علاقه مندان به سفر در زمان و... بیایین بحث و گفتگو

"The moon"

عضو جدید
کاربر ممتاز

"The moon"

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان در صفحات قبلی هم اشاره کردم ولی زیاد انگار واضح نتونستم بگم منظورم رو...

ببینید میتونید به این چندتاکلمه ، با هم فکر کنید و اینارو به همدیگه ربط بدید؟ هرچی که از ذهنتون گذشت ، حتی اگر به نظرتون مسخره اومد ، بازم بگین ، به نظر من هیچ خیالی وجود نداره مگر اینکه واقعیته...

زمان - فضا - نور - روح - انرژی - ماده - اتم - مغز
 

danielo

عضو جدید
کاربر ممتاز
میشه بیشتر توضیح بدید؟ جابجایی یعنی چی؟ از کجا به کجا؟ من متوجه گفته های مختصر شما نشدم


زمان وجود نداره که بخوایم در زمان به عقب یا جلو بریم
این که ما احساس میکنیم زمان وجود داره یه توهم هست
که از وجود فضا و حرکت ناشی میشه
------------------



اگر منظور شما از سفر در زمان رفتن به از موقعیت 1 به 2 باشه(حرکت در فضا)
تنها در صورتی ممکنه که کل جهان رو ببریم به موقیت 2 (حالا یا آینده یا گذشته)
این کار نشدنی هست!
هرگز نمیشه دستگاهی بزرگتر از کل جهان ساخت

اگر منظور بردن بخشی از جهان از موقعیت 1 به 2 باشه، مثلن خودمون یا یک گربه یا...
باز نشدنی هست
چون هیچ نقطه ای از جهان ساکن نیست
خود "موقعیت "2 رو اگر در مفهوم زمان گذشته بگیریم اون هم همراه با ما حرکت کرده پس دیگه در اصل نمیتونه همون "موقعیت "2 ای که ما در ذهن داریم باشه

مثل اینکه چای سرد شده رو دوباره گرم کنیم و بگیم رفتیم به گذشته!!
که در کل چیزی نیست که منظور انسانها از سفر در زمان هست
چون چایی مسیری رو طی کرده که مشخصه
و نمیشه با شبیه سازی کردنِ وضعیت2 (گرم بودن) بگیم که اون رو در زمان جابجا کردیم

اگر موقعیت 2 رو آینده بگیریم باز آینده ای که ما فکر میکنیم نمیتونه باشه چون ما ساختیمش

مثل اینکه یک نقاشی بکشیم و بگیم رنگ و کاغذ رو بردیم به زمان آینده!!
خودمون ساختیمش، این سفر به اینده نیست
ینی چون زمان وجود نداره چیزی به نام آینده وجود نداره
چرا؟ چون مفهوم توهمی زمان از حرکت گرفته شده و برای وجود داشتن آینده باید حرکت موجود باشه
و اگر حرکت موجود شد دیگه اسمش آینده نیست، بلکه چیزی هست که هست


در نتیجه سفر در زمان ناممکن و غیر واقعی هست
صرفن میتونیم بخشی از جهان رو تغییر بدیم و شبیه سازی کنیم یا بسازیم و اسمشو بزاریم سفر در زمان به گذشته یا آینده که در اصل چنین نیست و ما فقط در فضا حرکت کردیم، نه سفر در زمان
 

M.A777

عضو جدید
کاربر ممتاز
زمان - فضا - نور - روح - انرژی - ماده - اتم - مغز
زمان :
یکی از قوانین ثابت دنیا.مانند قانون پایستگی انرژی - قانون پایستگی جرم - قوانین حاکم بر دما - قانون آنتروپی یا فساد
زمان یکی از قوانینیه که هست و بوده و اصل دنیا با این تار و پود بسته شده.توانایی عقب و جلو شدن در زمان بی معنی ـه مثل این میمونه که بگی میتونم 1کیلو شیرینی بخورم و 5کیلو چاغ بشم.یا بگی میتونم یک جسم سرد رو در کنار جسم گرم قرار بدم و بدون اتلاف کار،اون جسم سرد سردتر و اون جسم گرم گرمتر بشه.
یک قانون ـه.قبولش کن! Deal With it !!! نشید مثل دانشمندی که دیوونه شدن بخاطر قانون آنتروپی و خودکشی کردن.

