دل نامه یا نامه دل

وضعیت
موضوع بسته شده است.

elina1362

عضو جدید
Seni ben çok sevdim delicesine
Seni ben çok sevdim ölürcesine
Seni ben çok sevdim erkekçesine
Seni ben ah seni ben
Bebeğim sana gönlümü verdim
Bebeğim sana ömrümü verdim
Bebeğim seni senden çok sevdim bebeğim
Bebeğim ah bebeğim
Seninle son defa konuşabilsem
Seninle son defal dertleşebilsem
Seninle son defa ağlayabilsem
Seninle ah seninle
تو رو من دیوانه وار دوست داشتم
تو رو من تا حد مرگ دوست داشتم
تو رو من مردونه دوست داشتم
تو رو من آه تو رو من
عزیزم به تو دلدادم
عزیزم به تو عمرمو دادم
عزیزم تو رو از خودت بیشتر دوست داشتم عزیزم
عزیزم آه عزیزم
کاشکی واسه بار آخر با تو بتوونم حرف بزنم
کاشکی واسه بارآاخر با تو بتوونم هم دردی کنم
کاشکی واسه بار اخر با تو بتوونم گریه کنم
با تو آه با تو
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از کجا اینو شنیدی یا خوندی
خواننده خاصی اینو خونده؟
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آهنگ معروف Bebeğim Ibrahim Tatlisses
باورت میشه این آهنگو دارم و چند روز نیست گوش دادمش اما زیاد به متن ترکیش توجه نکردم ممنون عزیزم که معنی این آهنگو گذاشتی
خیلی دوسش داشتم
خیلی خوشحالم کردی
ممنون هزار بار
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شیشه ی دل را شکستن احتیاجش سنگ نیست
این دل با نگاهی سرد پر پر میشود
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
توی آینه خودتو ببین چه زود زود
توی جوونی غصه اومد سراغت پیرت کنه
نزار که تو اوج جوونی غبار غم
بشینه رو دلت یهو پیرو زمین گیرت کنه
منتظرش نباش دیگه اون تنها نیست
تا آخر عمرت اگه تنها باشی اون نمیاد
خودش میگفت یه روزی میزاره میره
خودش میگفت یه روز خاطره هاتو میبره از یاد
آخه دل من ؛ دل ساده ی من
تا کی میخوای خیره بمونی به عکس روی دیوار؟
آخه دل من ؛ دل دیوونه ی من
دیدی اونم تنهات گذاشت بعد یه عمر آزگار
آخه دل من ؛ دل دیوونه ی من
تا کی میخوای خیره بمونی به عکس روی دیوار؟
دیدی اونم رفت ؛ اونم تنهات گذاشت رفت
تو موندیو بی کسیو یه عمر خاطره پیش روت
دیگه نمیاد ؛ دیگه پیشت نمیاد
از اون چی موند برات به جز یه قاب عکس روبروت؟
آخه دل من ؛ دل دیوونه ی من
تا کی میخوای خیره بمونی به عکس روی دیوار؟
 

nazila65

عضو جدید
کاربر ممتاز
توی آینه خودتو ببین چه زود زود
توی جوونی غصه اومد سراغت پیرت کنه
نزار که تو اوج جوونی غبار غم
بشینه رو دلت یهو پیرو زمین گیرت کنه
منتظرش نباش دیگه اون تنها نیست
تا آخر عمرت اگه تنها باشی اون نمیاد
خودش میگفت یه روزی میزاره میره
خودش میگفت یه روز خاطره هاتو میبره از یاد
آخه دل من ؛ دل ساده ی من
تا کی میخوای خیره بمونی به عکس روی دیوار؟
آخه دل من ؛ دل دیوونه ی من
دیدی اونم تنهات گذاشت بعد یه عمر آزگار
آخه دل من ؛ دل دیوونه ی من
تا کی میخوای خیره بمونی به عکس روی دیوار؟
دیدی اونم رفت ؛ اونم تنهات گذاشت رفت
تو موندیو بی کسیو یه عمر خاطره پیش روت
دیگه نمیاد ؛ دیگه پیشت نمیاد
از اون چی موند برات به جز یه قاب عکس روبروت؟
آخه دل من ؛ دل دیوونه ی من
تا کی میخوای خیره بمونی به عکس روی دیوار؟
من خیلی این اهنگ و دوست می داشتم یه زمانی
یه عالمه ممنون
 

nazila65

عضو جدید
کاربر ممتاز
چرا گرفته دلت ای یار ؟!! مثل ان که تنهاییییییی..
اوه ..چقدر هم تنها!!!
"سهراب"
 

مهندس شکوفه

عضو جدید
عشق ققنوسى من با تو مى مانم ، با تو تا سبزترین خاطره ها مى مانم


و تو را خواهم دید ، به بلندى ابد ، به بلندى همان قله ِ نیلین ِ صبور


من به هر روز ، به هر صبح ، پر و بالى به هواى شب بارانى شور در سراپرده عشق خواهم زد ،


تا در آن روز سپید متولد شود از ذره پاک ... متولد شود از روزن چشمان بلورین تنم
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
رو قبرم..........................


http://faryadeasheghane.blogsky.com/1387/07/20/post-881/


[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]روی قبرم بنویسید کبوتر شد و رفت
زیر باران غزلی خواند ، دلش تر شد و رفت
چه تفاوت که چه خورده است غم دل یا سم
آنقدر غرق جنون بود که پر پر شد و رفت
روز میلاد ، همان روز که عاشق شده بود
مرگ با لحظه ی میلاد برابر شد و رفت
او کسی بود که از غرق شدن می ترسید
عاقبت روی تن ابر شناور شد و رفت

هر غروب از دل خورشید گذر خواهد کرد
دختری ساده که یک روز کبوتر شد و رفت
[/FONT]
 

MAHDI.VALVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پنج وارونه چه معنا دارد ؟!
خواهر کوچکم از من پرسيد
من به او خنديدم
کمي آزرده و حيرت زده گفت
روي ديوار و درختان ديدم
باز هم خنديدم
گفت ديروز خودم ديدم پسر همسايه
پنج وارونه به مينو ميداد
آنقَدَر خنده برم داشت که طفلک ترسيد
بغلش کردم و بوسيدم و با خود گفتم
بعدها وقتي غم
سقف کوتاه دلت را خم کرد
بي گمان مي فهمي
- پنج وارونه چه معنا دارد


 

mahsa.mahsa

عضو جدید
کاربر ممتاز
متفاوت باش و خطر متفاوت بودن را بپذير.اما بدون جلب توجه متفاوت باش....(پائولو كوئليو)
 

mahsa.mahsa

عضو جدید
کاربر ممتاز
امروز را به باد سپردم-امشب كنار پنجره بيدار ماندم و دانم كه بامداد امروز ديگري را با خود مياورد كه من انرا دوباره بسپارمش به باد......
 

mahsa.mahsa

عضو جدید
کاربر ممتاز
مهربان باش و دوست بدار و به هر انكس كه دوستش داري بگو شايد كه فردايي نباشد...
 

hannaneh-sh

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیروز شیطان را دیدم. در حوالی میدان بساطش را پهن کرده بود؛ فریب می‌فروخت. مردم دورش جمع شده‌ بودند،‌ هیاهو می‌کردند و هول می‌زدند و بیشتر می‌خواستند. توی بساطش همه چیز بود: غرور، حرص،‌دروغ و خیانت،‌ جاه‌طلبی و ... هر کس چیزی می‌خرید و در ازایش چیزی می‌داد. بعضی‌ها تکه‌ای از قلبشان را می‌دادند و بعضی‌ پاره‌ای از روحشان را. بعضی‌ها ایمانشان را می‌دادند و بعضی آزادگیشان را. شیطان می‌خندید و دهانش بوی گند جهنم می‌داد. حالم را به هم می‌زد. دلم می‌خواست همه نفرتم را توی صورتش تف کنم.
انگار ذهنم را خواند. موذیانه خندید و گفت: من کاری با کسی ندارم،‌فقط گوشه‌ای بساطم را پهن کرده‌ام و آرام نجوا می‌کنم. نه قیل و قال می‌کنم و نه کسی را مجبور می‌کنم چیزی از من بخرد. می‌بینی! آدم‌ها خودشان دور من جمع شده‌اند. جوابش را ندادم. آن وقت سرش را نزدیک‌تر آورد و گفت‌: البته تو با اینها فرق می‌کنی.تو زیرکی و مومن. زیرکی و ایمان، آدم را نجات می‌دهد. اینها ساده‌اند و گرسنه. به جای هر چیزی فریب می‌خورند. از شیطان بدم می‌آمد. حرف‌هایش اما شیرین بود. گذاشتم که حرف بزند و او هی گفت و گفت و گفت. ساعت‌ها کنار بساطش نشستم تا این که چشمم به جعبه‌ای عبادت افتاد که لا به لای چیز‌های دیگر بود. دور از چشم شیطان آن را برداشتم و توی جیبم گذاشتم.
با خودم گفتم: بگذار یک بار هم شده کسی، چیزی از شیطان بدزدد. بگذار یک بار هم او فریب بخورد. به خانه آمدم و در کوچک جعبه عبادت را باز کردم. توی آن اما جز غرور چیزی نبود. جعبه عبادت از دستم افتاد و غرور توی اتاق ریخت. فریب خورده بودم، فریب. دستم را روی قلبم گذاشتم،‌نبود! فهمیدم که آن را کنار بساط شیطان جا گذاشته‌ام. تمام راه را دویدم. تمام راه لعنتش کردم. تمام راه خدا خدا کردم. می‌خواستم یقه نامردش را بگیرم. عبادت دروغی‌اش را توی سرش بکوبم و قلبم را پس بگیرم. به میدان رسیدم، شیطان اما نبود. آن وقت نشستم و های های گریه کردم. اشک‌هایم که تمام شد،‌بلند شدم. بلند شدم تا بی‌دلی‌ام را با خود ببرم که صدایی شنیدم، صدای قلبم را. و همان‌جا بی‌اختیار به سجده افتادم و زمین را بوسیدم. به شکرانه قلبی که پیدا شده بود
 

hannaneh-sh

عضو جدید
کاربر ممتاز
میان همه جوی ها که همراه همه رودها به دریا سرازیر می شوند جوی کوچکی هم بود که هیچ میل سرازیر شدن به دریا را

نداشت وقتی سایر جویها از او پرسیدند چرا گفت : هر چند در مقابل عظمت دریا بس ناچیز و خوارم ! اما من ... " گمنامی گم

نشده را بیشتر از شهرت گم شده دوست دارم "
 

elina1362

عضو جدید
بمون
کاشکی تورو، سرنوشت ازم نگیره
می ترسه دلم، بعد رفتنت بمیره
اگه خاطره هام یادم می یارن تو رو
لااقل از تو خاطره هام نرو
کی مثل من واسه تو
قلب شکسته اش می زنه
آخه کی واسه تو مثل منه؟
بمون دل من فقط به بودنت خوشه
من و فکر رفتنت می کشه
لحظه هام تباهه بی تو
زندگیم سیاهه بی تو، نمی تونم
 

kajal4

عضو جدید
کاربر ممتاز
دانی از زندگی چه می خواهم
من تو باشم ، تو ، پای تا سر تو
زندگی گر هزار باره بود
بار دیگر تو ، بار دیگر تو
آنچه در من نهفته دریایی ست
کی توان نهفتنم باشد
با تو زین سهمگین توفانی
کاش یارای گفتنم باشد
بس که لبریزم از تو می خواهم
بروم در میان صحراها
سر بسایم به سنگ کوهستان
تن بکوبم به موج دریاها
بس که لبریزم از تو می خواهم
چون غباری ز خود فرو ریزم
زیر پای تو سر نهم آرام
به سبک سایه ی تو آویزم
آری آغاز دوست داشتن است
گرچه پایان راه نا پیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباس
 

arash62

عضو جدید
نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت
ولیکن سخت مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد
بدست طفلکی گستاخ و بازیگوش
او یکریز و پی در پی
دم گرم خودش را در گلویم سخت بفشارد
و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد
بدین سان بشکند در من سکوت مرگبارم ر
ا
 

bahareh s

عضو جدید
کاربر ممتاز
انتـــــــــــــــــــــــــــــظار ...



شش حرف و چهار نقطه ! کلمه کوتاهیه . اما معنیش رو شاید سالها طول بکشه تا بفهمی !



تو این کلمه کوچیک ده ها کلمه وجود داره که تجربه کردن هر کدومش دل شیر می خواد!



تنهایی ، چشم براه بودن ، غم ؛غصه ، نا امیدی ، شکنجه رو حی ،دلتنگی ، صبوری ، اشک بیصدا ؛



هق هق شبونه ؛ افسردگی ، پشیمونی، بی خبری و دلواپسی و .... !



برای هر کدوم از این کلمات چند حرفی که خیلی راحت به زبون میاد



و خیلی راحت روی کاغذ نوشته میشه باید زجر و سختی هایی رو تحمل کرد



تا معانی شون رو فهمید و درست درک شون کرد !!!



متنفرم از هر چیزی که زمان را به یاد من میاورد... و قبل از همه ی اینها متنفرم



از انتظار ... از انتـــــــــــــــــــــــــــــــظار متــــــنـــــفــــــرم
 

bahareh s

عضو جدید
کاربر ممتاز
نمی بخشم

نمی بخشمت .... بخاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی .... بخاطر


تمام غمهایی که بر صورتم نشاندی .... نمی بخشمت .... بخاطر دلی که



برایم شکستی .... .. بخاطر احساسی که برایم پرپر کردی ..... نمی



بخشمت .... بخاطر زخمی که بر وجودم نشاندی ..... بخاطر نمکی که بر



زخمم گذاردی .... و می بخشمت بخاطر عشقی که بر قلبم حک کردی
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا