[معماری ایرانی]:معماری ایلخانان

سماته

عضو جدید
با در نظر گرفتن مکاتیب و اثار باقیمانده از دوره های ایلخانان و تیموریان چنین مستقاد می گردد که ایلخانان هنگامی ککه شروع به کار ساختمان کردند ، متکی به استاد کاران و کارگران سیار محلی و بومی بودند و در سرتاسر این قسمت دنیا همیشه صنعتکاران و کارگران سیار وجود داشته اند. نام عده ای از استاد کارها که در ساختمانها یا تزیین بعضی ابنیه دسا داشته اند در نقاط مختلف ساختمانها باقی مانده است. از جمله در کتیبه های تاریخی و در انتهای کتیبه های دینی یا به صورت امضا در کتیبه های محراب یا در داخل حاشیه یا صفحه یا دایره کوچکی که مخصوص این کار تعبیه گردیده است. از جمله نام بیست و یک نفر از استاد کاران در ساختمانهای مربوط به دوره ایلخانان به شرح زیر آمده است :
1- روی دیوار بالای محراب مسجد جامع فریومد : (استاد کار علی جامی السنایی سمنانی )
2- محراب مسجد جامع رضائیه ( عمل عبد المومن ابن شرفشاه ، نقاش تبریزی )
3- مغار کاشمر تربت حیدری- خراسان ( عمل خادم... میرزا معمار؟ )
4- در پایان کتیبه روی مقبره پیربکران در لنجان( عمل سراج)
5- در محراب و کتیبه حاشیه و کتیبه قرنیس برج کاشانه و مسجد جامع در بسطام کومش(قومس)همه حاوی نام محمدبن الحسین بن ابی طالب دامغانی می باشد که به عنوان ( المهندس و البنا و گچکار ) است.
6- یکی از کتیبه های مسجد جامع بسطام بنام (حاجی) برادر محمد بن الحسین بن ابی طالب دامغانی می باشد.
7- محراب امامزاده ابوالفضل و یحیی محلات بالا - واقع در جاده بین دلیجان به خمین - عمل حسنعلی احمد بابویه ( عبود علی؟ )
8- امامزاده ربیعه خاتون اشترجان اصفهان : ( مسعود کرمانی )
9- ساختمان محراب مسجد جامع اصفهان تحت نظر عضدبن علی الماستری بوده است. ولی امضای محراب ( عمل بدر ) است.
10- مسجد جامع اشترجان اصفهان که در سال 715 هجری به فرمان محمدبن علی اشترجانی ساخته شده امضادر داخل کتیبه : ( عمل احمدبن محمد بنا ) و (عمل حاجی محمود کاشیبر)
11- سردر مسجد خراب دامغان : ( عمل حاجی ابی الحسین بنای دامغانی ) برادر بنایی که متصدی عملیات مجموعه ساختمانی بسطام در همین دوره بوده است.
12- مسجد جامع ورامین روی کتیبه گچی نوشته شده : ( عمل علی قزوینی...)
13- امضای محراب مسجد جامع مرند در آذربایجان: ( عمل عبد فقیر نظام بنای تبریزی )
14- کاروانسرای سین واقع در 21 کیلومتری شمال اصفهان در کتیبه گچی : ( حاجی محمد ، بنای ساوه ای )
15- در منتهاالیه طاق ایوان شمالی مدرسه امامی اصفهان: ( حاجی محمدبن عمر بن الشیخ)
16-در مثلثی در نمای داخلی سردر مدخل امامزاده علی بن ابوالمعالی بن علی صافی : ( عمل علی بن محمد ابو شجاع )
17- در داخل کتیبه مدرسه مسجد جامع اصفهان : ( کتب عزیز التقی الحافظ )
18- محراب مدرسه مسجد جامع اصفهان ( کتب علی کوهبار الابرقویی )
19- در داخل یک چهارگوش مدرسه مسجد جامع اصفهان : ( فخربن عبدالوهاب شیرازی بنا )
20- در داخل یک چهارگوش مدرسه مسجد جامع اصفهان : ( عمل عبد الضعیف شمس بن تاج )
21- در مدرسه مسجد جامع اصفهان دو امضای : ( مرتضی بن الحسن العباسی الزینبی )
هشت نفر از بیست و یک استادکار ، که نام انها معلوم است ، شهر زادگاه خود را جزو اسم خود قرار داده اند . این عمل اغلب انعکاس افتخار شخص است که در دنیای بزرگتری نام خود را بلند کرده است و اگر چه نویسنده یا سرباز یا مأمور دولت یا صنعتگر شده باشد ، این امر مستلزم آن نیست که شهر و محل تولد خود را برای همیشه ترک کرده باشد. در مورد این استادکاران مسلم است که شهر خود را در جستجو و انجام کار ترک کرده اند و حدود مسافرت به ظاهر محدود بوده است. بطور مثال میبینیم که کارگران تبریزی در مرند و رضائیه کار می کرده اند و یک معمار دامغانی در بسطام و یک استادکار سمنانی در فریومد و قزوینی در ورامین و یک ساوجی در سین و ابرقویی در اصفهان . حاجی محمد که در این زمان در اشترجان کار می کرده ممکن است همان حاجی محمد ساوجی باشد که در پانزده سال بعد در سین مشغول کار بوده است. حداکثر مسافرت طولانی را به ظاهر محمدبن محمد بن عثمان طوسی دارد که امضای او در کتیبه ای در اسیای صغیر ( قونیه ) دیده می شود و 2600 کیلومتر فاصله هوایی سفر کرده است.
این پیشه وران یعنی استادکاران و بناها و مهندسان و نقاشان و خوشنویسان و گچکاران و کاشیبران ، تعلیمات و فنون خود را به عنوان شاگرد در صنف مخصوص خود که مرکز محلی ان در داخل بازار شهرها بود می آموختند و رسم ادامه یک پیشه در یک خانواده در طول نسلها وجود داشت. این رسم و روش خانوادگی به ظاهر در میان هنرمندان کاشی کار شهر کاشان بسیار قوی بوده است، زیرا نام عده زیادی از افراد دو خانواده طی چندین نسل ، که شاغل این پیشه بوده اند ، باقی مانده است. در این دوره استعمال روزافزون کاشی لعابی فرصت آزمایش و نشان دادن هنر و ابتکار شخصی به وجود آورده بود. ماده لعابی ابتدا در کارگاههای کوزه گران پیدا شد و توسط بناها به کار رفت و همینکه این پیشه پیچیده و مفصل شد ، متخصصان پیدا شدند. حاجی محمد کاشیبر یکی از آنان بود علامت ابتکار شخصی به وضوح در تزیینات کاشیکاری بسطام مشهود است و گواه بر مهارت و هنر چندجانبه محمدبن الحسین بن ابی طالب دامغانی است.
پیشه وران دیگر در کتیبه ها فقط به عنوان ( بنا ) یا ( البنا) و (استاد ) قلمداد شده اند. رشیدالدین فضل الله همدانی در شرح ساختمان مقبره غازان خان از ( استادان بنا ) و ( مهندسان ) گفتگو می کند. به اسانی نمی توان تشخیص داد که اینگونه اشخاص در حقیقت سربنا یا استادکار ناظر بوده اند و یا اینکه جزئیات کار ساختمان را ضمن پیشرفت عمل ساختمانی طرح و مراقبت می کرده اند و یا اینکه معمارانی بوده اند که قبل از شروع ساختمان نقشه آن را ترسیم کرده اند.
کلمه مشخص (معمار ) یا (مهندس معمار) در هیچ یک از کتیبه های آثار مندرج در فهرست دیده نشده است. ولی اصطلاح معمار در قرن هفتم هجری در هندوستان و آسیای صغیر ه کار می رفته و در یک کتیبه عربی از ناحیه قفقاز مورخ سال 759 هجری کلمه معمار استعمال شده و بدین ترتیب احتمال کلی می رود که در ایران دردوره ایلخانان معماران به رسمیت شناخته شده مشغول کاربوده اند. اینگونه افراد از لحاط سطح اجتماعی و اقتصادی از سازندگانی که نام خود را زیر کار خود ثبت کرده نموده اند ، بالاتر بوده اند و درباره استعداد یکی از این معماران اشارتی موجود است. نظامی شاعر معروف قرن ششم هجری استعداد و لیاقت یک معمار افسانه ای بنام شیدا را که کاخ افسانه ای هفت گنبد بهرام گور را طرح ریخته و بنا نموده ، شرح داده است. شیدا از فامیل نجیب و استاد ترسیم و هندسه دان و طراح مشهور ، در هنر ساختمانی استاد کامل و در حجاری و نقاشی صنعتگر ماهر بوده است. بعلاوه ابن خلدون نویسنده مشهور شمال آفریقا در قرن هشتم هجری می گوید که اطلاع بر مسایل هندسه برای معمار از واجبات بشمار می آید و آشنایی با مقاطع مخروطی در هنرهای علمی مانند نجاری و معماری مورد استفاده است و برای به وجود اوردن اشکال کامل ، که پس از عمل با آنچه در ذهن تصور میشود مطابقت داشته باشد ، باید از قوانین تناسب اطلاع داشت. از این منابع چنین می توان نتیجه گرفت که آزمایش دقیق ساختمانهای این قرنها ممکن است آشکار سازد که تناسبهای هندسی در نقشه و مقطع عرضی و مقطع عمودی ابنیه وجود دارد.
 
بالا