فضا :
فضا یا حجم،این هم برای کسایی که ترمودینامیک نخوندن کاملن بی معنی ـه و اصلا نمیشه در موردش صحبت کرد.ولی اگر ترمو خوندید،و میدونید Control Valume چی هست (حجم کنترل) میشه تصور کرد که ما درون یک حجم کنترل از یک سری اتفاقات هستیم که بهش میگن فضا.چیزی شبیه به لایه مرزی.لایه ای که در اون تمام اتفاقات (انتقال انرژی،کار،اصطکاک و ...) انجام میشه مثلا این لایه برای هوا حدود 2 میلی متر هست و برای خدا،یک جهان !
این هم Deal With it
:D

نور :
نور که اثبات شدست و مشخصه چیه.در کنار هم قرار دادن انرژی به صورت الکترومغناطیسی . یک وجهه ای از انرژی هست.دقیقا همون حسی که وقتی گرمای بخاری یا گرمای دست یک نفر به شما میده،اون انرژی هست،نور هم یک وجهه ای از انرژی هست.انرژی رو نمیشه دید یا حس کرد یا تغییرش داد مثل زمان هست که دست من و شما نیست که باهاش بازیگوشی کنیم!بلکه میشه حسش کرد با اثرات مختلف.زمان رو هم میشه حس کرد با اتفاقاتی که رخ میده.زمان رو وقتی یه بمب میترکه و با صحنه آهسته ببینید یا شیشه ای خورد میشه مثل مستند ایست زمان (Time Warp) قشنگ میتونید وجود زمان رو احساس کنید ولی چون 99.99% اتفاقات دور و بر ما خیلی سریع پیش میاد ما متوجه وجهه ی زمان نمیشیم.

روح :
فعلا یک چیز من در آوردی هست مثل ذره ی "بوزون هیگز" که میگفتن من در آوردیه،ولی وجود داشت و اثبات شد.روح هم میتونه قسمتی از وجود ماده ی یا انرژی منفی باشه که قطعا اثبات شدن وجود داره ولی هیچ تعریفی واسش ندارند.بنظر من که یک نوع ماده ی خاص هست که بشکل خاص با ماده ی فیزیکی ما در ارتباط ـه.

انرژی :
در بالا گفتم.یک قانونه که تو دنیا قرار دادند.بنظرم انرژی یک جنس Male از جهان هست و Female این جهان چیست رو نمیدونم شاید فضا زمان باشه.بنظرم اینکه جهان هم خودش زوج باشه میتونه معنی بده یعنی انرژی قسمت مثلا مرد قضیه هست و مثلا زمان قسمت زن قضیه هستن که در کنار هم فضا رو تکشیل میدن (مثل بیگ بنگ که فضا رو بوجود آورد)
مغز باحالی دارم میدونم :D

ماده :
هیچ تعریفی برای جرم و ماده فعلا نداریم.همینقدر بدونیم که خودش رو خیلی دوست داره و هم نوعش رو به خودش جذب میکنه!مثل اخلاق انسان میمونه!!! هرچقدر ماده پربار تر و پر جرم تر باشه،با نیروی بیشتری مواد دور و برش رو به خودش جذب میکنه.

اتم :
قسمتی از مادّه هست.اتم در واقع یک سایز بندی برای مادّه هست.مثلا 1گرم،1تن،1اتم،1الکترون،همگی قسمت ها و سایزبندی های مختلفی از مادّه هستند.در واقع بنظرم ما 118 عنصر متفاوت و 118 ماده مختلف نداریم بلکه همگی مادّه هستن با رفتار ها و طرز کنار هم قرار گرفتن های مختلف که بخاطر وجود قوانین زمان و انرژی و فلان و بیسار ،رفتار متفاوتی نسبت به هم دارن یکی مایع میشه تو دما 25 یکی جامد میمونه یکی فلان خواص رو داره یکی فلان...
در واقع همشون یه ماده هستن،اتم و پروتون و کوارک و حتی مولکول ها و واکنش ها و نانو ذرات و 1گرم از همون ماده و میلیارد ها تن از مواد همگی "ماده" هستند فقط در سایزبندی های متفاوت.
مثلا یه انسان رو ببینید... چه اعمالی میتونه انجام بده؟ فکر میکنه راه میره غذا میخوره با دستش کار میکنه.حالا روی دستش زووم کنید چکار میتونه انجام بده تایپ کنه بنویسه حالا روی بند انگشتش زوم کنید چیکار میتونه کنه فقط میتونه خم بشه حالا روی گلبول های یک قطره از خونش زوم کنید کارش چیه مثلا انرژی سلول ها رو تامین میکنه حالا زوم بیشتر کنید............ همش بازی با زوم هست :D


مغز :
هر سیستمی نیاز به یک راهبر داره! از اتم بگیر تا سلول تا انسان تا ماشین تا کره ی زمین تا کهکشان همگی یک راهبر دارن مثلا جاذبه برای حرکت زمین یک راهبر هست،مغز انسان نتیجه ی وجود یک مادّه ی شاید تاریک بزرگتر در کنار یک مادّه ی جسمی ضعیف تر هست
یعنی مغز ما اصل قضیه نیست! فرع قضیه هست! یعنی چونکه بدن ضعیف و پنجه های ضعیف و دندان های ضعیف تر نسبت به بقیه ی موجودات داریم و چون شاید بصورت توهمی،روح یا ماده تاریک مثلا گنده تری داریم،لذا طبق مثلا قانون عدالت جهان باعث شده مغز بزرگتری برامون در نظر گرفته بشه.حالا این قانون عدالت و فلان و بیسار رو بعضی ها اسمشو میزارن خدا و خالق بعضی ها شیطان بعضی ها میگن خورشید و غیره،کار به قضیه ی خداپرستی نداریم،صحبتم اینه که چون از برخی لحاظ ضعیف کار شدیم،نیاز بوده از لحاظ مغزی قوی کار بشیم که عدالت خلق رعایت بشه.
اینکه ما میگیم برتریم نسبت به حیوانات غیره همش نسبیه.مثلا ما برتریم از طبیعت؟! صد در صد خیر!ولی خب کی زمین رو به هر شکلی که دلش بخواد در میاره حتی بارون بوجود میاره و از همه منابع میتونه استفاده کنه؟ مائیم!
یعنی بصورت نسبی برتریم بخاطر مغزمون نه به اون معنی اشرف مخلوقات که تصور میکنیم یه تکه خداییم برای حکومت بر جهان عالم!من فکر میکنم اینجوری نیستیم.ما هم یک تکه جزء از جهان هستیم.یعنی توانایی کنکاش رو داریم و استفاده از منابع و طبیعت ولی توانایی "کن فیکن" و اشرف محض بودن رو نداریم.البته فعلن نداریم!شاید بعدن بدست بیاریم.حالا با کوچ و مرگ و غیره.ولی بعید میبینم بصورت ثابت بهمین منوال پیش بریم.



اینها همگی تصورات و نظر خودمن و هیچ دلیلی نداره واسه شما درست باشه.
 

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
میگم بیایید باهم ایده های بین رشته ای کار کنیم!.:D.روزی شونصد مقاله بدیم بیرون!.شایدم هشتصدتا!.
 

"The moon"

عضو جدید
کاربر ممتاز
زمان وجود نداره که بخوایم در زمان به عقب یا جلو بریم
این که ما احساس میکنیم زمان وجود داره یه توهم هست
که از وجود فضا و حرکت ناشی میشه
------------------



اگر منظور شما از سفر در زمان رفتن به از موقعیت 1 به 2 باشه(حرکت در فضا)
تنها در صورتی ممکنه که کل جهان رو ببریم به موقیت 2 (حالا یا آینده یا گذشته)
این کار نشدنی هست!
هرگز نمیشه دستگاهی بزرگتر از کل جهان ساخت

اگر منظور بردن بخشی از جهان از موقعیت 1 به 2 باشه، مثلن خودمون یا یک گربه یا...
باز نشدنی هست
چون هیچ نقطه ای از جهان ساکن نیست
خود "موقعیت "2 رو اگر در مفهوم زمان گذشته بگیریم اون هم همراه با ما حرکت کرده پس دیگه در اصل نمیتونه همون "موقعیت "2 ای که ما در ذهن داریم باشه

مثل اینکه چای سرد شده رو دوباره گرم کنیم و بگیم رفتیم به گذشته!!
که در کل چیزی نیست که منظور انسانها از سفر در زمان هست
چون چایی مسیری رو طی کرده که مشخصه
و نمیشه با شبیه سازی کردنِ وضعیت2 (گرم بودن) بگیم که اون رو در زمان جابجا کردیم

اگر موقعیت 2 رو آینده بگیریم باز آینده ای که ما فکر میکنیم نمیتونه باشه چون ما ساختیمش

مثل اینکه یک نقاشی بکشیم و بگیم رنگ و کاغذ رو بردیم به زمان آینده!!
خودمون ساختیمش، این سفر به اینده نیست
ینی چون زمان وجود نداره چیزی به نام آینده وجود نداره
چرا؟ چون مفهوم توهمی زمان از حرکت گرفته شده و برای وجود داشتن آینده باید حرکت موجود باشه
و اگر حرکت موجود شد دیگه اسمش آینده نیست، بلکه چیزی هست که هست


در نتیجه سفر در زمان ناممکن و غیر واقعی هست
صرفن میتونیم بخشی از جهان رو تغییر بدیم و شبیه سازی کنیم یا بسازیم و اسمشو بزاریم سفر در زمان به گذشته یا آینده که در اصل چنین نیست و ما فقط در فضا حرکت کردیم، نه سفر در زمان

اینی که میگین برگشت به عقب نمیشه کرد ، من یه بار در همون پست شما بود فکر کنم ، که گفتم که دنیا مثل یه بازی کامپیوتری میمونه ، خدا یک بار گیم دنیا رو تا آخر بازی کرده و همه چی save شده و وجود داره ، حالا خدا یک بار دیگه میخواد اون data های موجود در سیستم جهان رو به حالت auto run قرار بده و بازی دنیا یه بار دیگه طبق اون دیتاها خودبخود رخ بده... خب الان همونطور که گفتم خود به خود داره بازی رخ میده و مرحله به مرحله داریم میریم جلو ، در هر مرحله و در هر لحظه بازی ما (زندگی ما) save میشه (قبلا یه بار سیو شده بود ، این سیو دومی همون چیزیه که بهش میگن تقدیر)....
خب حالا با این تصور:

آیا نمیشه بازی رو از یه مرحله قبل load کرد یا به مرحله ی دیگری فرستاد؟ اگه بشه ، این میشه سفر در زمان...
اگر load بشه ، نظم جهان به هم نمیخوره؟ هیچ کس پایا نمیمونه و هی غیب میشه؟
حالا به جای سفر در زمان ، میخواییم با استفاده از دکمه های تقلب ، از یه جایی به یه جای دیگه بریم در همون زمان ، یعنی به عبارتی طی الارض ، چطوری بریم؟
و کلی حرف و تصور و فرض دیگر...........................................................
 

danielo

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینی که میگین برگشت به عقب نمیشه کرد ، من یه بار در همون پست شما بود فکر کنم ، که گفتم که دنیا مثل یه بازی کامپیوتری میمونه ، خدا یک بار گیم دنیا رو تا آخر بازی کرده و همه چی save شده و وجود داره ، حالا خدا یک بار دیگه میخواد اون data های موجود در سیستم جهان رو به حالت auto run قرار بده و بازی دنیا یه بار دیگه طبق اون دیتاها خودبخود رخ بده... خب الان همونطور که گفتم خود به خود داره بازی رخ میده و مرحله به مرحله داریم میریم جلو ، در هر مرحله و در هر لحظه بازی ما (زندگی ما) save میشه (قبلا یه بار سیو شده بود ، این سیو دومی همون چیزیه که بهش میگن تقدیر)....
خب حالا با این تصور:

آیا نمیشه بازی رو از یه مرحله قبل load کرد یا به مرحله ی دیگری فرستاد؟ اگه بشه ، این میشه سفر در زمان...
اگر load بشه ، نظم جهان به هم نمیخوره؟ هیچ کس پایا نمیمونه و هی غیب میشه؟
حالا به جای سفر در زمان ، میخواییم با استفاده از دکمه های تقلب ، از یه جایی به یه جای دیگه بریم در همون زمان ، یعنی به عبارتی طی الارض ، چطوری بریم؟
و کلی حرف و تصور و فرض دیگر...........................................................
این ها همه توهمات فرضی چند فیزیکیست نظری بیکاره که در حد فرضیه بالاتر نمیره.
مگه بازی اتاریه.مگه ماتریکسه
 

"The moon"

عضو جدید
کاربر ممتاز
این ها همه توهمات فرضی چند فیزیکیست نظری بیکاره که در حد فرضیه بالاتر نمیره.
مگه بازی اتاریه.مگه ماتریکسه

من فیزیکیست نظری بیکار نیستما! دانشجوی مشغول و .... هستم!!

تمثیل هست دیگه چه عیبی داره
 

M.A777

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینی که میگین برگشت به عقب نمیشه کرد ، من یه بار در همون پست شما بود فکر کنم ، که گفتم که دنیا مثل یه بازی کامپیوتری میمونه ، خدا یک بار گیم دنیا رو تا آخر بازی کرده و همه چی save شده و وجود داره ، حالا خدا یک بار دیگه میخواد اون data های موجود در سیستم جهان رو به حالت auto run قرار بده و بازی دنیا یه بار دیگه طبق اون دیتاها خودبخود رخ بده... خب الان همونطور که گفتم خود به خود داره بازی رخ میده و مرحله به مرحله داریم میریم جلو ، در هر مرحله و در هر لحظه بازی ما (زندگی ما) save میشه (قبلا یه بار سیو شده بود ، این سیو دومی همون چیزیه که بهش میگن تقدیر)....
خب حالا با این تصور:

آیا نمیشه بازی رو از یه مرحله قبل load کرد یا به مرحله ی دیگری فرستاد؟ اگه بشه ، این میشه سفر در زمان...

اگر load بشه ، نظم جهان به هم نمیخوره؟ هیچ کس پایا نمیمونه و هی غیب میشه؟
حالا به جای سفر در زمان ، میخواییم با استفاده از دکمه های تقلب ، از یه جایی به یه جای دیگه بریم در همون زمان ، یعنی به عبارتی طی الارض ، چطوری بریم؟
و کلی حرف و تصور و فرض دیگر...........................................................
تصورت به نظر من اشتباهه

به دید من خدا در زمان سفر نکرده،مرحله ای رو نرفته و در حال حاظر برای خداوند قیامت به پا نشده
بلکه خدا (اگر وجود داشته باشه :| ) اومده یه دستگاهی رو ساخته به اسم جهان و یه نانو چیپ به اسم انسان
حالا اینها با قوانین خدا شروع میکنن به بازی کردن،زندگی کردن،رفتن جلو

خدا میدونه که در آخر چی میشه،مثل کسیکه ماشینی رو ساخته میدونه 400کیلومتر میره میدونه فلان جا بخاطر سوخت فلانش متوقف میشه میدونه بخاطر فلان سنگ ممکنه در فلان متراژ چپ بشه میدونه میدونه میدونه

خدا هم میدونه ،یه قسمتی از سریال Fringe بودش که طرف آیکیوش 200 بود تقریبا تا یک ساعت پیش از وقوع هر اتفاقی رو پیش بینی میکرد بخاطر ذهن بازش میدونست فلان ماشین میره فلان شخص بخاطر فلان روغن روی زمین لیز میخوره بعد ماشینی که 1کیلومتر اونورتره ترمز میکنه فلان جا میره فلان میشه (Chain ReAction) همه رو میتونست پیشبینی کنه و خلاصه میتونست از این اتفاقات سو استفاده کنه
خدا هم بدین شکله.مثلا فرض کن آیکیو خدا بینهایت باشه،حالا چقدر Chain ReAction میتونه واسه خودش حساب کنه؟! بینهایت!

برای همینه خدا داناست.چون آیکویش بالاست!یعنی از قبل پیشبینی محض میکنه،چون خودش انسان رو ساخته حدود اختیاراتش و حتی نوع اراده اش هم میدونه که بلاخره چی انتخاب میکنه.
دستکاریش نمیکنه!تقدیر بوجود نمیاره و سرنوشت سازی واسه کسی نمیکنه،هیچیزی رو دستکاری نمیکنه (برای همینه من به دعا اعتقادی ندارم :| ) ولی جهان رو از همون اول با یه سری قوانین سفت و سخت ساخته و مواظبشه که از هم نپاشه و انسان رو درش قرار داده

یعنی دیدی هر چی میشه میگن خدا شفا داد خدا فلان کرد خدا فولان کرد،به دید من اینها همون طبیعت هستن و اصلا دست خدا تو کار نیست و اصلا عجیب نیستن فقط هنوز علم ثابتشون نکرده،فقط کار خدا اینه که کلاً از Base و پایه همه چیز کار خداست
مثلا شما ماشینی میسازی که خودش رو تعمیر میکنه،بعد یک نفر ماشین رو میخره و نمیدونه که ماشین خودش تعمیر میشه،میره تصادف میکنه،ماشین رو میخواد بندازه سطل آشغال میبینه ئه! کار افتاد! اینجا طرف میگه اههههههههههه معجزه شد! درصورتیکه یک برنامه ریزی از قبل بوده توسط خود تو که سازندشی!
قضیه ازین قراره.



خدا زمان رو طی نکرده،بلکه فارغ از زمان دنیوی هست.
ما یه زمان دنیوی داریم یه اخروی.تو دنیای آخر زمان بی معنیه و اصلا وجود نداره!یعنی نه پیر میشی نه کاری طول میکشه نه انتقالی صورت میپذیر همه چیز آنی هست.یه زمان دنیوی داریم که مواد یا اجسام درش گرفتارن.این رو خدا آفریده ولی از بالا رووش تمرکز داره.به عنوان یه قانون آفریدتش که تار و پود دنیا باشه.
 

"The moon"

عضو جدید
کاربر ممتاز
تصورت به نظر من اشتباهه

به دید من خدا در زمان سفر نکرده،مرحله ای رو نرفته و در حال حاظر برای خداوند قیامت به پا نشده
بلکه خدا (اگر وجود داشته باشه :| ) اومده یه دستگاهی رو ساخته به اسم جهان و یه نانو چیپ به اسم انسان
حالا اینها با قوانین خدا شروع میکنن به بازی کردن،زندگی کردن،رفتن جلو

خدا میدونه که در آخر چی میشه،مثل کسیکه ماشینی رو ساخته میدونه 400کیلومتر میره میدونه فلان جا بخاطر سوخت فلانش متوقف میشه میدونه بخاطر فلان سنگ ممکنه در فلان متراژ چپ بشه میدونه میدونه میدونه

خدا هم میدونه ،یه قسمتی از سریال Fringe بودش که طرف آیکیوش 200 بود تقریبا تا یک ساعت پیش از وقوع هر اتفاقی رو پیش بینی میکرد بخاطر ذهن بازش میدونست فلان ماشین میره فلان شخص بخاطر فلان روغن روی زمین لیز میخوره بعد ماشینی که 1کیلومتر اونورتره ترمز میکنه فلان جا میره فلان میشه (Chain ReAction) همه رو میتونست پیشبینی کنه و خلاصه میتونست از این اتفاقات سو استفاده کنه
خدا هم بدین شکله.مثلا فرض کن آیکیو خدا بینهایت باشه،حالا چقدر Chain ReAction میتونه واسه خودش حساب کنه؟! بینهایت!

برای همینه خدا داناست.چون آیکویش بالاست!یعنی از قبل پیشبینی محض میکنه،چون خودش انسان رو ساخته حدود اختیاراتش و حتی نوع اراده اش هم میدونه که بلاخره چی انتخاب میکنه.
دستکاریش نمیکنه!تقدیر بوجود نمیاره و سرنوشت سازی واسه کسی نمیکنه،هیچیزی رو دستکاری نمیکنه (برای همینه من به دعا اعتقادی ندارم :| ) ولی جهان رو از همون اول با یه سری قوانین سفت و سخت ساخته و مواظبشه که از هم نپاشه و انسان رو درش قرار داده

یعنی دیدی هر چی میشه میگن خدا شفا داد خدا فلان کرد خدا فولان کرد،به دید من اینها همون طبیعت هستن و اصلا دست خدا تو کار نیست و اصلا عجیب نیستن فقط هنوز علم ثابتشون نکرده،فقط کار خدا اینه که کلاً از Base و پایه همه چیز کار خداست
مثلا شما ماشینی میسازی که خودش رو تعمیر میکنه،بعد یک نفر ماشین رو میخره و نمیدونه که ماشین خودش تعمیر میشه،میره تصادف میکنه،ماشین رو میخواد بندازه سطل آشغال میبینه ئه! کار افتاد! اینجا طرف میگه اههههههههههه معجزه شد! درصورتیکه یک برنامه ریزی از قبل بوده توسط خود تو که سازندشی!
قضیه ازین قراره.



خدا زمان رو طی نکرده،بلکه فارغ از زمان دنیوی هست.
ما یه زمان دنیوی داریم یه اخروی.تو دنیای آخر زمان بی معنیه و اصلا وجود نداره!یعنی نه پیر میشی نه کاری طول میکشه نه انتقالی صورت میپذیر همه چیز آنی هست.یه زمان دنیوی داریم که مواد یا اجسام درش گرفتارن.این رو خدا آفریده ولی از بالا رووش تمرکز داره.به عنوان یه قانون آفریدتش که تار و پود دنیا باشه.

بعضی حرفاتون رو که قبول ندارم اونا به کنار ، ولی این چیزی که میخواستید بگید رو منم همون رو گفتم ، منظور من از بازی یا طی کردن گیم دنیا تا آخر ، توسط خدا ، این نبود که خدا یه زمانی رو صرف کرده تا یه بار تا آخر بازی رو بره و بعد play back بزنه ، اونجوری گفتم که فهمش راحتتر باشه ، خدا تا آخر دنیا رو کن فیکون کرده و همین جرقه ی کن فیکون هست که در کائنات متجلی میشه و آتش به همه عالم میزنه....
 

"The moon"

عضو جدید
کاربر ممتاز
قبلا ذکر کردم وقتی میخوابیم روح ما میره سیر و سفر میکنه ، مغز ما هم اون چیزی که روح ما دیده رو ثبت میکنه و اینچوری ما خواب می بینیم ، یا بعدش خوابی که دیدیم رو به یاد میاریم...

از طرف دیگه من بعید میدونم که یک ماده بتونه به طور کامل به انرژی تبدیل بشه یا با سرعت نور حرکت کنه ، ماده این توانایی رو نداره فکر میکنم.

با کمک گرفتن از این منطق ، فکر میکنم که تنها راه سفر در زمان ، هیپنوتیزم هست...

جوری که شخص در حالت هشیاری و بیداری هست ، اما روحش رو میفرستیم به یه جای دیگه.......

اینها رو که گفتم بحث معراج و ... به ذهنم رسید ، درباره معراج من اطلاعاتی ندارم که ایا پیامبر با جسم و روحشون سفر کردن یا جسمشون یک جایی بود و روحشون سفر کرد؟
یا مثلا باز الان نماز های حضرت علی یادم افتاد ، همونی که میگن تیر رو از پاش کشیدن و متوجه نشد!!

