یک راز ...قانون جاذبه را به کار ببریم!!حتی شما!!

[losi]

دوستان سلام... شب خوش
من تازه این تاپیک رو دیدم... درسته از اولش نخوندم اما یه حدود 20 پست آخر رو که دیدم به نظرم جالب اومد... اتفاقاً منم خیلی از این بحث ها حوشم میاد
می تونم به جمعتون ملحق بشم؟

 

[sarajo0oniii]

من بارها فيلم راز رو ديدم كتاب راز رو هم خوندم ...بارها هم خواسته‌هام رو به اين روش خواستم...اما اگه محقق ميشد يه چيزش كم بود هميشه...مثل اينكه يه تيكه از آرزو جا مونده باشه بعدم خسته ميشم و بيخيالش ميشم كلا...قسمت احساس كردن اينكه اون چيزي رو كه ميخاي داري خيلي سخته...

 

[saraaa]

من بارها فيلم راز رو ديدم كتاب راز رو هم خوندم ...بارها هم خواسته‌هام رو به اين روش خواستم...اما اگه محقق ميشد يه چيزش كم بود هميشه...مثل اينكه يه تيكه از آرزو جا مونده باشه بعدم خسته ميشم و بيخيالش ميشم كلا...قسمت احساس كردن اينكه اون چيزي رو كه ميخاي داري خيلي سخته...

وای سارای همزاد من...چقدر ما تفاهم داریم با هم...

منم همینجوریم عزیزم تا وقتی دارم کتابو میخونم یا فیلمو میبینم،احساس خیلی خوبی دارم.اما وقتی تموم می شه،می شم همون آدم سابق
دقیقا منم نصفه نیمه به خواسته هام میرسم.که از صحبتهای بچه های اینجا متوجه شدم که خواسته هامو با جزئیات مشخص نکردم.فقط یه چیزی خواستم بدون اینکه به جزئیاتش بپردازم...(پرداختم ولی نه اونقدر که لازمه)

قسمت احساس کردن هم واقعاااااااااااا برام سخته.انگار ته دلم ناامیده، پس چه جوری احساس خوبی داشته باشم؟؟ یا احساس کنم که بهش رسیدم...

یکی بیاد دوتا سارا رو کمک کنه !!!!

 

[sarajo0oniii]

وای سارای همزاد من...چقدر ما تفاهم داریم با هم...

منم همینجوریم عزیزم تا وقتی دارم کتابو میخونم یا فیلمو میبینم،احساس خیلی خوبی دارم.اما وقتی تموم می شه،می شم همون آدم سابق
دقیقا منم نصفه نیمه به خواسته هام میرسم.که از صحبتهای بچه های اینجا متوجه شدم که خواسته هامو با جزئیات مشخص نکردم.فقط یه چیزی خواستم بدون اینکه به جزئیاتش بپردازم...(پرداختم ولی نه اونقدر که لازمه)

قسمت احساس کردن هم واقعاااااااااااا برام سخته.انگار ته دلم ناامیده، پس چه جوری احساس خوبی داشته باشم؟؟ یا احساس کنم که بهش رسیدم...

یکی بیاد دوتا سارا رو کمک کنه !!!!

تازه جاي باحالترش اينه كه گاهي آرزوهام برا نزديكام محقق ميشه!!! مثلا من چيزي ميخام كه اون نميخاد ولي برا اون ميشه و من نه...
آخه من چيكار كنم؟ ديگه دارم نااميد ميشم...

 

[saraaa]

تازه جاي باحالترش اينه كه گاهي آرزوهام برا نزديكام محقق ميشه!!! مثلا من چيزي ميخام كه اون نميخاد ولي برا اون ميشه و من نه...
آخه من چيكار كنم؟ ديگه دارم نااميد ميشم...

نگو اینجوری سارا جون....بزار پیش کسوتا بیان مارو راهنمایی کنن!

 

[*afsane*]

دوستان سلام... شب خوش
من تازه این تاپیک رو دیدم... درسته از اولش نخوندم اما یه حدود 20 پست آخر رو که دیدم به نظرم جالب اومد... اتفاقاً منم خیلی از این بحث ها حوشم میاد
می تونم به جمعتون ملحق بشم؟

سلام دوست من.هیچ چیز اتفاقی نیست.قطعا شما به لطف خدا انتخاب شدی که با این قانون آشنا بشی و زندگیتو متحول کنی البته به شرط اینکه تا آخر بری و نیمه راه برنگردی.خیلی خوش اومدی به جمع ما.منتظر حضور فعالتون هستیم

 

[*afsane*]

وای سارای همزاد من...چقدر ما تفاهم داریم با هم...

منم همینجوریم عزیزم تا وقتی دارم کتابو میخونم یا فیلمو میبینم،احساس خیلی خوبی دارم.اما وقتی تموم می شه،می شم همون آدم سابق
دقیقا منم نصفه نیمه به خواسته هام میرسم.که از صحبتهای بچه های اینجا متوجه شدم که خواسته هامو با جزئیات مشخص نکردم.فقط یه چیزی خواستم بدون اینکه به جزئیاتش بپردازم...(پرداختم ولی نه اونقدر که لازمه)

قسمت احساس کردن هم واقعاااااااااااا برام سخته.انگار ته دلم ناامیده، پس چه جوری احساس خوبی داشته باشم؟؟ یا احساس کنم که بهش رسیدم...

یکی بیاد دوتا سارا رو کمک کنه !!!!

سلام به همزادای محترم
سارا خانم ها چرا ناامیدی؟امروز و شاید در همین لحظه هزاران نفر هستن که اون چیزی رو که شما طالبش هستین رو بدست آوردن فقط به این خاطر که خودشونو لایق اون میدونستن.چرا شما جزء اون هزاران نفر این لحظه نباشین؟خدا به همه بنده هاش یه اندازه قدرت داده و یه اندازه لطف.دوستای گلم عظمت این جهان و رمز و رازاش بی انتهاست.بیاین از جهلمون بیایم بیرون و به خلقت بی کم و کاست خدا شک نکنیم و باور کنیم که بیش از اینیم
سارا خانما وقتی به این باور رسیدین اون احساس خوبی که الان واستون سخته داشته باشین خود به خود به وجود میاد چون هدفو توی دستاتون میبینینموفق تر باشین

 

[Sky Shield]

[FONT=&quot]هر تصویری که در ذهن خود خلق و ترسیم می کنید ، به خصوص اگر با احساس و عاطفه همراه باشد حتما ثبت می گردد و تحرک پیدا می کند و در درون با در بیرون آثار و علائم خود را نشان می دهد و حال اگر به نحوی مانع از تجلی و نمایش آن در بیرون بشوید این فرآیند به گونه ای دیگر در درون بازتاب پیدا می کند و عامل آشوب ها و اختلالالت درونی و بیرونی و روحی وجسمی می شود.[/FONT]​

 

[Sky Shield]

[FONT=&quot]از مقایسه کردن خود با دیگران اجتناب کنید. با این کار آنها را بر بالای ستون و خود را در پای آنها جای می دهید و منزلت خویش را تنزل می دهید. شما انسانی هستید یکتا و منحصر به فرد و متفاوت با هر شخص دیگر در این دنیا. تمامی دقت خود را بر روی استعدادها و توانایی های خود متمرکز کنید تا در زمینه ای که کار و فعالیت می کنید شکوفا شده و پیشرفت نمایید.[/FONT]​

 

[Sky Shield]

[FONT=&quot]هر فکری به سر بنشانیم محصول و ثمره آن را خواهیم دید.....آنچه احساس کنیم همان را جذب خواهیم کرد.......آنچه تصور و تجسم کنیم همان خواهیم شد و این بنای قانون فکر است.[/FONT]​

 

[Sky Shield]

[FONT=&quot]رویا چیست و چه چیزی باعث می شود تا ما خواب ببینیم؟؟؟.......[/FONT]​

[FONT=&quot]رویاها نمایش و تجلی ضمیر باطن انسان است و به همین علت کاملا شخصی و فردی می باشد. تمامی مردم گیتی و حتی حیوانات خواب می بینند. جالب آنکه حدود یک سوم عمر ما در خواب می گذرد. در حین خوابیدن ، زندگی رویایی به نسبت زیادی فعال می شود.[/FONT]​

 

[maral22]

نفرتم را بر یخ می نویسم​

وداع گابریل گارسیا مارکز نویسنده معاصر آمریکای جنوبی​

مارکز بعد از اعلان رسمی و تأیید سرطان وی و شنیدن خبر بیماریش این متن را به عنوان وداع نوشته است. وی با رمان اعجاب انگیزش که 5 سال نوشتنش به طول انجامیده به نام صد سال تنهایی برندۀ نوبل ادبیّات 1982 در استهکلم است .​

اگر خداوند برای لحظه ای فراموش می کرد که من عروسکی کهنه ام و قطعه کوچکی زندگی به من ارزانی می‌داشت،​

شاید همه آنچه را که به ذهنم می رسید را بیان نمی‌‌داشتم، بلکه به همه چیزهائی که بیان می‌کردم فکر می کردم​

اعتبار همه چیز در نظر من، نه در ارزش آنها که در معنای نهفته آنهاست​

کمتر می‌خوابیدم و دیوانه‌وار رویا می دیدم، چرا که می‌دانستم هر دقیقه‌ای که چشمهایمان را برهم می‌گذاریم ​

شصت ثانیه نور را از کف می‌دهیم ، شصت ثانیه روشنایی​

هنگامی که دیگران می‌ایستند ، من قدم برمی‌داشتم و هنگامی که دیگران می‌خوابیدند بیدار می ماندم​

هنگامی که دیگران لب به سخن می‌گشودند، گوش فرا می‌دادم و بعد هم​

از خوردن یک بستنی شکلاتی چه حظّی که نمی بردم
اگر خداوند ذره‌ای زندگی به من عطا می‌کرد، جامه‌ای ساده به تن می کردم​

نخست به خورشید خیره می شدم و کالبدم و سپس روحم را عریان می‌ساختم
خداوندا،اگر دل در سینه ام همچنان می تپید تمامی تنفرم را بر تکه یخی می‌نگاشتم و​

سپس طلوع خورشیدت را انتظار می کشیدم
با اشکهایم گلهای سرخ را آبیاری می کردم تا زخم خارهایشان و بوسه گلبرگ ها‌یشان در اعماق جانم ریشه زند
خدواوندا ،اگر تکه‌ای زندگی می‌داشتم ، نمی‌گذاشتم حتی یک روز از آن سپری شود بی‌آنکه​

به مردمانی که دوستشان دارم ، نگویم که عاشقتتان هستم ،​

آن گونه که به همه مردان و زنان می‌باوراندم که قلبم در اسارت (یا سیطره )محبت آنهاست
اگر خداوند فقط و فقط تکه‌ای زندگی در دستان من میگذارد ، در سایه‌سار عشق می‌آرمیدم،​

به انسانها نشان می دادم که در اشتباهند که گمان کنند وقتی پیر شدند دیگر نمی توانند دلدادگی کنند و عاشق باشند
آه خدایا! آنها نمی دانند زمانی پیر خواهند شد که دیگر نتوانند عاشق شوند
به هر کودکی دو بال هدیه می دادم ، رهایشان می کردم تا خود بال گشودن و پرواز را بیاموزند​

به پیران می‌آموزاندم که مرگ نه با سالخوردگی که با نسیان از راه می‌رسد​

آه انسانها، از شما چه بسیار چیزها که آموخته‌ام​

من یاد گرفته‌ام که همه می‌خواهند درقله کوه زندگی کنند ،​

بی آنکه به خوشبختی آرمیده در کف دست خود نگاهی انداخته باشند​

چه نیک آموخته‌ام که وقتی نوزاد برای نخستین بار مشت کوچکش را به دورانگشت زمخت پدر​

میفشارد ، او را برای همیشه به دام خود انداخته است​

دریافته ام که یک انسان تنها زمانی حق دارد به انسانی دیگر از بالا به پائین چشم بدوزد که ناگزیر است​

او را یاری رساند تا روی پای خود بایستد​

من از شما بسی چیزها آموخته ام و اما چه حاصل، که وقتی اینها را در چمدانم می‌گذارم که در بستر مرگ خواهم بود​

 

[Sky Shield]

[FONT=&quot]هر کس[/FONT][FONT=&quot] جواب دعای خود را می گیرد خواه از آن آگاه باشد یا نباشد. دلیلش آنکه هر چه را که انسان در ضمیر باطنش درست بینگارد همان می شود ، حتی اگر باورش درست یا غلط بوده. به عنوان مثال ، اگر کسی کاملا معتقد شود که در امتحان مردود خواهد شد حتما همین اتفاق روی می دهد ، هر چند که او بعدا تلاش و جد و جهد بسیار نماید تا جبران کند. اگر بیماری ایمان بیاورد که از بیماری جان سالم به در نخواهد برد ، همان که خود خواسته بود می شود : چون ایمانش چنین خواسته و جوابش را هم گرفته بود.[/FONT]​

 

[Sky Shield]

[FONT=&quot]اگر خدای خود را در افلاک و آسمانها و دور از دسترس خود نشانده اید ، یقینا برای رسیدن به او راهی دراز و پیچ در پیچ باید بپیمایید ، حال آنکه خدا همیشه حاضر است و در هستی و وجود شماست.[/FONT]​

 

[Sky Shield]

[FONT=&quot]ایمان شیوه اندیشیدن و جلوه و حالتی است از فکر. هنگامی می توان به قوانین فکر ایمان داشت که واقعا معتقد باشید هر چه بر ضمیر باطن نقش می بندد به صورت تجربه و رخداد در زندگی متظاهر می گردد.[/FONT]​

 

[feshfeshe]

....ادامه

طبق قانون جاذبه افکار در سه مرحله تبدیل به اجسام میشوند.تاکید میکنم افکار تبدیل به اجسام میشوند.
Ask مرحله ی اول (یعنی درخواست از کائنات)
Answer مرحله ی دوم(یعنی پاسخ کائنات به بشر)
<b><font face="Arial Black"><font size="3"><font color="darkred">Resave همه ی انسانها میتوانند از این قانون استفاده کنند و احساس خوب را در خود گسترش دهند،اما از این مطمئن باشند که این فکر حتما تبدیل به جسم نمیشود.​

نویسنده :مهرداد امینی
مشاور روانپزشک:دکتر حمید رضا صادقپور

سلام خیلی ممنون متن فوق العاده ای بود. نتیجه گیری که این عزیزان داشتن خیلی کلی بود اما مفید! من نقدی جامع تر در موردش خوندم که چرا تو فیلم راز فقط به دنیای مادیات و پیشرفتهای اون اشاره کردن و..... اما این فیلم اگرچه خوش ساختار نبوده اما جرقه ای برای ساختن فیلم زندگی خوش ساختاری برای ما بوده این خیلی مهمه که با دیدن اون میتونیم بسازیم.

 

[feshfeshe]

ما چاکریم........
یه چیزی رو بزار بگم البته شاید جلوت گفتن درست نباشه اما من یه چیزی رو توی حرفات میبینم.....امید.....و این خیلی خوبه که باانگیزه باشی.........خوشم میاد مثل بعضیا هی نفوس بد نمیزنی.....خلاصه که حرفات پر از نشاطه.......شعار نمیدمااا واقعا اینجوریه

سلام به دوست گرامی و گلم شما خیلی بهم لطف دارید ازتون ممنونم. بله امید خیلی دارم فیلم پاپیون رو حتما دیدید(داستین هافمن). امید داشتن همیشه برام سازنده بوده.

 

[feshfeshe]

خوب میبینم که من نبودم نونوایی راه انداختین. جناب فشفشه ایشالا سنگگ 1000 تومنیه دیگه؟
انگیزه تو هر کاری خیلی مهمه. آنتونی رابینز میگه تا وقتی به مرحله خفگی و انزجار نرسیده باشید تغییر نمی کنید. راست میگه. داستان یکی هست که میره فلسفه بخونه استاد میگه چقدر مشتاقی میگه خیلی. میگیره سرشو می کنه زیر آب تقلا میکنه بیاد بیرون میارش بیرون میگه چی دلت می خواست میگه بیرون اومدن میگه اگه همینقدر که نجات از خفگی مشتاق بودب به فلسفه مشتاقی بیا جلو رو خونیدن؟ خوب معلومه که خوندین چون من نوشتم حتما خوندین دیگه
باید واسه هرکاری همینقدر مشتاق باشیم و انگیزه داشته باشیم تا حس قوی داشته باشیم و رومون تاثیر بذاره.

سلام به شوما خوبید که؟ تحویل گرفتن تایید شده و ISO گرفته است پس چی!اگه همگی خواسته هامون رو همانند هوا بدونیم که هر لحظه بهش نیاز داریم یقینا موفق میشیم.

 

[feshfeshe]

دوستان سلام... شب خوش
من تازه این تاپیک رو دیدم... درسته از اولش نخوندم اما یه حدود 20 پست آخر رو که دیدم به نظرم جالب اومد... اتفاقاً منم خیلی از این بحث ها حوشم میاد
می تونم به جمعتون ملحق بشم؟

سلام به شما دوست عزیز و گرامی! خیلی خوشحالیم که به سوی موفقیت گامی موثر برداشتید. با کمال میل خوشحال میشیم که پذیرای دوستی چون شما باشیم.

 

[feshfeshe]

من بارها فيلم راز رو ديدم كتاب راز رو هم خوندم ...بارها هم خواسته‌هام رو به اين روش خواستم...اما اگه محقق ميشد يه چيزش كم بود هميشه...مثل اينكه يه تيكه از آرزو جا مونده باشه بعدم خسته ميشم و بيخيالش ميشم كلا...قسمت احساس كردن اينكه اون چيزي رو كه ميخاي داري خيلي سخته...

دوست گرامی سلام و درود به شما!خواستن مثل یه آدرس میمونه که اگه جزییات ریزش رو نداشته باشی باید ساعتها(منظورم سالهاست) بگردی و طبیعا خسته میشی قبل از حرکت نگاه دقیق به آدرس و تواناییهای که در خود داری بنداز و بعد حرکت کن پشت کار، داشتن باور میتونم، حسی خوب به انجام شدن و....

 

[feshfeshe]

تازه جاي باحالترش اينه كه گاهي آرزوهام برا نزديكام محقق ميشه!!! مثلا من چيزي ميخام كه اون نميخاد ولي برا اون ميشه و من نه...
آخه من چيكار كنم؟ ديگه دارم نااميد ميشم...

دوست گرامی خواسته های زمانی شکل میگیره که به باور برسیم!حسش رو ایجاد کنیم و شروع به حرکت کنیم. شخصی که سیستم مک دونالد رو ایجاد کرد 13 بار مراجعه کرده بود برای استفاده کردن از فرصتی طلایی اما هیچ کس قبولش نکرده بود. اما ما همگی با یه بار نشدن کنگ برمیداریم هر چی که ساختیم رو خراب میکنیم.

 

[feshfeshe]

ارداه انجام کار نصف کار است همانطوریکه قبول بیماری نصف بیماری است.

 

[NAV!D]

با سلام خدمت تمامی دوستان .
چیز جالبی که به نظر بنده در این تاپیک هست بیشتر کسانی که عاشق هستند به نوعی خیلی علاقه نشان داده اند و سوالاتشان را مطرح میکنند . بگذریم .
درباره تبادل اطلاعات فشفه جان عرض کنم که بنده چیزی نمیدانم در مقابل شما بزرگواران و اگر هم حضور خود را اعلام کردم به خاطر این بود تا از معلومات شما دوستان استفاده کنم .
در ابتدا سعی داشتم چیزهایی بنویسم که ماشالله این تاپیک پر از افراد فرهیخته هست و ما دراینجا هیچ....

اما دوست دارم نظر دوستان را درباره سقف توانایی های ذهن انسان بدانم ؟؟؟

خوشحال میشوم دوستان نظریات خودشون را اعلام بفرمایند .

 

[gharibeye tanha]

من هم خیلی به این قانون اعتقاد دارم.به نظر من هر کس هدفی را دنبال می کنه هدف هم او را دنبال و جذب می کنه. به قول مولانا:
تشنگان گر آب جویند از جهان آب هم جوید به عالم تشنگان.
انسان ها همان طور که باور کنند زندگی می کنند.و باور های انسان توانمندیهای او را می سازد.
مهم ترین راز جهان هستی که بشر آن را به عنوان قانون در کائنات کشف کرده راز یا قانون جاذبه است.و قانون جاذبه یعنی هر رشته فکری هم جنسش را در کائنات خدا جذب می کند. و انسان هر آنچه را که به عنوان دستاوردهای زندگی دارد،خود جذب کرده
من خیلی مایلم این بحث را ادامه بدیم

به نظرمن این قانون واقعاوجودداره..........تبیغ تلویزیونیه بانک ملت یادتونه؟کافیه فقط بهش فکرکنیدبه هرچیزی میخواهیدمیرسید

 

[Sky Shield]

[FONT=&quot]قبول این موضوع که خداوند جانب بنده ای را می گیرد و کسی را بر دیگری ارجح می شمارد پنداری است کودکانه. آفریدگار گیتی ، عقل و خرد و قدرت کائنات است و هر کس برحسب اعتقادش و شیوه تفکرش می تواند به او نزدیک شود.[/FONT]​

 

[Sky Shield]

[FONT=&quot]هنگامی که برای به دست آوردن پول و ثروت زمان و تاریخ معین می کنید و حتی مبلغ آن را نیز مشخص می سازید طبعا در این فرآیند تنها بهره ای که خواهید برد تنش و اضطراب و دلشوره و نگرانی است که با خود ده ها مشکل و مانع و گرفتاری های جور واجور به همراه خواهد آورد. روح و فکرتان را آرامش ببخشید و این حقیقت را در سراچه ضمیرتان راه دهید که آفریدگار منبع فیاض ثروت ها و نعمتهای عالم است و همواره بر تمام نیازها و خواست های شما اشراف دارد و دعاهای شما به گونه ای مستجاب خواهد شد که هیچگاه خود از زمان و نحوه اجابت آن آگاه نخواهید شد[/FONT]​

 

[sarajo0oniii]

نگو اینجوری سارا جون....بزار پیش کسوتا بیان مارو راهنمایی کنن!

باشه...

سلام به همزادای محترم
سارا خانم ها چرا ناامیدی؟امروز و شاید در همین لحظه هزاران نفر هستن که اون چیزی رو که شما طالبش هستین رو بدست آوردن فقط به این خاطر که خودشونو لایق اون میدونستن.چرا شما جزء اون هزاران نفر این لحظه نباشین؟خدا به همه بنده هاش یه اندازه قدرت داده و یه اندازه لطف.دوستای گلم عظمت این جهان و رمز و رازاش بی انتهاست.بیاین از جهلمون بیایم بیرون و به خلقت بی کم و کاست خدا شک نکنیم و باور کنیم که بیش از اینیم
سارا خانما وقتی به این باور رسیدین اون احساس خوبی که الان واستون سخته داشته باشین خود به خود به وجود میاد چون هدفو توی دستاتون میبینینموفق تر باشین

منم همه اينايي كه گفتي رو قبول دارم ولي حس ميكنم به انداز لياقتم از دنيا نميگيرم و آرزوهام...گفتنشم خيلي راحته

دوست گرامی خواسته های زمانی شکل میگیره که به باور برسیم!حسش رو ایجاد کنیم و شروع به حرکت کنیم. شخصی که سیستم مک دونالد رو ایجاد کرد 13 بار مراجعه کرده بود برای استفاده کردن از فرصتی طلایی اما هیچ کس قبولش نکرده بود. اما ما همگی با یه بار نشدن کنگ برمیداریم هر چی که ساختیم رو خراب میکنیم.

