Esmaeilpoor
عضو جدید
.jpg)
به نام خدای مهربان و آگاهی بخش.
خواهرم سلام، نامه ات را خواندم
نوشته بودی:....من نمی خواهم ناآگاهانه مثل مادرانم حجاب داشته باشم،نمی خواهم کهنه پرست باشم، نمی خواهم تحقیر شوم، نمی خواهم از دیگران کمترباشم،نمی خواهم بدون انگیزه و هدف کاری را که پدر و مادرم می گویند انجام دهم....
اصلاً کجای قرآن نوشته که زن باید حجاب داشته باشد؟
چرا مردان هرکاری دلشان می خواهد می کنند و همه ی محدودیتها برای زنان در نظر گرفته شده؟
چرا نمی گذارید همه آزاد باشند، تامسأله عادی و طبیعی شود و دیگر هیچ حساسیتی وجود نداشته باشد؟
شما آنقدر سخت گرفته اید که حتی اگر زنی در خانه اش تنها باشد و بخواهد نماز بخواند، می گویید در حال نماز باید حجاب داشته باشد،مگر خدا مرد است که باید از او هم روگرفت؟!!!اصلاً می خواهم بدانم بی حجاب بودن من چه ضرری برای دیگران دارد؟
من هرطور دلم بخواهد لباس می پوشم و آرایش می کنم، این به دیگران چه ربطی دارد؟من که به قصد ایجاد انحراف و فساد آرایش نمی کنم.
از این گذشته، چرا به مردها نمی گویید نگاه نکنند و زنها باید خود رابپوشانند...؟
البته تصور نکن من بی دین و کافر هستم، باور کن من هم مثل تو خدا را قبول دارم، قرآن راقبول دارم، خیلی هم مؤمن هستم و اصلاً نمی خواهم خدااز من ناراضی باشد، قدر ناشناس نیستم، میدانم خدا چقدر به من نعمت داده، غرق در نعمتهای او هستم و دوست دارم هرروز به او نزدیکتر شوم و اورااز خودم راضی تر کنم،در مسائل دقت کنم،آنهارابفهمم و آنطور که درست است زندگی کنم نه آنطور که به من تحمیل می کنند.
من می گویم وقتی این همه خانم بی حجاب هست، حجاب داشتن من چه فایده ای دارد؟
اگر قرار است از بی حجابی من منحرف شودو به دامن گناه بیفتد، به فرض که من رعایت کنم، آنقدر بی حجاب هست که باز او به گناه بیفتد، پس چه فرقی می کند که من باحجاب باشم و یا بی حجاب؟
از همه ی اینها گذشته، چرااینقدر سختگیری؟چرا حتی یک تار موی زن هم نباید بیرون باشد؟میخواهم بدانم این یک تار مو چه ضرری دارد؟چه فسادی ایجاد می کند؟
تو باید به من حق بدهی، آخر من باچه انگیزه ای می توانم حجاب داشته باشم و چگونه خودم راقانع کنم....
................................................................
آری نامه ات را خواندم،راستش اول خیلی تمایل نداشتم پاسخی بنویسم اما برخی عباراتِ نامه ات مراوادار کرد نا دست به قلم ببرم و پاسخی هرچند مختصر برایت بنویسم.
منظورم این عبارتهاست:
من نمی خواهم ناآگاهانه حرکت کنم....
من قرآن راقبول دارم....
من دوست دارم خدا از من راضی باشد....
در دل گفتم حقایق را برایت بنویسم اگر واقعاً دنبال آگاهی و رضای خدا باشی درباره آنها فکر می کنی، به قرآن مراجعه میکنی ووقتی دیدی حرفهایم مستند به قرآن و حکم عقل است،آنها را می پذیری، اما اگر در حقیقت دنبال رضای خدا و آگاهی نباشی.....
نه معذرت میخواهم؛چرانباشی؟چرانخواه ی حق راقبول کنی؟مگر همه ی دنیا و آنچه دردنیاست چقدر ارزش دارد که برای خاطر چند روز دنیا بخواهیم عقل و فهم و ایمان خود را زیر پا بگذاریم؟
من مطمئنم تو صرفاً میخواهی بفهمی و طبق فهم و درک خودت رفتار کنی و به همین جهت مصمم شدم پاسخ نامه ات را بنویسم.
برای اینکه پاسخ تورا روشنتر بیان کنم، همه حرفهای تورا در ده نکته خلاصه میکنم؛ اینها رابرایت می نویسم و یک به یک به انها پاسخ میدهم؛ به این امید که مطالبم را بخوانی و در عین بیطرفی و انصاف درآنها دقت کنی و هر کدام را حق یافتی بپذیری.
1)بی حجابی خانمها چه ضرری برای دیگران دارد؟
2)آیا لزوم پوشیدن بانوان درقرآن مطرح شده است؟
3)چه انگیزه ای میتواند برای حفظ پوشش وجودداشته باشد؟ و به عبارت دیگر فلسفه و حکمت پوشش چیست؟
4)چرا به مردان نمی گویند نگاه نکنید، تازنان مجبور نباشند خودرا بپوشانند؟
5)چرا مردان مجازند هرکاری بکنند و هرگونه لباس بپوشند، اما زنان باید پوشش را رعایت کنند؟
6)درست است که من پوشش را رعایت نمی کنم و باآرایش و لباسهای شیک بیرون می آیم، اما قصد ترویج انحراف وفساد راندارم.
7)بابودن بی حجابهای فراوان که درهرحال اثر خودرا می گذارند، رعایت کردن و نکردن من چه تفاوتی دارد؟
خونسرداگر همه زنان آزاد باشند، مسئله طبیعی و عادی میشود.
9)چراحتی یک تار موی خانمها نبایدآشکار باشد؟یک تار مو چه ضرری دارد؟
10) چرا یک خانم وقتی در یک خانه خلوت هم نماز می خواند باید پوشش را رعایت کند؟
منبع:کتاب نامه ای به خواهرم.نوشته ی مهدی عدالتیان.
آخرین ویرایش: