🔺️هوای تو... ♡

puyan khan

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را
تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را

نفسی یار شرابم نفسی یار کبابم
چو در این دور خرابم چه کنم دور زمان را

ز همه خلق رمیدم ز همه بازرهیدم
نه نهانم نه پدیدم چه کنم کون و مکان را

ز وصال تو خمارم سر مخلوق ندارم
چو تو را صید و شکارم چه کنم تیر و کمان را

چو من اندر تک جویم چه روم آب چه جویم
چه توان گفت چه گویم صفت این جوی روان را

چو نهادم سر هستی چه کشم بار کهی را
چو مرا گرگ شبان شد چه کشم ناز شبان را

چه خوشی عشق چه مستی چو قدح بر کف دستی
خنک آن جا که نشستی خنک آن دیده جان را

ز تو هر ذره جهانی ز تو هر قطره چو جانی
چو ز تو یافت نشانی چه کند نام و نشان را

جهت گوهر فایق به تک بحر حقایق
چو به سر باید رفتن چه کنم پای دوان را

به سلاح احدی تو ره ما را بزدی تو
همه رختم ستدی تو چه دهم باج ستان را

ز شعاع مه تابان ز خم طره پیچان
دل من شد سبک ای جان بده آن رطل گران را

منگر رنج و بلا را بنگر عشق و ولا را
منگر جور و جفا را بنگر صد نگران را

غم را لطف لقب کن ز غم و درد طرب کن
هم از این خوب طلب کن فرج و امن و امان را

بطلب امن و امان را بگزین گوشه گران را
بشنو راه دهان را مگشا راه دهان را
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
یه تعریف از لانگ دیستنس هست که میگه:
یعنی حسی که داری انقدر برات با ارزش
میشه که دور بودن یکی رو ترجیح میدی
به نزدیک بودن همه اونایی که
میخوان کنارت باشن..
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
کاش میشد قلبمو نشونت بدم تاببینی چقد تا ته ته وجودش رفتی ریشه کردی شدی پاره تنم خون تو رگم نبض وجودم ببینی این آدم برای نفس کشیدن برای زندگی کردن تو تنها احتیاجشی توهمه چیز این آدمی تو تنها دلیل بودن این آدمی یادت نره یه وقت
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
عاشق که می شوی
تمام جهان نشانی از معشوقه ات دارند؛
یک موسیقی زیبا...
یک فنجان قهوه‌ی تلخ...
یک خیابان خلوت و ساکت...
جهان عاشقی زیباست،
آنقدر زیباست که آواره شدنش هم زیباست!
مردن در عاشقی هم زیباست!

#محمود_درویش
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
از میان خوشبختی‌های در دسترس، فقط تو مانده‌ای و فقط تو را میتوان دوست داشت و به دوست داشتنِ تو فقط میتوان امید داشت.

با تو میتوان حرف زد و قهوه نوشید و کتاب خواند و قدم زد و فراموش کرد حسرت دیروز و اندوه فردا را.

از میان تمامِ خوشبختی‌های در دسترس، از تو نمیتوان ساده عبور کرد..
از تو، از صدای تو، ازچشم‌های تو، لبخندهای تو...
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
00:00♥️

گرفتن دست کسی که دوسش داری
میتونه درد فیزیکی و استرس رو کم کنه!
خواستم بهت بگم علاوه برگرفتن دستات
شنیدن صدات، خوندن پیامات، دیدن عکسات،
حالمو خوب میکنه
 

puyan khan

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
با تیر و کمان کودکی ام در کوچه باغ های قدیمی
در انبوه درختان باران خورده
سینه گنجشکی را نشانه گرفته بودم که عاشق تو شدم

گنجشک بر شانه ام نشست
و من شکارچی ماهری شدم
از آن پس هرگز به شکار پرنده ای نرفتم

هروقت دلتنگم آواز میخوانم
پرنده می آید، پرنده می نشیند، پرنده را می بویم، پرنده را می بوسم، پرنده را رها میکنم

و چون شکار دیگری میشود کودکی ام را میبینم
در کوچه باغ های قدیمی
در کنار دیوار های باران خورده
با بوی کاهگل و آواز پرنده
به خود می پیچد و گریه میکند

های آواز چقدر تو را دوست دارم
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
00:00♥️

يحدُث ‏أن تسمعَ كلمة منزِل،
‏فيخطر في بالك شخص لا عنوان..

«می‌شه لفظ "خونه" رو بشنوی،
و تو ذهنت یه آدم نقش ببنده، نه یه آدرس...»

خواستم بگم آره، من یاد تو میفتم.....
 

آیدا..

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
میراث نبودنت
جنون هر روزه‌ای‌ ست
که صبح به صبح
مرا سمت قاب عکست می‌کشاند
تا در آغوشت بکشم
ببوسمت
صبح بخیر بگویم
و از تصویرت
دوستت دارم تحویل بگیرم...


#سید_علی_صالحی
#صبح_بخیر
 

plant_biology

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
00:00♥️

يحدُث ‏أن تسمعَ كلمة منزِل،
‏فيخطر في بالك شخص لا عنوان..

«می‌شه لفظ "خونه" رو بشنوی،
و تو ذهنت یه آدم نقش ببنده، نه یه آدرس...»

خواستم بگم آره، من یاد تو میفتم.....
چه توصیف زیبایی🌹
 

آیدا..

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فهمیدم بزرگترین نقطه ضعفم دلتنگیه
زمان دلتنگی مغزم جواب نمیده
دستم بکار نمیره پام حرکتی ندارن اصلا زندگی به رنگ سیاه میشه
اون وقته که تپش قلب بالا میره اون حمله لعنتی شروع میشه
دست خودم نیست دلتنگم 😔
هوای تو بد هواییم کرده
😔
 

آیدا..

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست


می رسم با تو به خانه،از خیابانی که نیست


می نشینی روبه رویم خستگی در میکنی


چای می ریزم برایت توی فنجانی که نیست


باز میخندی و میپرسی که حالت بهتر است؟


باز میخندم که خیلی...!گرچه میدانی که نیست


شعر میخوانم برایت واژه ها گل می کنند


یاس و مریم می گذارم توی گلدانی که نیست


چشم می دوزم به چشمت،می شود آیا کمی


دست هایم را بگیری بین دستانی که نیست؟


وقت رفتن می شود با بغض می گویم نرو


پشت پایت اشک می ریزم در ایوانی که نیست


میروی و خانه لبریز از نبودت میشود


باز تنها میشوم با یاد مهمانی که نیست


رفته ای و بعد تو این کار هر روز من است


باور اینکه نباشی کار آسانی که نیست
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌تو را دوست دارم!
مانند هر چیز با ارزش و پنهانی که باید مخفیانه دوست داشت! درست، ما بین سایه و روح...
تو را دوست دارم، بی آنکه بدانم چگونه، از کی و از کجا...
تو را دوست دارم! بی هیچ پیچیدگی، بی هیچ غروری...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
آدم همین یک چیز را یاد بگیرد٫ که جایی که باید گریه کند، گریه کند. نریزد تو خودش؛ چون بزرگ شده یا چون آدم بزرگ‌ها گریه نمی‌کنند. (عجب دروغ بزرگی!) که یاد بگیرد جایی که باید فریاد بزند، فریاد بزند. که وقتی باید عصبانی باشد، عصبانی باشد واقعا، نه تندیس صبر و حلم و شکیبایی! که یاد بگیرد قرار نیست خون خونش را بخورد، ولی به همه لبخند احمقانه‌ی نایس و کول تحویل بدهد و در عوضش مدالِ بدردنخورِ « فلانی؟ وای! هیچ‌وقت ندیدم عصبانی باشه، همیشه ریلکس و آرومه، دلش مثل دریاست! » را تحویل بگیرد.
یاد بگیرد وقتی نمی‌خواهد کسی بماند، حالیِ طرف کند که نباید بماند؛ و وقتی نمی‌خواهد کسی برود، به موقعش داد بزند: « آهای! نمی‌خواهم بروی. »
آدم تا آخر عمرش مدیون خودش است، اگر همان‌جا، همان‌وقت؛ به‌ همان‌کس، همان حرفی را که باید بزند، نزند.

حسین وحدانی
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
تو را
هر لحظه به خاطر می آورم
بی هیچ بهانه ای
شاید
دوست داشتن همین باشد

👤#بیژن_جلالی
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
سرمد حیدری ♡... مـــادر... ♡ ادبیات 153
گلابتون به نام زن... ♡ ادبیات 731

Similar threads

بالا