من برخلاف اغلب شماها هنرستانی بودم و باید بگم از روی علاقه این رشته رو انتخاب کردم و تا حالا هم به خودم هزار بار گفتم اگه این رشته رو انتخاب نمیکردم چی میشد؟!!!
میدونین...خیلی وقتا که بیکارم یا حتی دارم درس دیگه ای رو میخونم ناخودآگاه گوشه کتابم اتود میزنمو طراحی میکنم، مخصوصاً وقتی میرم رستوران یا کافی شاپ پشت قوطیه دستمال کاغذی طراحی میکنم( خیلی کیف داره)
نمیدونم عاشق معماری هستم یا نه ولی میدونم بدون معماری یه چیزی تو زندگیم کمه، چیزی که نمیشه با هر چیزه دیگه ای جاشو پر کرد.
ولی راستشو بخواین این اواخر بد جوری کم آورده بودم ، آخه الان دارم روی طرح نهاییم کار میکنم، موضوعشم فرودگاه بین المللی شیرازه! بیچاره استادم میگفت، بیخیال این شو؛ کم میاریا!!! ولی من حرف به گوشم نمیرفت، خلاصه 6 ماهه شبانه روز دارم کار میکنم تا بالاخره به یه جایه خوبی رسوندمش که بتونم 28 تیر دفاع کنم (البته بماند که چند بار نزدیک دیوانه بشما) به هرحال با کمک خدا از پسش بر اومدم.
برای جواب سوال آخر هم در کل باید بگم، بستگی به خود طرف داره که چقدر عاشقه و میتونه تجسم کنه و چقدر میتونه سختی رو تحمل کنه ولی اگر دختر باشه یه کم قضیه فرق میکنه(
البته همین جا از خانم های عزیز و معمار عذرخواهی میکنم... قصد جسارت ندارم) ازش میخوام بیشتر فکر کنه و ببینه آیا واقعاً معماری رو دوست داره یا نه؟، چون همونطور که میدونید به دلایل هورمونی خانم ها یه کم با تجسم سه بعدی مشکل دارند و بیشتر از آقایون باید تمرین کنن، برای همین پیشنهاد من به اون دسته از خانم هایی که این رشته رو میخوان انتخاب کنن اینه که با خودشون رو راست باشن و ببینن پشتکار و توانشو دارن که بتونن ضعف تجسمی خودشون رو برطرف کنن یا نه، فقط میخوان یه مدرکی داشته باشن؟!