مرسی عزیزم حتما این کارو میکنم.من تاحالا از روان نویس سفید اسنفاده نکردم.برای اینکه یه سطح رو شفاف و براق نشون بدیم چیکار باید کرد؟سلام تبسم جان
این کارت خیلی بهتر شده
در مورد شیشه آره بر طرف شد اما باز یه نظر اینکه اگه تعداد خط هات رو کمتر کنی و بعضی هارو کوتاهتر کنی طبیعی تر به نظر میرسه بعد از روان نویسه سفید هم اگه لابه لای خطوط کم استفاده کنی به کارت سایه ی خوبی میده این که میگمو تمرین کنی دستت میاد
1.بحث من هم اصلا بحث سازه ای نبود .
2. از نظر زیبایی شناسی هم این کار قابل نقد می باشد . ( حتی اگر من نتوانم کاری کم نقص تر از چیزی که در این عکس دیده میشود ارائه کنم ) . هر چند که اعتقاد دارم کارهایی که دوستان برای امادگی ارشد انجام میدهند نیز فرق چندانی با این کار ندارد .
3.من هیچ شخصی رو زیر سوال نبردم . چه شناخته شده ، چه غیر شناخته شده . همیشه قبل از هر چیز و هر کس ، خودم را مورد نقد قرار میدهم . تنها چند سوال طرح کردم که احساس میکنم خوانده نشدند .
4.فرمودید عکس ها رو برای استفاده ی دوستان قرار دادید . شاید شما من رو جزو دوست های خودتون ندونید ، اما ، استفاده ای که از این عکس ها میتونستم بکنم ، طرح سوالاتی بود که خدمتتون کردم . هر کس ، با توجه به طرز تفکر و نظام فکری اش ، به گونه ای خاص استفاده میکنه .
5.من فقط سوال پرسیده بودم و هنوز بحثی رو اغاز نکردم . میخواستم نقطه نظرات شما را جویا شده ، تا بتوانم گفتوگویی سازنده تر با دوست ناشناسم جناب کدخدای عزیز داشته باشم .
6. به دنبال یافتن پاسخ بودم . نه جدل . متاسفم که باعث عصبانیت شما شدم . سوالاتم رو جایی دیگر دنبال خواهم کرد .
7. ای کاش میتوانستند از افتاب یاد بگیرند
که بی دریغ باشند
در درد ها و شادی هایشان
حتی با نان خشکشان
و کارد هایشان را
جز از برای قسمت کردن
بیرون نیاورند . . .
هر روز بیشتر از روز قبل یقین میکنم که معماری ، فقط خط کشیدن نیست . ممنون که پاسختون ( حتی چنین پاسخی ) منو به این یقین نزدیکتر کرد .
از وقتی که گذاشتید ، سپاس گزارم .
مرسی عزیزم حتما این کارو میکنم.من تاحالا از روان نویس سفید اسنفاده نکردم.برای اینکه یه سطح رو شفاف و براق نشون بدیم چیکار باید کرد؟
[/quote]با سلام و احترام .
قبل از هرچیز تشکر میکنم بابت به اشتراک گذاشتن انچه داشتید .
دو سوال از خدمتتون داشتم که پاسخ شما نظری خواهد بود تا در سخنی که با هم درد عزیزم ، جناب کد خدای گرامی دارم ، به کار برم .
قبل از هر چیز باید بگویم که به هیچ عنوان شما را مسئول پاسخ به این سوالات نمیدانم . صرفا از این جهت میپرسم تا " شاید " جوابی برای سوالات چند وقت اخیرم بیابم .
1. علاوه بر سری عکس هایی که شما از کارهای دانشجویان ایشون گذاشتید ، بنده چند سری دیگر از کارها را هم دیدم . و نیز کار های خود ایشون رو . ( جناب اقای صدیق رو ).
یک نکته بسیار مرا ازار میدهد که از هر جهتی هم که به موضوع نگاه میکنم ، از سوزانندگی اش کم نمیکند .
اول انکه من ، هیچ تفاوت عمده ای بین این کارها نمیبینم . با علم به این که این کارها ( فقط کارهایی که شما گذاشتید را نمیگویم ) را افراد زیاد و متفاوتی کشیده اند ، هیچ فرق عمده ای بین کارها نیست . تمامی انها ، حتی از نظر حجمی و پرسپکتیو ها و . . . یکسان اند .
البته شاید ضعف در سواد بصری اینجانب و فقر ِ تحلیلی ام باشد . نمیگویم " حتما " اینگونه است . استنباطم را با شما در میان می گذارم .
در این باره چند نکته پیش می اید :
اول انکه : خود ِ مدرس ( اقای صدیق ) اینگونه اموزش میدهند . یعنی " صدیق " اموزش میدهند .
مصالی میزنم تا منظورم اشکار تر شود :
نوازنده ای ، سالها پیش استاد علیزاده تار مشق میکند . بعد از چندین سال ، اگر کسی خود ِ نوازنده را نبیند ، گمان میدارد که جناب ِ " علیزاده " ساز میزنند . پس تکلیف نوازندگی ِ هنراموز ِ بی نوا چه می شود . اگر اینگونه باشد ، در بهترین حالت ، یک علیزاده ی دیگر تربیت شده . که خب وقتی خود ِ علیزاده حضور دارد ، چه نیاز است ؟ مگر نه انکه شکوه خلقت به " یکتایی " هر پدیده ی ان است ؟
دوم انکه : جناب صدیق اینگونه اموزش نمیدهند و اشکال از تمام کسانی است که با ایشون این مهارت را کسب می کنند .
اگر هم اینگونه باشد ، پرسش من این است : مگر نه انکه " اسکیس " تنها یک " وسیله " است برای بیان انچه در ذهن داریم ؟ یعنی تمام ِ دوستان ذهنی یکسان دارند ؟ ( در صورت تمایل میتوانم عکس های کارهای دیگر دانشجویان ایشان را برایتان میل کنم )
البته بگذریم تا جایی که من متوجه شدم ، اسکیس وسیله نیست ، که متاسفانه خود ِ هدف است . چنان که اگر وسیله بود ، من ممکن بود با " ماکت " منظورم را برسانم و دیگری با انیمیشن و . . .
و نیز تا جایی که میدانم ، در اسکیس ِ ارشد ، کسانی موفق تر هستند که یک سری حجم ها ، پرسپکتیو ها و حتی شیت بندی های خاص را ارائه میکنند . و باز تا جایی که جسته گریخته شنیده ام ، کسانی که برای این ازمون خود را اماده میکنند ، نه شیوه ی نگرش به موضوع و مراحل رسیدن به ان ، بلکه چند " حجم " و " کاربری " نزدیک به هم را " حفظ " میکنند و به اصطلاح سر ِ جلسه طرح ها را به هم " میخورانند " و سپس بر روی پرسپکتیو ها و طرح هایی که اغاز و انجامش تشخص ِ خاصی ندارد ، رنگ و لعاب گذاشته و " اشتباهات " ِ خود را پنهان میکنند .
در حالی که تا جایی که عقل و منطق ِ سردرگم من میگوید ، شما زمانی باید چیزی را " پرزانته " کنید ، که ان چیز به مرحله ی " چیز " بودن رسیده باشد . به قول اهل ِ کلام ، روند ِ از " بودن " تا " شدن " را درست پیموده باشد .
اگر اینگونه نیست ، پس اصل ِ ماجرا ، استادی ایشون ، شاگردی دوستان ، بازاری که پیرامون این " وسیله " ایجاد شده ، همه کاذب است و بی مایه . و با اولین " چرا " تمام رنگ ها و شیت بندی ها رنگ میبازند و " طراح " را تنها میگذارند .
استادی میگفت اگر میخواهی ساز بزنی ، " ساز زدن " را بیاموز نه فلان استاد زدن رو .
سوال دوم را با یاد اوری یکی از عکس های ارسالی شما مطرح میکنم .
در نگاه اول ، من ِ بی سواد در پرزانته ، در مواجهه با این کار ، میگویم واااااای ! عجب کاریه ! ( البته به این شدت هم نه ! )
اما زمانی که کمی در ان دقیق تر میشوم ، از خودم میپرسم چگونه چند کابل از شکاف ِ سقف عبور میکند و چگونه قرار است ان دستک ِ وسط ِ کار ، ایستایی سازه را حفظ کند ؟
و با اندک سوادکی که از سازه های جدید دارم ، از خود میپرسم : نمیشد تمام این ماسماسک ها حذف شوند و جور دیگری این سازه را متعادل کرد ؟ و پاسخ میدهم : چرا . می شود .
بعد از خودم میپرسم حالا که به این راحتی ، کسی به کم سوادی من ، میفهمد که این کابل و شیار سقف و ستون وسط و . . . قابل حذف است ، پس چه چیز از کار خواهد ماند ؟ و اصلا کاربری یا حتی کاربرد ( به تفاوت ایندو دقت شود ) این سقف ها چیست ؟ ایا سایه ی خنده داری از کارهای معماران ِ سازه ِ دانی چون کالاتراوا نیست ؟
و بعد از این پرسش و پاسخ ها ، در دل میگویم خدا را شکر که از مهارت ِ پرزانته ، بی بهره ام . که اگر چنین مهارتی داشتم ، چه راحت میتوانستم خودم و اشکالاتم را رندانه پشت ان پنهان کنم .
سوالاتم را بریدم تا کوتاه تر گفته باشم و شاید مشخص تر . که سوال در این باره بسیار دارم .
از اینکه وقتتون رو گرفتم پوزش می خواهم .
با امید موفقیت و سلامتی ، بیصبرانه منتظر ِ دگر اندیشی شما هستم .
ز عشق نا تمام ما ، جمال ِ یار مستغنی ست
به رنگ و اب و خال و خط ، چه حاجت روی زیبا را
حافظ
سلام ... منم اومدن ... با یه موضوع جدید ...
من میخوام کرورکی و شروع کنم اما بی نهایت میترسم که بد بشه...واسه همین اصلا دستم به کار نمیره...!!!نمیدونم شاید قدم اول خیلی سخته!!!
سلام بر همه
من ميخوام از امروز با شما همراه بشم
اين كروكي رو تازه رسم كردم
اميدوارم خوب شده باشه