به نام زن... ♡

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
خدا نیاورد آن روزی را
که زنی سکوت کند و نگاه غم انگیزی زندگی اش را فرابگیرد
و آن لحظه ای را
که جای خنده بر لبانش
و شوق در چشم هایش
اندوهی بنشیند که هدیه ی مردی باشد که جای دوست داشتن
دلش را شکسته!
خدا نیاورد آن روز را....

#مژگان_بوربور
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تنها چیزی که قادر است اراده‌ی آهنین
ما زن‌ها را در هم بشکند،

"عشق" است.


✍ #آلبا_دسس‌_پدس
هیچ زنی را، در هیچ کجای دنیا نمی توانی پیدا کنی که به یک باره عاشق مردی شود.

زن ها آرام آرام در یک مرد جوانه می زنند.

اما امان از وقتی که زنی، در وجود مردش ریشه بدواند.

این جور عشق های یک زن را، هیچ تبری نمی تواند از پا در بیاورد.

حالا می خواهد تبر زمان باشد، یا حتی تبر مرگ...

اما چرا...همیشه یک استثنا وجود دارد.

و آن برای از ریشه خشکاندن یک زن، خیانت به عشق اوست!
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
«يا امرأة
‏كانوا كتبوها في كُتُب السِّحْرْ
‏من قَبْلِكِ كان العالمُ نثراً
‏ثم أتيتِ فكان الشِّعْرْ.»

آی زنی که
‏در کتاب‌های جادو
‏از او نوشته‌اند!
‏پیش از تو جهان نثر بود
‏آمدی،
‏شعر شد...


#نزار_قبانی ‏
🔁 #عذرا_جوانمردی

☀️🔸
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز




ﺯﻧﻰ ﻛﻪ ﮔﻠﻮﺑﻨﺪﻯ ﺍﺯ ﺑﻬﺎﺭ ﻧﺎﺭﻧﺞ ﺑﻪ ﮔﺮﺩﻥ ﺩﺍﺭﺩ

ﻭ ﺭﻳﺤﺎﻥ ﻭ ﻧﻌﻨﺎ ﺩﺭ ﺑﺎﻏﭽﻪ می کارد

ﺑﺮﺍﻯ ﻗﻤﺮی‌ ها ﺩﺍﻧﻪ می پاشد ﻭ

ﺑﺎ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺣﺮﻑ می زﻧﺪ

ﻧﺎخن‌ هایش ﺭﺍ ﺑﺎ ﺣﻨﺎ ﺭﻧﮓ می کند ﻭ

ﮔﻴﺴﻮﺍﻥ ﺑﺎﻓﺘﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺭﻭﺑﺎن‌ های ﺭﻧﮕﻰ می بندد

ﻧﻪ ﺍﺯ ﺧﺰﺍﻥ ﮔﻠﻪ ﺩﺍﺭﺩ،

ﻧﻪ ﺍﺯ ﺩﺍغ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ

ﺯﻣﺴﺘﺎن‌هاﻳﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﺭ می بافد ﻭ

ﺑﻬﺎﺭﻫﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﻰ

ﺍﻭ ﺯنی‌ ست ﻛﻪ ﺗﺎﺭ ﻭ ﭘﻮﺩﺵ ﻋﺎﺷﻖ ﺍﺳﺖ

ﻭ ﻫﻨﻮﺯ ﺯن‌ های ﻋﺎﺷﻖ

ﺑﻪ ﻛﺘﺎب‌ها، ﻛﻮﭺ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز




او گل ها را دوست داشت. بچه ها را دوست داشت. آواز خواندن را دوست داشت. زیبایی را و بیش از همه، بخشش را.

وقتی بیشتر فکر میکنم، او زنی بود که هرگز از چیزی تنفر نداشت!

به مادرم گفتم: "او شبیه تو است. شبیه تمام زنان.

دوست داشتن بخشی از واقعیت شما زن هاست...

حتی وقتی می گریید، بخاطر دوست داشتن چیزی ست که می ترسید آن را...

پس بی درنگ چیزی از خودتان کم می کنید. می ریزید بیرون. چیزی شبیه اشک، تا جای بیشتری در وجودتان باز شود

برای آن چه که می ترسید از دستش بدهید..."
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دختر بودن سخته
وقتی همه ازت توقع دارن خانوم و‌موقر باشی، از طرف دیگه توقع دارن یه دلبر هم باشی
خیلی وقته به توقعات دیگران و نگاهشون اهمیتی نمیدم

میدونم یه روزی یار خودم پیدا میکنم، پس چرا برای مردی که معلوم نیست کسی تو زندگیش هست یا نه دلبری کنم

زندگی به اندازه کافی برای ما سخت هست، پس بیاییم سختترش نکنیم!
 

آیدا..

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
به نام زن
زن بودن سخت ترین کار دنیاست .
باید مراقب همه باشی حتی وقتی خودت کوه غصه ای.اما همه از تو می‌خوان که صبور باشی بخاطر اطرافیانت،هیچ کس نمیگه پس کی باید از خودت مراقبت کنی یا اصلا بلدی میتونی توانشو داری در مقابل این همه مشکلات صبور باشی .زن بودن سخته خیلی سخت .شونه های زنها توان این همه سختی نداره .😔
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
خدا زن ها را فرشته آفرید
تا عشق، زیبایی و عدالت
را به قد و قواره ی قناس دنیا بدوزند!!!

من یقین دارم روزی خورشید هم اعتراف خواهد
کرد که گرمایش را از تپش قلب زن ها گرفته است زن ها خوشبختی را بر تن زمین می پوشانند.


✍ #محبوبه_احمدی


☀️🔸
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز




صدای برخورد موج ها به سطح سخت صخره هارو میشنید، خیسی آب دریا رو با پاهاش لمس میکرد، بوی شرجی دریا لای تار به تار موهاش پیچیده بود، ولی نمیتونست آبی دریارو ببینه. حتی هیچ تصوری از رنگ آبی توی ذهنش نداشت.

سرشو روی شونه های من گذاشت و گفت:«گفتی دریا آبیه؟ آبی یعنی چه رنگی؟ دریا اصلا چه شکلیه؟».

بعد شروع کرد پاهاشو که از لبه ی صخره آویزون بود توی آب تکون دادن. دستشو توی دستم گرفتم و آروم روی موهاش کشیدم.

گفتم:«سطح دریا مثل روی موهای تو پر از موجای کوچیک و بزرگه. وقتی طوفان بشه، دریا پر میشه از موجای ریز و درشت. مثل وقتی که موهاتو باز میکنی و باد لا به لای امواج موهات میپیچه».

بعد دستشو لای موهاش بردم و ادامه دادم:«ولی زیر سطح دریا آرومِ آرومه، پر از آرامشه. مثل وقتایی که اندازه ی یه قرن خسته م و موهاتو روی صورتم میریزم و چشمامو میبندم. ماهیا دنبال آرامشن، بخاطر همینه که زیر آب زندگی میکنن»

بعد دستمو لای موهای موجدارش حرکت دادم و گفتم:«دستای من ماهی دریای موهاتن، تشنه ی آرامش عمق دریاتن».

رد موهاشو تا روی شونه هاش دنبال کردم و ادامه دادم:«رودها به دریاها میریزن، دریاها میرن و میرن تا به اقیانوس برسن، دریای موهای تو ولی از پشت گردنه ی گوشهات عبور میکنه و بعد، از روی آبشار گردنت، روی شونه هات آروم میگیره».

بعد از اون هربار که میخواست دریارو به خاطر بیاره، دستاشو لا به لای موهاش حرکت میداد.

دلتنگ که میشد، از پشت گوشی تلفن موهاشو نشونم میداد و میگفت:

«ببین موجای دریام از همیشه بیشتر شدن، طوفان شده اینجا، طوفان شده م اینجا».
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
موهایم آنقدر ها هم خاص نیست اما لای سرانگشتانت خاصترین زن جهان میشوم
لبخندم با دیدنت هر با خودی نشان میدهد
و چشمانم هزار سال نوری هم که بگذرد به دنبال نشانه ای از توست
#آیناز
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
میدونی همیشه طرف مقابلت آزاد بذار تا بهت خیانت کنه؛ این امروز داخل یه کلیپ شنیدم و بهش فکر کردم

به نظرم آدمی که عمیقا دوستت داره به بودن کنار فردی دیگر فکر هم نمیکند و وقتی اونقدر بهش اعتماد داری که آزادی عمل داره، مسلما هر کاری کنه این انتخاب خودش بود پس لازم بهای انتخابش هم خودش بپردازه!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
محبوب من!

میدانی؟! زن بودن عجیب میچسبد؛

وقتی تو آنقدر در من ریشه دوانده ای که دوست دارم تمام عمر را برایت زنانگی کنم و پا به پایت پیر شوم...

میخواهم برایت بنویسم:

دوستت دارم؛

به وقت خیس شدن هایمان زیر باران تند اردیبهشت...

به زیبایی شکوفه های بهارنارنج باغ پدربزرگ...

دوستت دارم؛

به وقت روزهای قرار کاری ات؛ وقتی عطر خوش تنت توی خانه میپیچد،

چنان غرق تو میشوم که پیاز سر اجاقم میسوزد و پیراهنت چروک میماند...

دوستت دارم؛

به وقت عصرهایی که کنار چای دارچینت عاشقانه هایم را میخوانم و تو واژه به واژه اش را قند چاییت میکنی و سر میکشی...

دوستت دارم؛

آن شب هایی که در گوشم آرام لالایی عشق را زمزمه میکنی و طعم شیرینش را به لب هایم میچشانی.

به تمام نمازهای صبح قضا شده ی فردایش...

تو چه میدانی که من دلم ضعف میرود برای چندین سال بعدمان

به وقت چهل سالگی...

برای عینک قابْ مشکیِ نزدیک بینی که میزنی تا چشمانم را واضح تر بخوانی.

برای تارهای سفید رنگ روی شقیقه ها و چین های رو پیشانیت.

دوستت دارم؛

آنقدر که حتی گاهی فراموشم می شود تو نیستی و من تنها در خیالاتم با تو هروز عاشقانه هایم را زندگی میکنم...

محبوب من؛

برای نوشتن تنها یک "تو" نیاز است

تا تمام صفحاتم پر شود از دوستت دارم هایی با سه نقطه...

پس نگاه کن؛

من می نویسم "تو"،

تو بخوان دوستت دارم...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
زن یعنی ناز
پروانه
گل
اگر بهش بی توجهی کنی؛ وقتی تمامش برات وسط گذاشته...اون عملا کُشتی

گاهی لازم نیست فقط ماشه کشید...همینکه میدونی دوستت داره و جای اهمیت دادن حواست بره پی دلبری برای زنهای دیگه
جای اینکه برات غذای مورد علاقه ات پخته و لباس که براش خریدی تن کرده...حواست نگاهت بهش نیست

همه اینها یه زن از پادرمیاره

ما زنها بخاطر اینکه همیشه باید سخت میجنگیدیم جنگده های مقبولی هستیم ولی اما از روزی که برای مردی بجنگیم که ....
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گوشی را با لبخند گذاشت رویِ گوشش، صداش را صاف کرد و بدون خستگی گفت: سلام خانوم خانوما...بله قربان دارم میام خونه...چشم میخرم...ببخش که امروز دیر شد...قربون مهربونیات...میبینمت خدافظ!

دستم را گذاشتم پشت کمرم، کف پایم را چسباندم به دیوار مترو مثل آنهایی که ذوق کرده باشند لبخند زدم و توی خیالم خانوم خانومارا زنی ساختم که وقتی گوشی را گذاشته توی آینه به خودش لبخند زده، موهاش را روی شانه هاش ریخته و با رژ گونه ی هلویی مورد علاقه ی همسرش لپ هاش را گٌل انداخته و لبش را آلبالویی کرده، زیر لب آهنگ " من یه پرندم آرزو دارم تو یارم باشی" را خوانده و توی موهیتویِ خنکی که برای مردش درسته کرده چند برگ نعنا ریخته و با دامن چین دارش توی خانه رقصیده...

توی خیالم خانوم خانوما زنی شاد است که مردش دوستش دارد و میداند برای خوشحالی اش باید مهربان باشد!

سرم را می چسبانم به دیوار، صدای زنی از روی صندلی زرد انتظار می آید" بخدا هیچی نمیفهمه، مرتیکه ی الدنگ صبح تا شب خونه خوابیده انگار نه انگار زندگی خرج داره، بخدا دیگه طاقت ندارم ده ساله ازدواج کردیم مثل مردا با خون دل دارم کار میکنم، بخدا دیگه..."

صدایِ حرکت چرخ های قطار روی ریل ها که می آید از جایش بلند میشود، ساک پر از لوازم آرایشش را برمیدارد و رو به زن کناری اش میگوید " من دیگه برم، شاید تو این قطار یه قرون کاسب شدم " قطار که می ایستد پشت سرش وارد میشوم، بی درنگ صدایش را نازک میکند و میگوید " خانوما، خانوم گلایی که خسته و کوفته دارن میرن خونه، لوازم آرایشی دارم، بخرید و خودتونو واسه همسرای عزیزتون خوشگل کنید و دلشونو ببرید، خانوما همه ی لوازم آرایشا زیر قیمت مغازه "

به زن هایی که اطرافم ایستاده اند نگاه میکنم، دلم میخواد همه یشان لااقل برای یک نفر توی دنیا خانوم خانوما باشند،

بدون حسرت، بدون دلبری های آرایشی، بدون غم...

سرم را برمیگردانم و صدایش میکنم " خانوم خانوما، یه بسته پَدِ لاک پاک کن برام میاری؟! "
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
در زیباترین عاشقانه های جهان
همیشه قلبِ یک زن در میان است
زن اگر نباشد پرنده ی شعر
در شاخه های دفتر هیچ شاعری
پر نمی زند."
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در خانه ی ما زنی بود

تِکه تِکه!

دستهایش در آشپزخانه

چشم هایش دَمِ در

گوش هایش روی تلفن

و دلش بیرون از خانه می دَوید..
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ما زنان وقتی عاشق می‌شویم
همه‌ی قلب و وجودمان را به مرد محبوبمان می‌سپاریم
آنگونه همه زیبایی‌ها و لذات دیگر در رابطه با او معنا می‌یابند ...
اما شما مردان وقتی عاشق می‌شوید
تنها قسمتی از قلب و وجود خود را در اختیار زن محبوبتان می‌گذارید
بقیه را برای موفقیت‌ها و کسب قدرت‌ها و خودخواهی خود نگه می‌دارید ...
حرفی نیست شاید اگر ما هم مرد بودیم چنین می‌کردیم
اما آنچه از شما می‌خواهیم این است که
آن قسمتی از قلبتان را که به ما سپردید
دیگر ملعبه هوسبازی‌هایتان نکنید ،
ما به همان سهم هر چند کوچک _اگر زلال و اطمینان بخش باشد قانعیم ...

#رومن_رولان
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
ما زنان وقتی عاشق می‌شویم
همه‌ی قلب و وجودمان را به مرد محبوبمان می‌سپاریم
آنگونه همه زیبایی‌ها و لذات دیگر در رابطه با او معنا می‌یابند ...
اما شما مردان وقتی عاشق می‌شوید
تنها قسمتی از قلب و وجود خود را در اختیار زن محبوبتان می‌گذارید
بقیه را برای موفقیت‌ها و کسب قدرت‌ها و خودخواهی خود نگه می‌دارید ...
حرفی نیست شاید اگر ما هم مرد بودیم چنین می‌کردیم
اما آنچه از شما می‌خواهیم این است که
آن قسمتی از قلبتان را که به ما سپردید
دیگر ملعبه هوسبازی‌هایتان نکنید ،
ما به همان سهم هر چند کوچک _اگر زلال و اطمینان بخش باشد قانعیم ...

#رومن_رولان

آن قسمتی از قلبتان را که به ما سپردید
دیگر ملعبه هوسبازی هایتان نکنید👌
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دوست داشتن را در چشمی بجوی که حتی
وقتی بسته است رویای تو را ببیند...

#فرانتس_کافکا
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زن ها، گاهی اوقات حرفی نمی زنند چون به نظرشان لازم نیست که چیزی گفته شود! تنها با نگاهشان حرف می زنند… به اندازه یک دنیا با نگاهشان حرف می زنند. اگر زنی برایتان اهمیت دارد، از چشمانش به سادگی نگذرید! به هیچ وجه…

– سوءتفاهم اثر سیمون دوبوار
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
اگر واقعاً کسی را دوست داشته باشی،
همه چیزش را قبول می‌کنی.
وابستگی‌هایش،
الزاماتش،
داستان زندگی‌اش،
گذشته، حال و آینده‌اش.
یا باید همه چیزش را قبول کنی، یا هیچ چیزش را.

#گیوم_موسو
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
اشک زنی درنیار، چرا که ما دقیقابعد از ساعتها گریستن و بیدار موندن تصمیماتی میگیریم که خودمونم میدونیم داریم خودمون نابود میکنیم ولی اینم متوجه شدیم اون لحظه اون تصمیم مناسب وقتی طرف مقابل بهمون ثابت کرده دوستمون نداره و ما فقط مزاحم زندگیش هستیم
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
برای زنان کشورم که با مصرف داروهای آرام بخش
از عواطف و احساسات قابل قبول شان دوری می کنند، احساس همدردی می کنم..!


📙 #رازهایی_برای_عشق_ورزیدن
✍ #باربارا_دی_آنجلس
 

sar sia

کاربر بیش فعال
مانده ام حکمت اینکار چه بوده که خدا
اینقَدَر خواااااسته روی تن تو کار کند؟
اینقدر خواسته با سادگیِ هر چه تمام
پیش چشم تو مرا سخت گرفتار کند
ذوقم این است نصیب چه کسی خواهد شد
شاهکاری که خدا بعد تو تکرار کند
مثل من کار دلش ساخته است آنکس که
عاشقت باشد و در پیش تو انکار کند
من سمج نیستم ای دوست که پا پیچ توام
خصلت عشق همین است که اصرار کند

غلامرضا خدارحمی
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
بهار کی می‌رسد مادر ؟
وقتی زنان دوباره
در این سرزمین آواز بخوانند...

سرزمین من ...
دستان ِ زخمی ِ
زنان و مردانی است که
ترَک های زمین را ترمیم می کنند
تا از نفس نیفتد ...

نام دیگر سرزمین من عشق است ...
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
امپراطور
مردی نیست
که در جنگ های بسیاری
تن به تن
جنگیده است....!

امپراطور
مردیست
که توانسته
قلمرو عاشقانه های زنی را
امن و
آرام و
آسوده کند....!

#مهین_رضوانی_فرد
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani 🔺️هوای تو... ♡ ادبیات 972
سرمد حیدری ♡... مـــادر... ♡ ادبیات 153

Similar threads

بالا