•● مصاجبه با : برترهای کنکـور ارشـد مهندسـی کامپـیوتر ●•

[*Chakavak*]

سلام به همه کنکوری های عزیز

همه میدونیم که استفاده از تجربیات دیگران، چقد در انجام موفق یک کار سودمند هست.
بنابراین ما قصد داریم با دوستانی که تونستن در آزمون کارشناسی ارشد نتیجه خوبی بگیرن مصاحبه داشته باشیم و از تجربیات و راهکارهای پیشنهادیشون استفاده کنیم، به همین منظور این تاپیک راه اندازی شده.

روال کار به این صورت هست که، ابتدا مصاحبه شونده عزیز یک معرفی اجمالی از خودشون دارن و بعد، به مدت یک هفته به سوالات شما عزیزان پاسخ میدن.

امیدوارم مفید باشه؛ موفق باشید

 

[*Chakavak*]

اولین مهمان ما، merila_1992 عزیز هستن که میتونید کارنامه شون رو اینجا ببینید : لینک

 

[merila_1992]

سلام گرم و صمیمی خدمت همه دوستان و عزیزانی که امسال هدف قبولی ارشد 94 رو دارن.
آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما به درگاه حق تعالی.
از دستیار مدیر مهندسی کامپیوتر هم تشکر ویژه دارم به خاطر این کار قشنگتون. امید دارم ثمربخش و برای عزیزان پشت کنکوری مفید واقع بشه.
البته دوستان با نتایج خیلی بهتر از من هم بودند که میتونستند مهمان اول باشند، ولی خب نظر chakavak عزیزمون اینطور بوده حتما.!
صحبت رو کوتاه میکنم.
من مریم زارع، متولد سال 71 و فارغ التحصیل از دانشکده فنی دختران تهران، دکتر شریعتی هستم.
من مهندسی کامپیوتر، گرایش هوش رو شرکت کردم. توی آزمون 92 متاسفانه نتیجه دلخواه حاصل نشد.رتبم شد 532
با همه ی استرسی که داشتم، ارشد 93 هم شرکت کردم و شکر خدا امسال رتبم بهتر شده و با 152 گرایش هوش منتظر نتایج نهایی هستم.

بنده، رشته ی دبیرستانم فنی بوده و ابتدا کاردانی رو در این دانشکده با معدل 17.98 و بلافاصله کارشناسی ناپیوسته رو هم در همین دانشکده با معدل 17.41 تموم کردم.
کارنامه ی من هم که در دسترس هست.

همون طور که chakavak عزیز گفتند ، بنده در خدمتتون هستم، و پاسخگو سولاتتون. همین در این تاپیک و هم در تاپیک ارشد 94. انشالله تجربیات بنده مفید واقع بشه.
آرزوی موفقیت برای همه دوستان.
التماس دعا.

 

[nafiseh93]

تابستون چقدر از منابع و بخونم کافیه؟
کدوم آزمون بهتره؟

 

[merila_1992]

تابستون چقدر از منابع و بخونم کافیه؟
کدوم آزمون بهتره؟

به نظر من، شما یا دروس ریاضی به همراه دروس تخصصی و یا دروس مشترک رو اگر بتونید یک دور کامل بخونید خیلی خوبه.
از مهرماه هم بقیه دروس رو شروع کنید به همراه مرور دروسی که در تابستون خوندید

یا یه کار دیگه هم اینکه، حداقل 50 درصد کلیه منابع رو بخونید

در مورد ازمون هم به نظر من هیچ موسسه ای 100% رضایت بخش نیستند. فقط اینو میدونم حداقل ازمونای مدرسان از پارسه بهتره
شما اگر سرچ کنید آزمون های مدرسان شریف رو پیدا میکنید. به نظرم همونارو بزنید کفایت میکنه

در نهایت، دی ماه، آزمون های جامع رو شرکت کنید. نه اینکه 600 700 تومن پول بی زبونو بریزید دور

 

[merila_1992]

دوباره سلام.
خواستم یه سری حرفارو دیشب بگم، گفتم شاید تعریف از خود باشه یا هرچیز دیگه. اما دلم نیومد، چون این میتونه یه درس باشه برای بچه هایی که برای کوتاهی و کم همتیشون توجیه میتراشن

میخوام همه اتفاقاتی که این چندماه درس خوندن من اتفاق افتاد رو بنویسم. یه طوماری میشه..
من، دقیقا تا 20 شهریور درگیر دفاع پروژه و کارای اون بودم. بعد از اون تا منابع رو جم و جور کردم و خستگیم در رفت شد دقیقا 29 شهریور و از اون روز به بعد میرفتم کتابخونه برای مطالعه.اینو داخل پرانتز بگم اوایل شهریور بود که به خاطر تعمیرات اساسی خونه مجبور به اسباب کشی به منزل مادربزرگم بودیم و ایشون هم یه مستاجر داشتند با یه بچه کوچیک که آخ آخ خدا نصیب گرگ بیابونش نکنه. از بس که این پسر 1 ساله و نیمه شیطون بود.(شوخی میکنم فرزند سالم نعمت بزرگیه). به خاطر همین من مجبور بودم از 7 و نیم 8 صبح برم کتابخونه تا 4 و 5 عصر. اونم من که تاحالا هرگز کتابخونه درس نخونده بودم. همیشه اونجا خوابم میبرد و کتابخونه هم متاسفانه نزدیک خونه نبود. دقیقا کنار حرم حضرت معصومه بود(ساکن قم هستمم) هر روز باید موقع برگشت،با همه خستگی صحن حرم رو طی میکردم تا به خیابون اصلی برسم بعد ماشین سوارشم تا خونه. وقتی هم میرسیدم میخواستم کمی درس بخونم، تست بزنم اما بخاطر سروصدای اون فسقلی میرفتم تو اتاقی که هیچ وسیله گرمایشی نداشت. بعد از یکی دو ماه اون اتاق به قدری سرد شده بود که نمیشد روی زمین بشینی و درس بخونی. مینشستم روی رختخواب هایی که حدود یک متر ارتفاع داشت. با پتو و جوراب و لباس اضافه.. بساطی بود ولی چاره ای نداشتم
اواسط مهرماه بود که مراسم سالگرد پدربزرگم بود. پدربزرگی که خیلی عزیز بود تا جایی که همه بابا صداش میکردیم.من هنوزم که هنوزه مرگشو باور ندارم. یه چند روزی دپرس بودم باز احیا شدم.(بابا اسماعیل عزیزم روحت شاد..)
مشغول بودم که بعد از حدود دو ماه مادربزرگم که باهم زندگی میکردیم با ماشین به شکل فجیعی تصادف کرد طوری که سه روز بیهوش بود. بمیرم براش 45 روز تو آی سی یو بود و در نهایت باهامون خداحافظی کرد..
خییییییلی سخت بود. هیج کس درک نمیکنه و هیشکی نمیدونه و امیدوارم هیچ کس چنین شرایطی رو تجربه نکنه. عضوی از خونوادمون شده بود. مادر و خاله هام هر روز میرفتن بیمارستان و با روحیه های خیلی داغون برمیگشتن و تمام اینها به من منتقل میشد . بعد از تصادفش 15 روز تو اغما بودم. یخورده به خودم اومدم که ... (روحت شاد مادرجون عزیزم)
بعد از اون و برگزاری مراسم که ده روز طول کشید، من هم بعد از 15 16 روز دوباره احیا شدم . یک ماهی بود که از درس فاصله گرفته بودم. اما دیگه خیلی کم میرفتم کتابخونه. سروصدا رو تحمل میکردم اما کتابخونه برام یه جای خیلی وحشتناک شده بود. چرا نمیدونم.؟
خلاصه گذشت تا اوایل بهمن که خونه مون آماده شد و باز هم چند روزی درگیر اسباب کشی و من از درس موندم
ودر آخر هم اون چند روز باقی مونده رو خوندم تا روز کنکور.
روز کنکور هم با توکل به خدا و امید به خودش رفتم سر جلسه. من نتیجه ای که میخواستم رو نگرفتم. اما حداقل از خودم راضی هستم.پیش خودم شرمنده و پشیمون نیستم. همه تلاشم رو کردم. یه وقتی هست که آدم در بهترین شرایط درس میخونه و باید نتیجه ایده آل رو بگیره مثل کاردانی و کارشناسی که تو خونه درس میخوندم، با آرامش و رتبه های خوبی آوردم (5 و 14). (ولی این هنر نیست) یه زمانی هم هست که شاید با یه سری شرایط نتیجه خیلی خوبی نگیری اما حداقل میدونی چیزی کم نذاشتی
خیلی از دوستام الان که درس میخونن یه دفعه میگن مریم انگیزمو از دست دادم ، حوصله ندارم ، فلان شدم ..
اما اینهاهمش بهانه ست. هر وقت احساس کسلی و خستگی میاد سراغتون، اول یه استراحت نیم ساعته یه ساعته به خودتون بدید، بعد از اون به هدف بزرگتون فکر کنید. باعث میشه که احیا بشید.
خییییلی حرف زدم.معذرت میخوام. اما شاید شاید برای اون دسته که بیخود میخوان کوتاهیشون رو توجیه کنن درسی باشه.
از همتون معذرت میخوام. البته من خییییییییییییییلی کوچیک تر از اونی هستم که بخوام کسی رو نصیحت کنم. فقط آنچه گذشت خودم بود!
آرزوی بهترین ها برای همتون که لایق بهترین هستید.

 

[merila_1992]

یکی از دوستان پیام گذاشتن، رتبتون چند شده و آزمون آزمایشی شرکت کردین؟

من 152 گرایش هوش،
آزمون هم فقط دوتا آزمون جامع شرکت کردم. که یکی آخریش برای اینکه بچه ها تضعیف روحیه نشن، بسیار آزمون چرت و تکراری بود.

 

[*Chakavak*]

بازم ممنون از قبول دعوتت مریم جان

شما گفتی که متوسطه هنرستان بودی، و خب طبیعی هست که دروس ریاضیات برای شما مشکل تر بوده باشه..

میشه بگی ریاضیات رو از کی و چطور تقویت کردی؟
و اینکه انتظار خودت برای ریاضیات چطور بود؟

 

[merila_1992]

بازم ممنون از قبول دعوتت مریم جان

شما گفتی که متوسطه هنرستان بودی، و خب طبیعی هست که دروس ریاضیات برای شما مشکل تر بوده باشه..

میشه بگی ریاضیات رو از کی و چطور تقویت کردی؟
و اینکه انتظار خودت برای ریاضیات چطور بود؟

خواهش میکنم.
بله ریاضی، سال اول برای من خیلی مشکل بود تا جایی که ریاضی رو سفید گذاشته بودم.
اما سال دوم، جروه و ویس ریاضی مهندسی از استاد معتقدی خیییییییییلی عالی بود. و همین طور جزوه و ویس استاد محبی کیا برای درس آمار.
راستش من هیچی از آمار نمیدونستم اما با جزوه ایشون، سه تا تست آمار زدم که سه تاش هم درست بود خداروشکر.
و اینکه تو کنکور، سوالات ریاضی مهندسی همش برام آشنا بود و نمونش رو حل کرده بودم، متاسفانه خیلی استرس داشتم سر جلسه و هیچ کدوم از سوالای مهندسی رو به جواب آخر نرسیدم
آمار هم آسون بود.
حقیقتش انتظارم بیش از اینا بود. پیش بینی کرده بودم حداقل 4 تا مهندسی و 4 تا امار بزنم که نشد.متاسفانه. گفتم استرس داشتم. فکرم جمع نمیشد.
اینو هم لازمه بگم، البته همه میدونیم. فقط خوب و کامل خوندن همه دروس مهم نیست.این فقط یه درصدی از موفقیته.این که سر جلسه ادم بتونه خودشو کنترل کنه هم یه درصد مهمی رو شامل میشه.هم خودم و هم دوستام چه کامپیوتر چه رشته های دیگه دقیقا از این ناحیه ضعف داشتیم و متاسفانه نتیجه اش رو هم دیدیم

برای گسسته و محاسباتم، من از اول گذاشتمشون کنار. وقتی که میخواستم برای این دو درس بذارم، گذاشتم برای امار و مهندسی
چون وقتی برای این دو درس وقت میذاری و فول بخونی مطمئن هستی که میتونی تستاشو جواب بدی، اما در مورد گسسته و محاسبات خیر.تستای گسسته که خیلی سنگین و زدنشون ریسکه و محاسباتم کلا سه تا تسته که به نظرم واقعا ارزش وقت گذاشتن نداره.

برای تست هم، آمار کتاب آقای طورانی از پارسه و ریاضی مهندسی هم مدرسان شریف یه دنیا تست داره برای هر فصل.

 

[*Chakavak*]

از مریم عزیز به خاطر همکاریشون صمیمانه سپاسگزارم
امیدوارم از این پس و در تاپیک های دیگه هم از همکاری و تجربه مفیدشون بهره مند بشیم .