مهديه3: شناخت دشمان صاحب الزمان(عج)(شناخت شيطان، فرقه ها و مكاتب شيطاني)

nayyeri1982

عضو جدید
در تكميل صحبتهاي خانم محمديان بايد بگويم كه يك سري سخنراني مربوط به استاد رائفي پور موجوداست كه پته فراماسونري را حسابي رو آب ريخته.. دوستان جهت درسافت فايلها مي تونن در گوگل كلمه جنبش مصاف را سرچ كنن




این تشکیلات و اعضای آن، نقش مهمی در تاریخ داشته اند و شناخت این تشکیلات، برای ما مسلمانان امری لازم و ضروری است.

کلمه ی ماسون (mason) یعنی بنّا، فراماسون (Freemason) یعنی بنّای آزاد. ماسونری یک تشکیلات منظم جهانی است که بر ارکان دولت های جهان و اکثر وجوه زندگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جوامع، سلطه یافته است و بسیار هم آزادانه عمل می کند. کسی که عضو فراماسونری است، ماسون یا فراماسون نامیده می شود. ساختمانی که مرکز فعالیت ماسونهاست لژ نام دارد. یکی از بزرگترین اهداف گروه های ماسونی این است که زمینه را برای حکومت فردی از بین ماسون ها با عنوان نمادین ضد مسیح (Antichrist = دجال)، یا به تعبیر بعضی از گروه های ماسونی، فرعون جدید (New Pharaoh) آماده کنند. فراماسونری جمعیتی سرّی است که کسی به راحتی نمی تواند در حریم آن نفوذ کند و اگر هم راه یافت، مکلف است اسرار آن را مکتوم نگه دارد؛ اما با این وجود، کسانی توانستند به حریم آن نفوذ کنند و به اسناد و مدارک مهمی دست یابند و موفق به کشف و افشای اسرار آنها شوند. همه ی این افراد متفق الرأی هستند که: «مسئله یک توطئه است که این توطئه از اواخر قرن هجدهم آغاز شده و تا به امروز هم با موفقیت تمام ادامه دارد و هدف نهائی آن ایجاد یک حکومت جهانی «شیطانی» است و برای پیاده کردن آن در سراسر عالم، به یک مبارزه وسیع و بی امان دست زده اند.» (1)

کتاب «کمیته 300 کانون توطئه های جهانی» نوشته ی دکتر جان – کولمن، در این زمینه چنین می گوید: « دلیل موجودیت نظامهای پنهانی مانند سلحشوران اورشیلم، سنت جان و مردان میزگرد و گروه میلنر و سایر اجتماعات مخفی (ماسونی) چه می تواند باشد؟ اینان، بخشی از زنجیره ی گسترده ی فرماندهی سلطه گری جهانی را تشکیل می دهند که از باشگاه رم ، سازمان ناتو، مؤسسه ی سلطنتی امور بین المللی تا سرسلسله ی توطئه گران، یعنی کمیته ی 300، امتداد دارد. این افراد و گروه ها به این اجتماعات پنهان و اسرار آمیز نیاز دارند، چرا که اعمالشان شیطانی است و بایستی از چشم جهانیان به دور بماند. » (2)



بخش هایی از کتاب "کمیته 300 کانون توطئه های جهانی " نوشته دکتر جان کلمن



یک توضیح: در کشور های غربی گروه های مختلف مخفی و سری فعالیت می کنند که بعضآً نام های اغواگری چون ( Illuminati = روشن ضمیران، روشن فکران ) و ... دارند. اکثر گروه های نامبرده ، گروه هایی توطئه گر و پیرو اهداف شیطانی هستند که دست بسیاری از آن ها برای محققین رو شده است. اکثر این گروه ها با وجود تفاوت های ظاهری، عقاید مشترک و اهداف یکسانی دارند. اسامی که به این گروه ها اطلاق می شود عبارتند از: Theosophical Society (نامی که به هیچ عنوان درخور آنان نیست)، Occult، Secret Society، Illuminati، The Committee of 300،Masonry و Freemasonry. از این به بعد وقتی از ماسون ها یا فراماسون ها سخن می گوییم ، علاوه بر اعضای Freemasonry و Masonry به طور خاص، منظورمان اعضای گروه های دیگر نیز به طور عام می باشند. چرا که این گروه ها همگی عقاید و اهداف مشترکی دارند.


منابع : تمامی مطالب ارائه شده از سایت وعده صادق تقدیم می شود ، برای دانلود منابع ذکر شده در متن PDF اینجا کلیک کنید.
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
در تكميل صحبتهاي خانم محمديان بايد بگويم كه يك سري سخنراني مربوط به استاد رائفي پور موجوداست كه پته فراماسونري را حسابي رو آب ريخته.. دوستان جهت درسافت فايلها مي تونن در گوگل كلمه جنبش مصاف را سرچ كنن
سلام دوست عزيز. ممنون به خاطر شركت كردنتون.
كاملا تآييد ميشه، استاد رائفي پور الحق تو زمينه فراماسونري كولاك كردن!
به خاطر همين لنيك دانلود سخنرانيهاشونو اينجا ميذارم(البته استاد رائفي پور سخنرانيهاي زيادي انجام دادن، ولي تا اونجايي كه من سخنرانيهاشونو گوش دادم، يه تعدادي از مطالب اضافي گفته ميشه، كه اگه همين دوتا سخنراني استاد رو گوش بدين، انگار بيشتر چيزهايي كه ايشون فرمودند رو ديگه ميدونيد. يه سخنراني هم تو موسسه موعود دارن كه اونم جالبه ولي فعلا همين دوتا رو گوش بدين!:D)



اگه اشتباه نكنم اين سخنراني در دانشگاه علامه طباطبائي بود(به نظر من زيباترين كاملترين سخنرانيه استاده)
فتنه هاي شيطان- فراماسونري 1
فتنه هاي شيطان- فراماسونري 2
فتنه هاي شيطان- فراماسونري 3
فتنه هاي شيطان- فراماسونري 4
فتنه هاي شيطان- فراماسونري 5
فتنه هاي شيطان- فراماسونري 6

اينم اگه اشتباه نكنم سخنراني در دانشگاه آزاد شاهرود بود كه شديدا توصيه ميكنم گوش بدين (مخصوصا قسمت اولشو)
شيطان شناسي 1
شيطان شناسي2
شيطان شناسي 3
شيطان شناسي 4
شيطان شناسي 5

 

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسی از بزرگواران

من خودم هم با مباحث فراماسونری از طریق سخنرانی های ایشون آشنا شدم ... ولی برام مطالب سایت که همراه با عکس بود ، مفیدتر بود.خواستم قبل از قرار دادن نقد فیلم ها و جریانات فراماسونری دوستان با این مباحث کاملا آشنا بشن.

حالا که جناب m4material زحمت کشید و سخنرانی ها رو قرار دادند، با فرض اینکه همه با این مباحث آشنا شدند ، در ادامه مقالات مرتبط با این بحث رو می گذارم . ان شا الله که مفید باشه
 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
"یوگا" : پرستش شیطان.... قسمت اول

"یوگا" : پرستش شیطان.... قسمت اول

بسم الله الرحمن الرحیم

« یوگا »: پرستش شیطان!




نوشتار حاضر در تلاش است تا به صورت بسیار کوتاه و مختصر، برخی از شواهد ارتباط « یوگا » با « فراماسونری جهانی » را یادآوری نماید و بر نقش « تشکیلات شیطانی فراماسونری » در اشاعه ی ورزش های تئوسوفیکال همچون « یوگا » در سراسر دنیا تأکید ورزد.



با کمال تأسف باید گفت که این ورزش به ظاهر عرفانی منحوس و نامناسب، در سال های اخیر، به شدت در ایران طرفدار پیدا کرده و کتاب های زیادی اندر فواید و مناقب « یوگا » نگاشته شده است؛ آن هم در حالی که کتب مذهبی و اسلامی ما در کشورمان کمیاب و نایاب می باشند!

« یوگا » چیست؟

اگر این سوال از طرفداران « یوگا » پرسیده شود، آن ها خواهند گفت که عظمت « یوگا » در قالب الفاظ نمی گنجد!!! البته اگر این تعارفات و بزرگنمایی ها را کنار بگذاریم، باید بگوییم که مطابق ادعاهای طرفداران « یوگا »، « یوگا » مجموعه ای از مراقبه ها، تمرین ها و ورزش های « جسمی » و « ذهنی » است که به منظور تعالی جسم و روح به کار گرفته می شود.(1) این تعلیمات شامل هفت عنصر « آسانا : Asana » (نرمش های کششی)، « باندها : Bandha » (قفل های روان عضلانی انرژی)، « چاکرا : Chakra » (مراکز روانی - انرژی زای جسم پنهان)، « مانترا : Mantra » (صوت یا ارتعاشات انرژی)، « مودرا : Mudra » (وضعیت های انرژی زا)، « نادی : Nadi » (مجاری و کانال های انرژی)، « پرانا : Prana » (انرژی حیاتی) می باشد که این تعلیمات، ریشه در مکاتب الحادی قرون باستان مشرق زمین دارد.(2)

آنچه که امروزه از یوگا در بین جوامع مختلف و به خصوص کشورهای مغرب زمین، مورد تأکید قرار گرفته است، بیشتر در حیطه ی « آسانا : نرمش های کششی »، « مودرا : وضعیت های انرژی زا »، « چاکرا : مراکز روانی - انرژی زای جسم پنهان » و « مانترا : صوت یا ارتعاشات انرژی » می باشد و این اجزای یوگا، بیش از سایر اجزای آن مورد توجه کشورهای مختلف دنیا قرار گرفته و در سطح وسیعی پیرامون آن ها تبلیغ گردیده است.(3)


امروزه یوگا شهرتی جهانی یافته و در سراسر جهان، طرفداران بی شماری یافته است. متاسفانه کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست و در طی سال های اخیر، شاهد رشد فزاینده ی کلاس های آموزش یوگا در سراسر کشور بوده ایم؛ به نحوی که با حسابی سرانگشتی می توان حدس زد که حداقل چند صد هزار نفر در سراسر کشورمان، به فراگیری و سپس استفاده از تعالیم یوگا، مبادرت ورزیده اند.



در طی این کلاس ها، ضمن تعلیم حرکات ورزشی یوگا (آسانا)، سایر تعالیم مرتبط با یوگا از جمله عرفان های غیر الهی هندو و بودایی نیز به فراگیران آموزش داده می شود تا آن ها بتوانند با تمسک به عرفان های نامبرده، روح و جسم خود را اعتلا بخشند!(4)



رواج بسیار تعالیم « یوگا » در ایران و سایر نقاط جهان.




رواج بسیار تعالیم « یوگا » در ایران و سایر نقاط جهان.


در نوشتار حاضر، تلاش داریم تا به کمک اسناد و مدارک، ارتباط « یوگا » را با « شیطان پرستی » بیان کنیم و از دسایس « دجال احتمالی آخرالزمان » یعنی « فراماسونری جهانی » در اشاعه و ترویج بین المللی این « تعالیم منحوس و شیطانی » به ظاهر عرفانی، پرده برداریم.


ادامه دارد......

..................................................
1-
و
و
و
و
و
و
و
و


2 -
و
3 -
و
و
4-
 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
"یوگا" : پرستش شیطان.... قسمت دوم

"یوگا" : پرستش شیطان.... قسمت دوم

« یوگا » چه ارتباطی با پرستش « شیطان » دارد؟

مطابق گفته ی طرفداران « یوگا »، « شیوا : Shiva » الهه و خدای « یوگا » می باشد(1) و به همین دلیل، الهه ی هندو « شیوا : Shiva » عمدتاً در حین انجام « مدیتیشن یوگایی » به تصویر کشیده می شود.(2)



« شیوا : Shiva » الهه و خداوند تعالیم « یوگا : Yoga » می باشد



« شیوا : Shiva » الهه و خداوند تعالیم « یوگا : Yoga » می باشد

تعداد زیادی از منابع مکتوب « یوگا »، فلسفه ی « تعالیم یوگا » را « پرستش شیوا » عنوان کرده اند:(3)







یوگا » همان « پرستش شیوا » خدای هندویان باستان است

متاسفانه « یوگا » آیین پرستش « شیوا » خداوند الحادی هندویان باستان است که در قالب اوراد، اذکار، وضعیت های خاص بدنی، نرمش ها و سماع های مخصوص و ... سازمان دهی شده است.(4)

موضوع موقعی نگران کننده می گردد که بدانیم « شیوا » همان تمثال « شیطان » در آیین هندو است! نگاهی به کتاب مرجع شیطان پرستان یعنی « انجیل شیطانی: The Satanic Bible » می تواند کمک زیادی به بررسی این ادعا نماید. در این کتاب، « Anton Szandor Lavey » نویسنده ی کتاب و رهبر سابق شیطان پرستان جهان، در مبحث « نامهای شیطانی (دوزخی): The Infernal Names »، نام « شیوا : Shiva » الهه ی هندویان و « کالی : Kali » دختر « شیوا » و یکی دیگر از الهه های هندویان را در کنار نام های دیگری همچون « شیطان »، « لیلیث »، « ایشتار »، « ست » و سایر نام های شیطانی ذکر نموده است.(5)



نام « شیوا » و دخترش « کالی » دو الهه ی هندی در بین نام های شیطانی کتاب « انجیل شیطانی : BibleThe Satanic ».




نام « شیوا » و دخترش « کالی » دو الهه ی هندی در بین نام های شیطانی کتاب « انجیل شیطانی : BibleThe Satanic ».


آنچه که با نام « یوگا » و به عنوان ورزشی فرحبخش و روحانی مورد تبلیغ و ترویج قرار می گیرد، چیزی نیست جز اوراد، اذکار، حالات و نرمش ها و سماع هایی که به منظور پرستش خدای شیطانی هندویان باستان یعنی « شیوا » صورت می گیرد و فراگیران « یوگا » در طی کلاس های خود می آموزند که با اوراد و اذکار و حالات بدنی خاص خود، انرژی حیاتی! را از الهه ی شیطانی « شیوا » طلب نمایند!(6)


البته عمده ی فراگیران یوگا از مسایل پشت پرده ی این ورزش تئوسوفیکال خبر ندارند و کلاهی بزرگ بر سرشان گذاشته شده است و نمی دانند که آنچه آن ها به منظور طلب آرامش روحی انجام می دهند، چیزی جز پرستش شیطان (آن هم با طعم هندی اش!) نیست!

...........................................
1-
http://yogasculpturesofindia.com/product_info.php?products_id=75
و
و
2-
http://yogasculpturesofindia.com/product_info.php?products_id=75
و
و
و
3 -
و
4 -
و
5 -
The Satanic Bible (E-Book), Anton Szandor Lavey, Avon Publisher, 1976, (Pages 32 & 85, Section: The Infernal Names)
6 -
و


ادامه دارد......
 

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
علامات و اعداد در فراماسونری

علامات و اعداد در فراماسونری

ادامه از پست ...


علاوه بر علاماتی که در قسمت های قبلی ذکر شد، علامات دیگر و اعداد خاصی مورد توجه فراماسون ها و دیگر گروه های شیطان پرست هستند که اکثر آنها نیز منشاء مصری دارند، هرچند علامت هایی نیز از دیگر عقاید الحادی ملل باستان از جمله آریایی های قدیم (نه دین زرتشت) ، شرق دور و... اقتباس شده اند.

مهمترین آنها عبارتند از:

1) پرگار و گونیا (یکی از مهمترین و معروفترین علامات).

در وسط این دو علامت، حرف G قرار گرفته است.(30) (به اعتقاد فراماسونها، « Goat = بز » نماد شیطان است.
نکته ی جالب دیگر، این که در برخی از لژ ها بر روی علامت پرگار و گونیا، علامت چشم جهان بین نیز حک شده است که نشان دهنده ی اهمیت فوق العاده ی علامت چشم جهان بین در نزد ماسون ها می باشد.


نماد پرگار و گونیای ماسونی (به چشم جهان بین روی پرگار دقت کنید )


2) ستاره ی 5 گوشه ی معکوس یا Baphomet.

نشان دهنده ی بز یا Goat می باشد. در بین شیطان پرستان، بز نماد شیطان است.(31) در قسمت پایین تصاویر زیر، عیناً عباراتی از یک سایت فعال در زمینه ی شیطان پرستی نقل شده است تا مستندات در اختیار شما قرار گیرد.(32)



بز ( Goat ( نماد شیطان در گروه های شیطان پرست عکس روی جلد کتاب انجیل شیطانی (کتاب مرجع شیطان پرستان)







3) دست شیطان یا دست شاخدار.



در تفکر ماسون ها و شیطان پرستان، شیطان شاخدار Cornuto است و با حرکت دست خود، شیطان را نمایش می دهند.(33) مستندات عیناً نقل شده است.(34)














نکته ی مهم: علامت Cornuto علامتی است که باید در تفسیر آن بسیار محتاطانه عمل کرد. زیرا علاوه بر معنای دست شیطان که در غرب شناخته شده است، معانی دیگری نیز دارد. برای مثال در بین ناشنوایان این علامت به معنای I love you می باشد. در مناطق آذری زبان ایران و ترکیه و ... نیز این علامت نماد بوزقورت (گرگ خاکستری) می باشد که این نماد ، در بین آذری ها شناخته شده است . بنابراین Cornuto هنگامی به معنای دست شیطان است که یک فرد شنوای اروپایی یا آمریکایی در مکان های متعدد از این علامت استفاده می کند و از سوی دیگر این شخص با گروه های مخفی و مشکوک مرتبط است.(35) به عبارت دیگر، هر گردی گردو نیست! برای اطلاق لفظ دست شیطان به علامت Cornuto، باید هم به محل زندگی فرد، موقعیت، وضعیت جسمی، ارتباط وی با گروه های مشکوک و دلیل وی در استفاده از این علامت بررسی شود. در ضمن، استفاده از Cornuto در کنار علایم دیگر شیطانی اهمیت دارد. در واقع این علامت تایید کننده است نه اثبات کننده.



4) چلیپای شکسته (صلیب شکسته) یا Swastika: علامت شناخته شده ی هیتلر و نازی ها.



نکته ی جالب اینکه این علامت در گروه های ماسونی هم کاربرد دارد.(36) در شکل سمت چپ که مربوط به ماسونهاست، طرحی دیده می شود که در بالای آن علامت صلیب شکسته، و در وسط آن ستاره ی شش گوش مشاهده می گردد که این مطلب ارتباط نازیسم و صهیونیزم را نشان می دهد. (برخلاف ادعای جهان غرب). زیرا هم ستاره ی شش گوش و هم صلیب شکسته مورد تقدیس ماسون ها هستند. در واقع ریشه های نازیسم و یهودیت صهیونیستی یکی است و نه تنها این دو حرکت شوم هیچ تضادی با هم ندارند، بلکه در خدمت یکدیگر نیز قرار دارند. این مسأله خود شاهدی بر رد هولوکاست است.



البته لازم به ذکر است که بعد از جنایات هیتلر اکثر گروه های ماسونی به منظور پرهیز از بدنامی، استفاده از چلیپای شکسته را کنار گذاشتند؛ این در حالی است که قبل از جنگ جهانی دوم، علامت چلیپای شکسته یک علامت کلیدی در فراماسونری بوده است.(37) (ذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که هیتلر نیز ماسون بوده است،(38) اما تحرکات نظامی اش برخلاف مصالح فراماسونری بوده و منجر به مقابله ی بقیه ی ماسون ها با وی شده است).









5) جمجمه و استخوان Bones) &Skull ).(39)








علامت و رمز گروه مخفی(ماسونی) (Skull & Bones ) (Skull & Bones)




6) عدد 666 نماد دجال یا ضد مسیح (Antichrist) یا شیطان.(40)



گاهی به صورت FFF هم این عدد را نشان می دهند. چون حرف F، ششمین حرف انگلیسی است.











7) عدد 13.(41)



عدد مقدس ماسون ها و یهودیان است.(42) در حالی که مسیحیان آن را نحس می دانند. فراماسون ها در بسیاری از نماد های خود، تعداد اجزاء را 13 قرار می دهند. به عنوان مثال در تصویر راست، ستاره ی شش گوش را با 13 ستاره ی کوچک کشیده اند. در شکل وسط، 13 دست گوشه های یک شکل 13 دندانه را گرفته اند. در تصویر سمت چپ هم که مربوط به چنگ یک الهه ی باستانی، است و متعلق به یک گروه ماسونی می باشد، تعداد تارها 13 عدد می باشد.








ستاره 6 گوش متشکل از 13 ستاره کوچک 13 دست و 13 دندانه 13 تار چنگ الهه باستانی




8) عدد 33.(43)



همان طور که گفتیم در فراماسونری، صاحب درجه ی 33 بالاترین قدرت را داراست. در سمبل بسیاری از گروههای ماسونی از جمله در علامت مربوط به یک گروه ماسونی شهر (Memphis) آمریکا (که نام شهر باستانی Memphis مصر را برخود نهاده اند)، عدد 33 بکار رفته است.








سمبل گروه ماسونی شهر Memphis آمریکا (به عدد 33 در بالای تاج توجه فرمایید.) _عدد 33 در نماد های ماسونی مختلف




ذکر یک نکته ی مهم: بعد از ذکر علامات و اعداد مورد استفاده در فراماسونری، ذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که برای تطبیق علامت های مذکور بر گروه ها و افراد، باید همواره با احتیاط برخورد کرد. زیرا در بعضی از مواقع، علامت ها و لوگو های بعضی از شرکت ها و سازمان ها در نقاط مختلف جهان، شبیه به علامت های فراماسونری هستند، اما همواره نمی توان به این سازمان ها برچسب ماسونی بودن زد. برای مثال بسیاری از شرکت ها و کانال های تلویزیونی و ماهواره ای از نماد چشم در لوگوی خود استفاده می کنند که این چشم، نماد بیننده و مخاطب تلویزیونی است و این مطلب کاملاً منطقی و قابل فهم است. بنابراین در این حالت، چشم موجود در لوگو های مذکور، نشان دهنده ی ماسونی بودن این کانال ها نیست. همچنین چشم پزشکی ها و عینک سازی هایی که در تبلیغات خود از علامت چشم استفاده می کنند نیز ماسونی نیستند، چرا که حرفه ی آن ها در ارتباط با چشم می باشد. از سوی دیگر در بعضی از تصاویر هنری و معماری، ممکن است در اثر روی هم افتادن خطوط، تصاویر متعددی شبیه به ستاره ی شش گوش و ستاره ی پنج گوشه ی معکوس پدید آید که این تصاویر نیز غیرعمدی بوده و نشان دهنده ی فراماسون بودن معماران این بناها نیست. برای درک بهتر این مطلب، به تصاویر زیر توجه فرمایید:






دو تصویر هنری که به صورت اتفاقی و به دلیل روی هم افتادن خطوط , دارای علامت های ستاره ی 6 گوش و ستاره ی 5 گوشه ی معکوس هستند. حصور اتفاقی این علامات در تصاویر فوق , به معنای ماسون بودن طراحان آنها نیست.



بدین ترتیب همان گونه که ملاحظه فرمودید، صرفاً با مشاهده ی یک علامت مشابه علامات ماسونی، نمی توان به افراد و شرکت های مرتبط با آن علامت، فوراً برچسب ماسون بودن زد. بلکه باید در این زمینه تحقیق نمود و از شواهد محکم تری در تأیید یا رد ماسونی بودن گروه های مذکور بهره گرفت.



البته در این بین بعضی علامت ها هستند که اختصاصاً و عمدتاً ماسونی هستند و تا حدود زیادی می توانند ماسونی بودن افراد و شرکت ها و سازمان های مرتبط با خود را نشان دهند. برای مثال علامت پرگار و گونیای ماسونی (نه پرگار تنها و یا گونیای تنها)، علامت بسیار اختصاصی ماسون ها است. همچنین علامت هرم و چشم (نه هرم تنها یا چشم تنها) نیز یک علامت بسیار اختصاصی برای گروه های ماسونی است.


