محـسن ز
پسندها
7,171

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سهلامممممممممممممممممممممممم
    خوفی بابایی بچه ها؟
    چه خبر؟
    دلم حسابی تنگههههههههههههههه:cry:
    سلام .ممنونم
    راستی محسن ببخشید من یه مقدارتوگذاشتن رمان بادل من بسازتاخیرکردم سعی می کنم ادامه اش روبذارم وتمومش کنم.
    شیرینی چه قابل داره شما جون بخواه ...
    این ساختمونه پشت هتل پارسه از جاده تهرون معلوم میشه ...
    سلام همكار جان...
    شما كه هستيد خيال من از هر جهت راحته...چيكاركنم ديگه خودت تنبلم كردي...
    باشه چشم اگه عقيده بنده اهميتي داشته باشه با كمال ميل در خدمتم..
    در روی امواج تیره
    خورشید را به چنگ بیاورید! ننالید.
    زندگی دریای پرطوفانی است که در هر جایی ممکن است با امواج آن روبرو شد
    امواج را بشکافید و عبور کنید! بایستید!
    جزر و مد را پشت سر بگذارید
    در ساحل دیگر
    آفتاب زیبایی خواهی دید. از سعادت ها بحث کنید!
    دنیا به قدری پر اندوه است که احتیاجی به نگهداری غم خود ندارید.
    هیچ راهی بکلی سخت و صعب العبور نیست
    روحتان بر اثر کار مداوم، ناخشنودی و اندوه خسته است
    از روشنی ها بحث کنید
    بله. کویر که جای خود داره. هر چیزی زیبایی خودشو داره. ولی هیچی زیبایی دریا رو نداره.
    نیما که اصلا دریا نمیاد. آخه غرق میشه. دی:
    خلاصه ببین ماموریتی چیزی نمیتونی جور کنی بیای این طرفا.
    منم خدا بخواد میام اونور.
    هچل چیه اقا محسن؟؟؟؟.کچچچچچچچچچچچچلللللللل
    رفته بود به مام میهن خدمت کنه،دیدیم یه بار مملکت بی مهندس میمونه،پادرمیونی کردیم ارشد قبولش کردن قراره بیاد دانشگاه.
    کار که همیشه هست. ما هم گرفتاریم. دو روز کار رو بیخیال شو. دستشون رو بگیر و با خودت دو سه روز بیارشون اینجا.
    دو سه روز خبری نیست.
    یعنی میگی دریا رو ول کنم بیام وسط کویر! دی:
    سلام اقا محسن.خوبین؟
    شماتمام شایعات رو باورکنین پای من.این مهران الان کچله.
    جدای از اینکه افتخار دارم همشهریه شما و مهران هستم تازه قراره با مهران هم دانشگاهیم بشیم.
    آره. الان بهترین وقته. چون هنوز هوا سرد نشده و میشه رفت دریا. سرد که بشه اصلا نمیشه رفت. چون هم اب سرده و هم دریا طوفانی.
    خلاصه محسن جان بجنب تا دیر نشده.
    سلام . آره میدونم دیگه اون هم همه باباها این جورین دیگه جمعه هاشون مختص خانواده است مثل بابای من .
    سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
    وای که دلم چقدر برا داداش بزرگه خودم تنگ شده بود،قد سوراخ جوراب مورچه.
    خوبین؟؟؟به جان خودم شرمندم.همیشه به یادتون بودمو یه سر دم کوچتون میومدم و از دور نگاتون میکردم.ولی شرمنده کارام بدجوری این روزا بهم ریخته بود،نتونستم بیام درست حسابی احوالتونو بپرسم.
    خوبین؟خوشین؟سلامتین؟چه خبرا.
    حالا من دختر بدی شدم نیومدم،شما نباید یه احوالی از این ابجی کوچیکه بگیرین؟؟؟
    ایشالا که همیشه شادباشین و سربلند
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا