من آن آواره ی این دشت بی فرسنگ من آن شهر اسیرم، ساکنانش سنگ
*Afash* عضو جدید کاربر ممتاز Nov 17, 2008 #9,752 گرچه پنهان ز نظر جلوه رخسار تو نيست چه كنم ديده من لايق ديدار تو نيست اهل دل جمله خريدار تواند از دل و جان دل ندارد به خدا هر كه خريدار تو نيست
گرچه پنهان ز نظر جلوه رخسار تو نيست چه كنم ديده من لايق ديدار تو نيست اهل دل جمله خريدار تواند از دل و جان دل ندارد به خدا هر كه خريدار تو نيست
Derakht-e-marefat عضو جدید Nov 17, 2008 #9,754 يار با ماست چه حاجت كه زيادت طلبيم دولت صحبت آن مونس جان ما را بس
*Afash* عضو جدید کاربر ممتاز Nov 17, 2008 #9,755 سپيده سر زد و گلگون شد افسوس سر و روى على در خون شد افسوس زمين هرچند بى حجت نماند عدالت با على مدفون شد افسوس
سپيده سر زد و گلگون شد افسوس سر و روى على در خون شد افسوس زمين هرچند بى حجت نماند عدالت با على مدفون شد افسوس
Derakht-e-marefat عضو جدید Nov 17, 2008 #9,756 سر كوه بلند از ابر و مهتاب گياه و گل گهي بيدار و گه خواب اگر خواب اند اگر بيدار گويند كه هستي سايه ابر است درياب.
سر كوه بلند از ابر و مهتاب گياه و گل گهي بيدار و گه خواب اگر خواب اند اگر بيدار گويند كه هستي سايه ابر است درياب.
Aseman Etemaad عضو جدید کاربر ممتاز Nov 17, 2008 #9,757 با ما مکن ستیز که مارا گناه نیست ای مدعی الهه ی معنی ترا نخواست
محـسن ز مدیر بازنشسته کاربر ممتاز Nov 18, 2008 #9,758 تو ای اختر شناس امشب توانی گفت گردون را که بهر خاطرم بر عکس شبهای دگر کردی مها امشب بجانان درددل دارم میا بیرون که ترسم خدنگ آه فیضی را سپر گردی
تو ای اختر شناس امشب توانی گفت گردون را که بهر خاطرم بر عکس شبهای دگر کردی مها امشب بجانان درددل دارم میا بیرون که ترسم خدنگ آه فیضی را سپر گردی
Aseman Etemaad عضو جدید کاربر ممتاز Nov 18, 2008 #9,759 یادم آید که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم
hami_life عضو جدید کاربر ممتاز Nov 18, 2008 #9,760 «مستي بهانه كردم و چندان گريستمتا كس نداند كه گرفتار كيستم ..»
محـسن ز مدیر بازنشسته کاربر ممتاز Nov 18, 2008 #9,761 ما سر خوشان مستکه دل از دست داده ایم همراز عشق و همنفس جام و باده ایم
Aseman Etemaad عضو جدید کاربر ممتاز Nov 18, 2008 #9,762 من از آن حسن روز افزون که یوسف داشت دانستم که عشق از پرده ی عصمت برون آرد زلیخا را!
cute عضو جدید کاربر ممتاز Nov 18, 2008 #9,763 اسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه ی کار به نام من دیوانه زدند
hami_life عضو جدید کاربر ممتاز Nov 18, 2008 #9,764 دادو بیداد که در محفل ما رندی نیست که برش داد برم داد ز بیداد گشم
Aseman Etemaad عضو جدید کاربر ممتاز Nov 18, 2008 #9,765 مردم دیده ی صاحب نظران جای تو بود اینک ای جان نگران باش که جای تو کجاست چه پریشانم ازین فکر پریشان شب و روز که شب و روز کجایی و کجای تو کجاست
مردم دیده ی صاحب نظران جای تو بود اینک ای جان نگران باش که جای تو کجاست چه پریشانم ازین فکر پریشان شب و روز که شب و روز کجایی و کجای تو کجاست
kachal63 کاربر حرفه ای کاربر ممتاز Nov 18, 2008 #9,766 تا کی در انتظار قیامت توان نشست برخیز تا هزار قیامت به پا کنی
محـسن ز مدیر بازنشسته کاربر ممتاز Nov 18, 2008 #9,767 یارب این شهر چه شهریست که صد یوسف دل به کلا فی بفروشیم و خریداری نیست
cute عضو جدید کاربر ممتاز Nov 18, 2008 #9,768 تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق هر دم اید غمی از نوبه مبارکبادم
kachal63 کاربر حرفه ای کاربر ممتاز Nov 18, 2008 #9,769 cute گفت: تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق هر دم اید غمی از نوبه مبارکبادم کلیک کنید تا باز شود... من و دل،زار چنانیم که شبها نکنند مردم از زاری من خواب و من از زاری دل
cute گفت: تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق هر دم اید غمی از نوبه مبارکبادم کلیک کنید تا باز شود... من و دل،زار چنانیم که شبها نکنند مردم از زاری من خواب و من از زاری دل
ARAMESH مدیر راهنمای سایت مدیر تالار Nov 18, 2008 #9,770 لاله دیدم روی زیبای توام آمد به یاد شعله دیدم سرکشی های توام آمد به یاد سوسن و گل آسمانی مجلسی آراستند روی و موی مجلس آرای تو ام آمد به یاد
لاله دیدم روی زیبای توام آمد به یاد شعله دیدم سرکشی های توام آمد به یاد سوسن و گل آسمانی مجلسی آراستند روی و موی مجلس آرای تو ام آمد به یاد
abfa عضو جدید Nov 18, 2008 #9,772 خیال شهسواری پخت و شد ناگه دل مسکین خداوندا نگه دارش که بر قلب سواران زد
d_vasegh عضو جدید Nov 18, 2008 #9,773 در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست مست از می و میخواران از نرگس مستش مست
abfa عضو جدید Nov 18, 2008 #9,774 تاج شاهی طلبی گوهر ذاتی بنمای ورنه خود از تخمه ی جمشید و فریدون باشی
ARAMESH مدیر راهنمای سایت مدیر تالار Nov 18, 2008 #9,775 یا از لب شیرینت پر کن قدح مارا یا تیغ بکش بر من چون محرم جانم شو یا چهره بپوشان تو از دست دلم بگریز یا بوسه بده بر من در عشق خرابم کن
یا از لب شیرینت پر کن قدح مارا یا تیغ بکش بر من چون محرم جانم شو یا چهره بپوشان تو از دست دلم بگریز یا بوسه بده بر من در عشق خرابم کن
seeemesooo عضو جدید Nov 18, 2008 #9,777 دي کوزهگري بديدم اندر بازار بر پاره گلي لگد همي زد بسيار و آن گل بزبان حال با او ميگفت من همچو تو بودهام مرا نيکودار
دي کوزهگري بديدم اندر بازار بر پاره گلي لگد همي زد بسيار و آن گل بزبان حال با او ميگفت من همچو تو بودهام مرا نيکودار
ع عطیه 67 عضو جدید Nov 18, 2008 #9,778 رهرو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود / رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود
*Afash* عضو جدید کاربر ممتاز Nov 18, 2008 #9,779 دعوى چه كنى، دايه داران همه رفتند شو بار سفر بند كه ياران همه رفتند
کالیگولا عضو فعال کاربر ممتاز Nov 18, 2008 #9,780 ديدي كه يار جز سر جور و ستم نداشت بشكست عهد و ز غم ما هيچ غم نداشت