فکر میکنم این تئوری که گفتم ، یعنی هیپنوتیزم ، تنها راه سفر در زمان هست! ببینید حالا من کی گفتم! 1394.2.26!!
 

EECi

مدیر بازنشسته
قبلا ذکر کردم وقتی میخوابیم روح ما میره سیر و سفر میکنه ، مغز ما هم اون چیزی که روح ما دیده رو ثبت میکنه و اینچوری ما خواب می بینیم ، یا بعدش خوابی که دیدیم رو به یاد میاریم...

از طرف دیگه من بعید میدونم که یک ماده بتونه به طور کامل به انرژی تبدیل بشه یا با سرعت نور حرکت کنه ، ماده این توانایی رو نداره فکر میکنم.

با کمک گرفتن از این منطق ، فکر میکنم که تنها راه سفر در زمان ، هیپنوتیزم هست...

جوری که شخص در حالت هشیاری و بیداری هست ، اما روحش رو میفرستیم به یه جای دیگه.......

اینها رو که گفتم بحث معراج و ... به ذهنم رسید ، درباره معراج من اطلاعاتی ندارم که ایا پیامبر با جسم و روحشون سفر کردن یا جسمشون یک جایی بود و روحشون سفر کرد؟
یا مثلا باز الان نماز های حضرت علی یادم افتاد ، همونی که میگن تیر رو از پاش کشیدن و متوجه نشد!!

فکر میکنم این تئوری که گفتم ، یعنی هیپنوتیزم ، تنها راه سفر در زمان هست! ببینید حالا من کی گفتم! 1394.2.26!!
دوست خوبم ناراحت نباشید از انتقادی که میخوام ازتون بکنم
یه سری مطالب شبه علمی و ماورالطبیعه رو کنار هم قرار دادید و نتیجه گیری علمی کردید ! به نظرتون این کار اصلا درسته ؟
هیپنوتیزم تعریف خودش رو داره و کاملا علمی است
زمان تعریف علمی خودش رو داره
ولی برای مثال روح در علم تعریفی نداره و...

:gol:
 

"The moon"

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست خوبم ناراحت نباشید از انتقادی که میخوام ازتون بکنم
یه سری مطالب شبه علمی و ماورالطبیعه رو کنار هم قرار دادید و نتیجه گیری علمی کردید ! به نظرتون این کار اصلا درسته ؟
هیپنوتیزم تعریف خودش رو داره و کاملا علمی است
زمان تعریف علمی خودش رو داره
ولی برای مثال روح در علم تعریفی نداره و...

:gol:

اینجا بحث آزاد هست و نتیجه علمی کسی نگرفته! ما اصلا اهل علم درباره ی زمان و ... نیستیم ، ما فقط اونچه که در ذهنمون هست رو میگیم ، علم و تحقیق کار دانشمنداست...

در ضمن به نظر من هیچ چیزی مطلق نیست بخصوص علم ، شاید 100 سال دیگه تعریف هیپنوتیزم و زمان 180 درجه مخالف این تعریفی باشه که امروز هست...

همچنین ، اگر درباره هیپنوتیزم اطلاعاتی دارین لطفا بفرمایید
 

EECi

مدیر بازنشسته
اینجا بحث آزاد هست و نتیجه علمی کسی نگرفته! ما اصلا اهل علم درباره ی زمان و ... نیستیم ، ما فقط اونچه که در ذهنمون هست رو میگیم ، علم و تحقیق کار دانشمنداست...

در ضمن به نظر من هیچ چیزی مطلق نیست بخصوص علم ، شاید 100 سال دیگه تعریف هیپنوتیزم و زمان 180 درجه مخالف این تعریفی باشه که امروز هست...

همچنین ، اگر درباره هیپنوتیزم اطلاعاتی دارین لطفا بفرمایید

نه دوست خوبم ، تمایلی به بحث در این موضوعات ندارم

:gol:
 
بالا