از سوی دیگر اگر گروهی از علامت های فراوان و متعدد فراماسونری استفاده بکند نیز به احتمال قوی یک گروه ماسونی می باشد. به همین صورت، گروهی که علایم ماسونی را بدون هیچگونه قرینه ی منطقی به کار می برد نیز به احتمال زیاد یک گروه ماسونی است. برای مثال، نماد چشم جهان بین که در لژ ها استفاده می شود نیز یک نماد کاملاً ماسونی می باشد؛ چرا که در لژها هیچ عملیات چشم پزشکی و تصویربرداری انجام نمی شود که بتوان نماد چشم جهان بین را به آن ربط داد.



در هر حال باید این مطلب را همواره به یاد داشت که صرف دیدن یک علامت شبیه به علایم ماسونی، نباید سریعاً به افراد و سازمان های مرتبط با علامت، برچسب ماسون بودن زد و برای رد یا تأیید این مسأله، باید تحقیقات بیشتری انجام داد.































 
آخرین ویرایش:

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
اهداف فراماسونری

اهداف فراماسونری

1 – نابودی تمام مظاهر توحید و یکتاپرستی در جهان.
2 – به دست گرفتن حکومت و قدرت در تمام کشورهای جهان از طریق شبکه ی گسترده ی ماسونی در تمام ممالک دنیا.
3 – تخریب مسجد الاقصی و کشف معبد سلیمان و بازسازی آن در ابتدای قرن 21.(44)

عکس یادگاری ماسون ها در کنار ماکت سومین معبد کذایی سلیمان. ماسون ها آرزوی ساختن چنین معبدی را در سر می پرورانند و برای تحقق آن , گام های بلندی برداشته اند.


4 – پرکردن معبد سلیمان از بت ها و نمادهای ماسونی به عنوان اصلی ترین پرستشگاه ماسونی.
5 – برقراری حکومت جهانی شیطانی به پایتختی معبد سلیمان در اورشلیم (بیت المقدس).
6 – به حکومت رساندن قدرتمندترین فراماسون با عنوان نمادیین ضد مسیح (Antichrist= دجال) در ابتدای قرن 21.​


ادامه دارد ...
 
آخرین ویرایش:

ویرا

عضو جدید
قطعا یکی از بهترین و مهمترین ابزارهای کنترل ذهن بشر، در کنار صنعت هالیوود، صنعت موزیک است. اربابان قدرت و طبقه ممتاز (Elite) به پشتوانه ارتباط با ابلیس و شیاطینش از جن و انس، به سراغ خوانندگان سبک‌های مختلف موزیک از جمله رپ، هیپ هاپ، متال، راک و... رفته و در قبال دادن ثروت و شهرت و زیورهای دنیا، ذهن و روح و جسم آنها را در اختیار خود می‌گیرند. اینگونه می‌شود که دیگر خواننده‌ها هیچ کنترلی روی کار خود نداشته و صرفا مطیع دستورات و برنامه‌های طبقه ممتاز ایلومناتی می‌شوند. با خواندن اشعار و متون برنامه‌ریزی شده، سعی در دنبال کردن برنامه‌های کنترل ذهن انسانها دارند که توسط شیطان (ابلیس) یا همان فراماسونریها به عنوان یکی از مهمترین اهداف برای نابودی بشر قرار داده شده است.




