یک جمله برای او که دوستش داشتید/دارید:

[yas87]

پسرم یکسال و دو ماه از نبودنت گذشت .... هر ماه ش اندازه یکسال پیر تر و شکسته تر شدم از جای خالیت....
کاش سرنوشت جور دیگر می نوشت ....

بهتون تسلیت میگم امیدوارم خدا بهتون صبر بده ، خیلی سخته

 

[Scheme]

دوستت دارم جوجه...

 

[puyan khan]

یکنفس ای پیک سحری
بر سر کویش کن گذری
گو که ز هجرش به فغانم به فغانم
ای که به عشقت زنده منم
گفتی از عشقت دم نزنم
من نتوانم نتوانم نتوانم
من غرق گناهم
تو عذر گناهی
روز و شبم را تو چو مهری و چو ماهی
چه شود گر مرا رهانی ز سیاهی ؟
چون باده به جوشم در جوش و خروشم
من سر زلفت به دو عالم نفروشم
همه شب بر ماه وپروین نگرم
مگر آید رخسارت در نظرم
چه بگویم ؟ چه بگویم ؟
به که گویم این راز ؟
غمم این بس که مرا کس نبود دمساز

 

[puyan khan]

‏‎کاش
اینجا بودی
همین کنار خودم!
و من یادم می رفت
که خسته ام...خوابم...ویرانم...
‎#سید_علی_صالحی

 

[حميدرن]

خوب دیگه! حالا یک کم از خودت بگو

 

[naghmeirani]

#صائب_تبریزی


‌گهی از دل،
گهی از دیده،
‌ گاه از جان ترا جویم
نمی‌دانم ترا ای یار
هر جایی کجا جویم

 

[peymankarami]

ﻭﻗﺘﯽ ﺷﻤﺎ ﺟﺮﺃﺕ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ
ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ
ﺩﯾـﺮ ﯾﺎ ﺯﻭﺩ
ﺳـﺮ ﻭ ﮐﻠﻪﯼ ﯾﮏ آدم ﺷـﺠﺎﻉ
ﭘﯿﺪﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ شد....

 

[naghmeirani]

غافلگیرم کن جانِ جانانِ جهان! جانم باش.

 

[puyan khan]

ولی اگر دو چشم سبز تو به خواب روند
راه جنگل شمال بسته میشود

 

[*محیا*]

متنفرم از دوست داشتن کسی

 

[sar sia]

مشتری وقتی که بسیارست سرگرمی ولی
در کسادی تازه میفهمی خریدارِ تو کیست
دست و پایت نه در آنروزی که قلبت بشکند
تازه در آن موقع میدانی مددکار تو کیست
هر کسی آید عیادت آخر شب میرود
تازه آن هنگام میفهمی پرستار تو کیست
میرسد روزی که اطرافت نمیماند کسی
آن زمان پی می بری یار وفادار تو کیست

 

[puyan khan]

‏با من خیال کن شب از سر گذشت و رفت
بیدار مانده‌ای بیدار مانده‌ام ...

 

[naghmeirani]

شاید تکراری باشد
ولی گاهی بعضی چیزها
ارزش هزاران بار تکرار را دارند
تکرار میکنم
#دوستت_دارم

 

[puyan khan]

ندانمت به حقيقت که در جهان به که ماني​

ندانمت به حقيقت که در جهان به که ماني
جهان و هر چه در او هست صورتند و تو جاني
به پاي خويشتن آيند عاشقان به کمندت
که هر که را تو بگيري ز خويشتن برهاني
مرا مپرس که چوني به هر صفت که تو خواهي
مرا مگوي که چه نامي به هر لقب که تو خواني
چنان به نظره اول ز شخص مي ببري دل
که باز مي نتواند گرفت نظره ثاني
تو پرده پيش گرفتي و ز اشتياق جمالت
ز پرده ها به درافتاد رازهاي نهاني
بر آتش تو نشستيم و دود شوق برآمد
تو ساعتي ننشستي که آتشي بنشاني
چو پيش خاطرم آيد خيال صورت خوبت
ندانمت که چه گويم ز اختلاف معاني
مرا گناه نباشد نظر به روي جوانان
که پير داند مقدار روزگار جواني
تو را که ديده ز خواب و خمار باز نباشد
رياضت من شب تا سحر نشسته چه داني
من اي صبا ره رفتن به کوي دوست ندانم
تو مي روي به سلامت سلام من برساني
سر از کمند تو سعدي به هيچ روي نتابد
اسير خويش گرفتي بکش چنان که تو داني

 

[naghmeirani]

تقصیرِ دلم بود که چشمانِ تو را خواست!

این سر به هوا مثلِ خودم عاشقِ دریاست...

 

[puyan khan]

‏‎اتفاقم به سر کوی کسی افتاده‌ست
که در آن کوی چو من کشته بسی افتاده‌ست

 

[naghmeirani]

دوستت دارم،
همان‌طور که شبنم گل را و پرنده‌ها آفتاب
و مادران فرزندانشان را…
چنان که اگر تو را از من بگیرند
قلبم تا همیشه ویرانه‌ای خالی خواهد ماند...


#مارک_تواین

 

[puyan khan]

گفت چرا نهان کنی عشق مرا چو عاشقی

من ز برای این سخن

شهره عاشقان شدم

 

[naghmeirani]

اگر قلبم صدف باشد، میان آن تو پنهانی

 

[Elliott]

در میانِ
وسعت آغوشت
به کوچیکیِ دُنیا پی بردم
تو تنها ڪسی هستی ڪه
به من جان می گویی
من تنها ڪسی هستم
ڪه به تو جان می دهم
سر و سامان بدهی
یا سر و سامان ببری
قلبِ من سوی شما میلِ تپیدن دارد

به نظرت مخاطب کیه؟؟؟

 

[puyan khan]

من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت
که اول نظر به دیدن او دیده ور شدم
نقش نامت کرده دل محراب تسبیح وجود
تا سحر تسبیح گویان روی در محراب داشت

 

[puyan khan]

با تو دلم گرم و خوشه عاشقم اصلا به تو چه دور ما دیوار بچینین
دار و ندارم که تویی پای به پایم بدویی تا همه دنیارو ببنیم

 

[puyan khan]

مژده دادند که بر ما گذری خواهی کرد
نیت خیر مگردان که مبارک فالیست

 

[puyan khan]

یک نفس ای پیک سحری بر سر کویش چون گذری
گو که زهجرش به فغانم به فغانم
ای که به عشقت زنده منم
گفتی از عشقت دم نزنم
من نتوانم
نتوانم
نتوانم

 

[naghmeirani]

بگذار به دنبال واژه‌هایی بگردم که
به گستره‌ی دلتنگی‌ام برای تو باشد!


#نزار_قبانی

 

[puyan khan]

نه چکدیگیم بیر من بیر الله بیلیور

 

[naghmeirani]

دل بر سر تو بدل نجوید هرگز
جز وصل تو هیچ گل نبوید هرگز

صحرای دلم عشق تو شورستان کرد
تا مهر کسی دگر نروید هرگز

 

[ΜΟΗΑΜΜΑD]

دوسش دارم
حیف به یادش نمی مونه

 

[$marziyeh67$]

با جرعه ای ز بوی تو از خویش میروم ...



#حسین منزوی

 

[naghmeirani]

یه وقتا نگاه کردن
‏به چشماش وقتی داره لبخند میزنه
‏از هزار تا حرف عاشقانه دل نشین تره!‌‌