جداشدن از زمان حال برام سخته ولي دارم تلاش ميكنم كه اينكار رو بكنم ...لطفا كمكم كنيد...كاش فرمول داشت...بعدم راحت مساله حل ميشد

 

[*afsane*]

باشه...


منم همه اينايي كه گفتي رو قبول دارم ولي حس ميكنم به انداز لياقتم از دنيا نميگيرم و آرزوهام...گفتنشم خيلي راحته
جداشدن از زمان حال برام سخته ولي دارم تلاش ميكنم كه اينكار رو بكنم ...لطفا كمكم كنيد...كاش فرمول داشت...بعدم راحت مساله حل ميشد

سلام .سارا جان لابد یه جای کارت میلنگه شاید واسه آرزوهات زمان تحقق نمی زاری و همیشه توی زمان آینده میمونه.شاید خواستتو با جزئیات نگفتی و هدفت واسه کائنات مبهمه.شاید باور لازمو نداری.شاید ........خواستن فقط یه مرحله جذبه عزیز.اما در مورد اینکه میگی نمی تونی از زمان حال جدا شی.من یه پست توی صفحه 364 گذاشتم.از بچه ها خواستم نظرشونو بگن.فقط سارا خانم نظر دادن.من نظرم خلاف اینه.توی اون پست اومده بود که کامل باید از حال جدا شیم و در شرایطی که میخوایم در آینده داشته باشیم زندگی کنیم .به نظر من اینجور احتمال دور شدن از هدف وجود داره به چند دلیل:
اول اینکه ممکنه نتونیم همیشه توی آینده حس خوب داشته باشیم و بعضی وقتا پالس منفی بفرستیم خصوصا واسه کسانی که منفی بافی زیاد میکنن
ممکنه این احساس خوب دچار روزمررگی شه و جذابیت قبل رو نداشته باشه
ممکنه اونقدر به هدف وابسته شیم که ترس از نرسیدن ایجاد شه و اون ترس به دنبالش ناامیدی و در نهایت دور شدن از هدف رو باعث شه و.....
سارا جان اینکه میگی نمی تونی از حال جدا شی لزومی نداره حالتو رها کنی و توی آینده سیر کنی.اتفاقا زندگی توی حال و شاد بودن به خاطر داشته ها تو رو به هدفت نزدیک میکنه.فقط گاهی حس خوب رسیدن به هدفت توی موعدی که گذاشتی رو حس کن.همین .واسه چند دقیقه فقط ، میتونی مگه نه؟بعد از اون به زمان حال برگرد و خدا رو به خاطر داشته هات شکر کن و به زندگیت ادامه بده.
لطفا دوستان هم نظرشونو بگن

 

[Sky Shield]

[FONT=&quot]ضمیر شخص همواره برآن است تا از صاحبش حمایت کند : پس در تمام احوال باید به نداها و اشارات و کنایات و نجواهای آن گوش هوش فراداد. گاهی وقت ها پاسخ مشکل و مسأله ای که داریم در رویایمان ظاهر می شود که تنها برای خود ما مفهوم پیدا می کند.[/FONT]​

 

[Sky Shield]

[FONT=&quot]هنگامی که دست به دعا برمیدارید دلهره ها و تشویش ها و نگرانی های خود را با آن درنیامیزید. بهتر است حالت تمرکزی برای خود ایجاد کنید که هیچ فکر منفی در آن راه نیابد. تمامی دقت خود را متوجه راه حل مشکل تان سازید و بدانید که جواب معما و مسأله به طریقی خود را نشان می دهد به طوری که خود تا آن زمان به فکرتان خطور نکرده بود. مثبت اندیش باشید. وقتی که دچار ترس و اضطراب می شوید با یاد خدا آن را از سر دور کنید.[/FONT]​