هستی_101
عضو جدید
مائیمو نوای بینوایی
بسم اله اگر حریف مایی!
یا رب این کعبه ی مقصود تماشاگه کیست
که مغیلان طریقش گل و نسرین منست
مائیمو نوای بینوایی
بسم اله اگر حریف مایی!
یا رب این کعبه ی مقصود تماشاگه کیست
که مغیلان طریقش گل و نسرین منست
تاتونیگاه میکنی کار من اه کردن است
ای بفدای تو این چه نگاه کردن است!
تا مرا عشق توتعلیم سخن گفتن کرد
خلق را ورد زبان مدحت و تحسین منست
ترسم که اشک در غم ما پرده در شود
وین راز سر به مهر به عالم سمر شود
دلی که غیب نمای است و جام جم دارد
ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد
دلی که غیب نمای است و جام جم دارد
ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد
دل در این پیره زن عشوه گر دهر مبند
کاین عروسی است که در عقد بسی داماد است
دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
دعای نیم شبی دفع صد بلا بکند
تا رفت مرا از نظر ان چشم جهان بین
کس واقف ما نیست که از دیده چه ها رفت
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
هر آنکه خاطر مجموع و یار نازنین دارد
سعادت همدم او گشت و دولت همنشین دارد
دانی که چرا راز نهان با تو نگفتمهر آنکه خاطر مجموع و یار نازنین دارد
سعادت همدم او گشت و دولت همنشین دارد
دانی که چرا راز نهان با تو نگفتم
طوطی صفتی طاقت اسرار نداری
دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای
فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد
دانی که چرا راز نهان با تو نگفتم
طوطی صفتی طاقت اسرار نداری
یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش
میسپارم به تو از چشم حسود چمنش
شکر آن را که نو در عشرتی ای مرغ چمن
به اسیران قفس مژده ی گلزار بیار
روزها فکر و من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
ما را زخیال تو چه پروای شرابست
خم گو سر خود گیر که خمخانه خرابست
تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار
که در برابر چشمی و غایب از نظری
یاوفا یا خبر وصل تو یا مرگ رقیب
بود ایا که فلک زین دوسه کاری بکند
دست از طلب ندارم یا کام دل برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن در آید
دلق و سجاده ی حافظ ببرد باده فروش
گر شرابش ز کفساقی مهوش باشد
دوستت دارم ودانم که تویی دشمن جانم
ز چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم
ملکت عاشقی و گنج طرب
هر چه دارم ز یمن همت اوست
توانا بود هر که دانا بود
ز دانش دل پیر برنا بود
در میخانه ببستند خدایا مپسند
که در خانه ی تزور و ریا بگشایند
دمی با غم به سر بردن جهان یک دم نمی ارزد
به می بفروش دلق ما کزین برتر نمی ارزد
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |