[هنر گفتگو-گفتگوی هنری]-04- بهترین دیالوگ به یاد ماندنی که شنیدی ؟
- شروع کننده موضوع سروش7
- تاریخ شروع
خدایا کلاً بگم؟ یه کلام ، من یه نفهمم…
خدایا من کلاً حالیم نیست.
خدایا همه ی شواهد نشون میده که من آدم نیستم؛
خدایا به قرآن همشم اینطوری نبوده که کلاً اصلاً نخوام آدم باشم… نه!!
خدایا من خودم از دست خودمم عصبانیم، خودم از دست خودم عصبانیم!
خلاصه لطفاً خدایا یه کاری کنید من معنی کارامو قبل از اینکه انجامشون بدم بفهمم.
ریشه های بدبختی ها و بیچارگی هامو بفهمم!
بالأخره خدایا ما هم بنده تیم.
دوست داریم بفهمیم…
" اللهم صل علی محمد و آل محمد "
√ دعای قنوت امیر در سریال « وضعیت سفید »
خدایا من کلاً حالیم نیست.
خدایا همه ی شواهد نشون میده که من آدم نیستم؛
خدایا به قرآن همشم اینطوری نبوده که کلاً اصلاً نخوام آدم باشم… نه!!
خدایا من خودم از دست خودمم عصبانیم، خودم از دست خودم عصبانیم!
خلاصه لطفاً خدایا یه کاری کنید من معنی کارامو قبل از اینکه انجامشون بدم بفهمم.
ریشه های بدبختی ها و بیچارگی هامو بفهمم!
بالأخره خدایا ما هم بنده تیم.
دوست داریم بفهمیم…
" اللهم صل علی محمد و آل محمد "
√ دعای قنوت امیر در سریال « وضعیت سفید »
آقای برق کار :اگه سیم لخت باشه چی می‌شه؟
کلاه قرمزی :خوب سیم خجالت میکشه
کلاه قرمزی
کلاه قرمزی :خوب سیم خجالت میکشه
کلاه قرمزی
شکر خدا که من هیچ خدایی را از هیچکس به ارث نبرده ام. من آزادم که خدای خود را آنطور که دلم میخواهد مجسم و انتخاب کنم. خدای من مهربان، بخشنده، دلسوز، چیز فهم و اتفاقا خیلی هم شوخ است...!
((دیالوگ جودی ابوت در کارتون. بابا لنگ دراز جین وبستر))
((دیالوگ جودی ابوت در کارتون. بابا لنگ دراز جین وبستر))
شادمانی همه جا پشت در است
در گشودن، هنر است!
"فامیل دور" کلاه قرمزی
در گشودن، هنر است!
"فامیل دور" کلاه قرمزی
یه پایان تلخ…….بهتر از یه تلخیه بی پایانه… شهاب حسینی…درباره الی..
ناتالی : چـــه جـــوری تـــا حـــالا حـــتی بـــه ذهنتـــم نـــرسیده کـــه
بـــا کســـی بـــخوای اینـــده ای داشتـــه باشـــی ؟!
رایان : ســـاده ست اون لــحظه رو مـیشناسی کـه تـو چشـم یـکی نـگاه میکنــی و احسـاس میکنـی اونـم به روحـت خیـره شـده و هـمه ی دنـیا یـه لحظـه سـاکت و اروم میشـه ؟
ناتالی : اره
رایان : خـــوب من نداشتمـــش !
" up in the air"
بـــا کســـی بـــخوای اینـــده ای داشتـــه باشـــی ؟!
رایان : ســـاده ست اون لــحظه رو مـیشناسی کـه تـو چشـم یـکی نـگاه میکنــی و احسـاس میکنـی اونـم به روحـت خیـره شـده و هـمه ی دنـیا یـه لحظـه سـاکت و اروم میشـه ؟
ناتالی : اره
رایان : خـــوب من نداشتمـــش !
" up in the air"
هلم هولتز گفت: «فقط یک آزمون وجود دارد که میشود به آن اعتماد کرد، آن هم آزمون زندگی است. آنجاست که باید نشان دهید چه نمرهای میگیرید. این هم در مورد شرودر صدق میکند، هم برای تو سلما، هم بیگ فلوید، هم برای من... و هم در مورد همه آدمها.»
بیگ فلوید گفت: «شما میتوانید حدس بزنید بالاخره کی به کجا میرسد؟»
هلم هولتز گفت: «کیست که بتواند بگوید؟ من که نمیتوانم. به نظر من لحظههای پیش بینی نشده است که زندگی را میسازد.»
Book Title: [Look At The Birdie: Unpublished Short Fiction - A Song For Selma - 2009]
بیگ فلوید گفت: «شما میتوانید حدس بزنید بالاخره کی به کجا میرسد؟»
هلم هولتز گفت: «کیست که بتواند بگوید؟ من که نمیتوانم. به نظر من لحظههای پیش بینی نشده است که زندگی را میسازد.»
Book Title: [Look At The Birdie: Unpublished Short Fiction - A Song For Selma - 2009]
توماس: «توی این چهار سال هر بار که رقص تو رو دیدم، انگار داری زور میزنی که تمام حرکاتو کامل و درست انجام بدی. امّا تا حالا هیچوقت ندیدم که خودتو رها کنی. این همه انضباط واسه چیه؟»
نینا: «من فقط میخوام بی عیب و کامل باشم.»
توماس: «کمال این نیست که همش خودتو کنترل کنی. یه وقتایی لازمه که خودتو رها کنی. خودتو غافلگیر کن تا بتونی بقیه رو غافلگیر کنی.»
Film Title: [Black Swan - 2010]
نینا: «من فقط میخوام بی عیب و کامل باشم.»
توماس: «کمال این نیست که همش خودتو کنترل کنی. یه وقتایی لازمه که خودتو رها کنی. خودتو غافلگیر کن تا بتونی بقیه رو غافلگیر کنی.»
Film Title: [Black Swan - 2010]
رضـا سـرچـشـمـه(پـولـاد کـیـمـیـایـی): نـونِ سـنـگـکُ فـهـمـیـدم چـه ریـخـتـیـه. تـافـتـون، بـربـری، لـواش. هـمـه*جـورشُ دیـدم.
ولــی خـیـلی گـشـتـمُ بـبـیـنـم نـونِ حـلـال چـه شـکـلـیـه.
دسـتِ هـیـچـکـی نـدیـدم. فـقـط شـنـیـدم!
جـــرم-1389
مـســعــود کـیــمــیــایــی
ولــی خـیـلی گـشـتـمُ بـبـیـنـم نـونِ حـلـال چـه شـکـلـیـه.
دسـتِ هـیـچـکـی نـدیـدم. فـقـط شـنـیـدم!
جـــرم-1389
مـســعــود کـیــمــیــایــی
دیالوگی ماندگار از کارتون خاطره انگیز مارکوپولو ( شخصیت ابوغفار شریف با گویندگی عباس سلطانی عزیز )
مارکوپولو (با صدای زیبای امیرهوشنگ زند) خطاب به شریف :
تو می خوای انتقام افراد قبیلتو بگیری درست میگم ؟
شریف (با صدای با صلابت و ماندگار عباس سلطانی) :
ما باید بجنگیم و نابودشون کنیم ، اگه شرفِ مونو از دست بدیم ، زندگی ارزشی نداره .
مارکوپولو (با صدای زیبای امیرهوشنگ زند) خطاب به شریف :
تو می خوای انتقام افراد قبیلتو بگیری درست میگم ؟
شریف (با صدای با صلابت و ماندگار عباس سلطانی) :
ما باید بجنگیم و نابودشون کنیم ، اگه شرفِ مونو از دست بدیم ، زندگی ارزشی نداره .
دیـویـد ( ربـات ِ انـسـان نـمـا ) : فـِـکــ مـی کـنـی چـرا انـسـان هـا مـنـو درسـت کـردن ؟
دکـتـر هـالـووی : درسـتـت کـرديـم چـون مـی تـونـسـتـيـم ...
دیـویـد ( ربـات ِ انـسـان نـمـا ) : مـيـتـونـيـن تـصـور کـنـيـن چـقـدر بـرای شـمـا نـاامـيـد کـنـنـده مـيـشـه ،
اگـه هـمـيـن حــرف ُ از خـالـق ِ خـودتـون بـشـنـويـن ؟؟!
چارلی چاپلین:انسان های ماشینی،با افکار ماشینی،با قلب های ماشینی... شما ماشین نیستید،شما حیوان نیستید...شمـــــا انسـانیــد... شما عشق انسانی رو در وجودتون دارید...تنفر نداشته باشید... تنها کسانی که مورد علاقه نیستند و غیر طبیعی اند تنفر دارند...
دیکتاتور بزرگ The Great Dictator-۱۹۴۰
skyfall - 2012 - director : sam mendes
سلام جيمز
خوش اومدي
از جزيره خوشت اومد؟
مادر بزرگم يه جزيره داشت
چيزي نبود كه بشه بهش پز داد
ميشد در يه ساعت پياده دور تا دورشو رفت
ولي باز هم .... باز هم براي ما يه بهشت بود
يه تابستون يه سر اونجا رفتيم
و متوجه شديم تمام جزيره پر از موش شده
با يه قايق ماهيگيري اومده بودن و از نارگيل ها تغذيه كرده بودن
خب چطور ميشه موش ها رو از يه جزيره بيرون كرد ؟
مادربزرگم بهم نشون داد!
يه بشكه ي نفتي رو زير خاك كرديم و براي درش لولا گذاشتيم
بعد نارگيل رو به عنوان طعمه به در بشكه وصل كرديم
و موش ها براي خوردن نارگيل مي اومدن و مي افتادن توي تله
و بعد از يك ماه همه ي موش ها رو گرفته بوديم
ولي بعدش بايد چيكار كرد ؟
بشكه رو انداخت توي اقيانوس ؟ اونو سوزوند ؟ نه!
فقط بايد به حال خودشون رهاش كرد
و اون موش ها كم كم گرسنه ميشن
و يكي يكي شروع ميكنن به خوردن همديگه
تا وقتي كه دو تا موش باقي بمونه
و بعدش چي ؟ بايد اونا رو كشت ؟
نه ! بايد اونا رو برداشت و بين درخت ها آزاد كرد
اما حالا اونا ديگه نارگيل نميخورن
حالا اونا فقط موش ميخورن چون ذات اونا رو تغيير دادي!
|
سلام جيمز
خوش اومدي
از جزيره خوشت اومد؟
مادر بزرگم يه جزيره داشت
چيزي نبود كه بشه بهش پز داد
ميشد در يه ساعت پياده دور تا دورشو رفت
ولي باز هم .... باز هم براي ما يه بهشت بود
يه تابستون يه سر اونجا رفتيم
و متوجه شديم تمام جزيره پر از موش شده
با يه قايق ماهيگيري اومده بودن و از نارگيل ها تغذيه كرده بودن
خب چطور ميشه موش ها رو از يه جزيره بيرون كرد ؟
مادربزرگم بهم نشون داد!
يه بشكه ي نفتي رو زير خاك كرديم و براي درش لولا گذاشتيم
بعد نارگيل رو به عنوان طعمه به در بشكه وصل كرديم
و موش ها براي خوردن نارگيل مي اومدن و مي افتادن توي تله
و بعد از يك ماه همه ي موش ها رو گرفته بوديم
ولي بعدش بايد چيكار كرد ؟
بشكه رو انداخت توي اقيانوس ؟ اونو سوزوند ؟ نه!
فقط بايد به حال خودشون رهاش كرد
و اون موش ها كم كم گرسنه ميشن
و يكي يكي شروع ميكنن به خوردن همديگه
تا وقتي كه دو تا موش باقي بمونه
و بعدش چي ؟ بايد اونا رو كشت ؟
نه ! بايد اونا رو برداشت و بين درخت ها آزاد كرد
اما حالا اونا ديگه نارگيل نميخورن
حالا اونا فقط موش ميخورن چون ذات اونا رو تغيير دادي!
آخرین ویرایش:
Similar threads
Similar threads
-
[هنر گفتگو-گفتگوی هنری] - 09 - برگزاری مسابقات آوازخوانی و دکلمه و مسائل پیرامون آن- شروع شده توسط modir banoo
- پاسخ ها: 128
-
-
[هنر گفتگو-گفتگوی هنری]-07-نظر شما در مورد سريال آوای باران ؟- شروع شده توسط mersad20
- پاسخ ها: 10
-
[هنر گفتگو-گفتگوی هنری]-01- انتقاد دختران به محتوای فیلم های تلویزیونی !- شروع شده توسط nazila_sh
- پاسخ ها: 22
-
[هنر گفتگو-گفتگوی هنری]-03- بهترین کارتونی که در دوران کودکی دیدید ؟- شروع شده توسط shayesteh-namvar
- پاسخ ها: 134