت در قالب پروژه های موسوم به EPC که مخفف کلمات Engineering, Procurement, Construction
هست به شرکت های بزرگ پیمانکاری یا کنسرسیومی از چند شرکت واگذار میشه و قسمت سوم یعنی راه اندازی و بهره برداری هم گاهی به همون شرکت سازنده واگذار میشه، گاهی فقط راه اندازی به شرکت سازنده واگذار میشه و بهرخ برداری به کارفرما یا شرکت دیگه ای سپرده میشه و بالاخره در مواردی هم کل راه اندازی و بهره برداری به شرکتی غیر از سازنده واگذار میشه.
خب مهندسان ابزاردقیق و اتوماسیون هم در طی تمام مراحل بالا نقش پر رنگ و قابل توجهی دارند.
قسمت مهندسی و طراحی خودش شامل مراحلی هست ،از انجام مطالعات و طراحی پایه تا طراحی تفصیلی که طی اون تیم مهندسی به رهبری مهندسان فرآیند نقشه ها و مدارک مهندسی پروژه رو آماده می کنند. کار اصلی مهندس ابزاردقیق در فاز طراحی پس از تهیه ی مدرک P&ID شروع میشه که شامل استخراج لیست ابزاردقیق مورد نیاز پروژه (Instrument List) ، انتخاب و سایز کردن اینسترومنت (Selection & Sizing) و پر کردن دیتاشیت ها جهت سفارش خرید و تهیه ی نقشه های نصب، استخراج لیست ورودی خروجی های سیستم کنترل و طراحی و انتخاب سیستم کنترل و مدارک مرتبط با اون، تهیه ی نقشه های سیم کشی و مسیرهای عبور کابل ها و ... هست. هر کدوم از این مدارک طی فرآیند اجرای پروژه نیازمند بارها و بارها بازنگری و اصلاح هستند.
قسمت اجرا شامل عملی کردن نقشه ها و مدارک مرحله ی قبل هست که قسمت عمده اش کابل کشی و نصب پنل ها و اینسترومنت با در نظر گرفتن ملاحظات عملی هست
و بالاخره راه اندازی و راهبری که جذابترین و گل سرسبد فعالیتهای برق، ابزاردقیق و اتوماسیون هست که در ابزاردقیق و اتوماسیون از کالیبراسیون تجهیزات در شاپ شروع میشه تا انجام تست های پیش راه اندازی و راه اندازی سیستم و برطرف کردن اشکالات سخت افزاری و نرم افزاری و انجام اصلاحات لازم در لاجیک و سخ افزار در مواقع لازم.
هر کدوم از مراحلی رو که ذکر کردم خودشون شرح مفصلی دارند که بیان تک تکشون در حوصله ی این مختصر نمی گنجه و می تونینی برای اطلاعات دقیق و کامل به کتابایی که واسه هر کدوم نوشته شده مراجعه کنین.
و اما در مورد کار، در قسمت طراحی و مهندسی معمولا افراد با تجربه ی بالای 10 سال بکار گرفته میشن، کسانی که یه مدتی درگیر کار اجرا و راه اندازی و راهبری هم بوده باشن تا ملاحظلات عملی و اجرایی براشون ملموس و قابل درک باشه. البته دوره هایی در رابطه با مهندسی ابزاردقیق و طراحی و سایزینگ ادوات در موسسات برگزار میشه که رفتنش خالی از لطف نیست اما نباید با طی کردنش از خودتون و بقیه انتظارات بیجا داشته باشین! اما به شخصه گذروندن این دوره ها رو واسه افراد تازه کار و خصوصا علاقه مندان به ابزاردقیق و اتوماسیون به شدت توصیه میکنم.
در قسمت اجرا و پیش راه اندازی، چون معمولا این فعالیت ها توسط پیمانکار انجام میشه، نفرات کلیدی از بین افراد با تجربه انتخاب میشن تا از تجربه و تخصص اونا در جلسات برگزار شده با کارفرما و چانه زنی هایی که نیاز به دید باز اجرایی و فنی داره، استفاده بشه اما برای کارای اجرایی و پی گیری ها و... زیاد دیدم نیروهای صفر کیلومترم به کار گرفته شدن.
توصیه می کنم برای شروع و وارد شدن به کار توقع خودتونو بیارین پایین، از لحاظ حقوق و نوع کار میگم. مثلا توقع نداشته باشین چون رشته کنترل خوندین از همون اول کار بذارنتون plcman و مهندس اتوماسیون شرکت. کار مهندس مخصوصا در قسمت اجرای پروژه بیشتر نامه نگاری و کارای دفتری و Document هست و سر کله زدن با کارگرای اجرایی در مورد تفهیم نقشه ها و مدارک به اونها! البته پس از اینکه خودتون دیتل، استاندارها و نقشه های اجرایی رو خوب مطالعه کردین! در مورد کارای پیش راه اندازی و راه اندازی اوضاع بهتره ، یعنی کار فنی تره و شما به عنوان یکی از اعضای تیم تست ، پیش راه اندازی و راه اندازی خودتون اصطلاحا آچار به دست میشین و میوفتین به جون سیستم و ورودی خروجی هاش و مولتی متر در دست و نقشه به دست بدنبال برطرف کردن ایرادات و حل معماهای شیرین قصه! خواهید بود.
پس جمع بندی اینکه به نظر من سطح توقع خودتونو از لحاظ کاری، اقتصادی و ... بیارین پایین تا به امید خدا یه جوری از یه جاری وارد این دنیای جالب و پرهیجان بشین، بعد از اون قطعا با کم و کیف و چند و چون کار بیشتر آشنا میشین و مدل و راه شخصی سازی شده ی خودتونو برای رشد و پیشرفت با توجه به علایق و روحیاتتون پیدا خواهید کرد.
پی نوشت: چی همه شد! به ندرت پیش میاد حوصله کنم این همه بتایپم )))))))
دوست عزیز توضیحات کامل و خوبی رو ارائه دادین که نشان دهنده تجربه شما تو این زمینه هست فقط در تکمیل فمایش های شما در مورد EPC و خصوصاً P که شما کمتر اشاره کردین، خرید و فرآیند مهندسی خرید و خرید هست که بخش مهندسی خرید بخشی وابسه به مرحله E هست. ولی در کل خرید اونم در پروژه های صنعتی و ابزار دقیق یک بخش عمدش خرید خارجی هست که جذابیت ها و دردسرهای خاص خودش رو داره و تجربه خوبی از این بخش برای مهندسان حاصل خواهد شد.
در ضمن باید بگم EPC بودن یک پروژه دلیل بر این نیست که همه کار دست یک تیم و یک گروه هست، در پروژه های مختلف ممکن هست پروژه بصورت تکی و یا چند بخشی در اختیار یک شرکت باشه.
در ضمن از نقطه نظر مدیریت پروژه ای و درآمدی پروژه ها، معمولاً بخش های E و P مورد علاقه شرکتها از نظر درآمدی هست و C از نقطه نظر فنی جلب توجه می کنه. اصطلاح رایج هم در این خصوص اینه که بخش طراحی و خرید گوشت پروژه هست و بخش نصب و راه اندازی استخون اون.