به گفته بسیاری از محققان غربی و شرقی، در صنعت موزیک در بسیاری از آهنگها، مفاهیم کاملا ضد انسانی و غیر اخلاقی از جمله اعتیاد، دزدی، قتل، مسائل جنسی، همجنس‌بازی، کفر و ناسزاگویی، تقدیس شیطان، توهین به تعالیم پیامبران و ... مطرح می‌شود، اما نه به شکل انتقادی، که بیشتر تبلیغی و تشویقی، و تکرار مکرر این آهنگها و مفاهیم است که فرهنگ جوامع را تغییر می‌دهد. اینچنین می‌شود که معنویت و مسائل اخلاقی و انسانی، به مدد آهنگ‌های پر محتوای خواننده‌های دست‌نشانده شیطان، به مرور زمان از جوامع انسانی رخت بسته و جای خود را به تفکرات دنیاپرستی، ماتریالیستی، اومانیستی و غیر انسانی می‌دهد و ذره ذره، بشریت را به سوی نابودی سوق می‌دهد.
امروزه خواننده‌های مشهوری چون Lady GaGa، Rihanna، Jay-Z، Britney Spears و ... تبدیل به بتی برای جوانان شده‌اند که خواسته یا ناخواسته در درازمدت، تحت تاثیر پیام‌های منفی و برنامه‌ریزی شده موجود در آهنگ‌هایشان قرار می‌گیرند. پیام‌هایی که ممکن است آگاهانه و مستقیم و یا به صورت غیر مستقیم به ذهن مخاطب منتقل شود. پیامهایی که اگرچه ممکن است بسیاری از ما به تأثیر منفی آنها اعتقادی نداشته باشیم و نتوانیم آن را درک کنیم، اما ایلومناتی بر خلاف ما بسیار به تأثیر این پیامها باور داشته و به آن دل بسته و سرمایه‌گذاری‌های زیادی را نیز روی آن انجام داده و می‌دهد. و البته که توانسته با تغییر فرهنگ انسانها به فرهنگ سرگرمی و مصرف، سود کلانی را نیز از در آمد این صنعت بدست آورده و با اینکار، دو نشان را با یک تیر نشانه رود.
از دیگر کارکردهای کنترل ذهن به این صورت است که گروه های مافیایی و ... دخترها را دزدیده (معمولا دخترهای در سفر و یا مهاجران غیر قانونی) و آنها را به فاحشه تبدیل میکنند. آنها را میفروشند و هرکار که دلشان خواست با آنها میکنند. مثلا از آنها به عنوان برده ی ***ی استفاده کرده یا به خیابانها فرستاده و این دخترها هم با گرفتن پول با مردهای معمولی *** میکنند و پولش را در اختیار آقای رییس می گذارند. فیلم taken نیز بر این مضمون اشاره دارد. اما چرا این دخترها اصلا به حرف کسی گوش میدهند؟ و چطور سرکش نیستند؟
بعد از دزدیدن این دخترهای بیگناه با استفاده از مشروبات الکلی، مواد و تزریقات و اگر لازم شد شکنجه ، شوک و... آنها را آسیب پذیر کرده و به این طریق ذهن آنها را کنترل میکنند.
علاوه بر اینها متأسفانه علم مدرن "کنترل ذهن"، امروزه به عنوان ابزاری بسیار مهم برای پیاده کردن طرح شیطانی که خالی کردن جهان از تفکر یکتاپرستی و ترویج شیطان پرستی است، توسط صهیونیزم جهانی مورد استفاده قرار می‌گیرد و مردم نیز از سر ناآگاهی، به دام طرح این شیطان‌پرستان می افتند.
پروژه ی MKULTRA
برای دو دهه، از ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰، پروژه ی شست و شوی مغزی توسط CIA برای یافتن “سرم حقیقت” به جهت استفاده علیه جاسوسان کمونیست اجرا شد. این طرح در 13 آوریل 1953 شروع شد و از شرق تا غرب آمریکا را فرا میگرفت، این پروژه در راستای شایعه هایی شروع شد که نشان میداد روسیه آزمایشاتی بر روی زندانیان آمریکایی به منظور کنترل ذهن آنها انجام داده است. پس سریعا سیا هم واکنش نشان داد . منتها با یک تفاوت، آمریکایی ها بجای اینکه بر روی زندانیان دشمن آزمایش کنند بر روی مردم خود شروع به آزمایش کردند !
برای این پروژه ۱۰ میلیون دلار بودجه اختصاص داده شد و حدود ۳۰ دانشگاه و موسسه تحقیقاتی در آن دست داشتند. در این پروژه از داروهایی مانند LSD، آمفتامین، مورفین و هرویین و روش هایی چون شوک الکتریکی و خشونت های جنسی برای آزمایش بر روی انسان استفاده شد.آنها شروع کردند به تزریق دارو و دادن نسخه به شهروندان خود بدون اطلاع آنها !
این پروژه در دانشگاه مک گیل و مونترال کانادا نیز توسط دکتر کامرون گسترش یافت. سرانجام برای نخستین بار این پروژه در دهه ی ۷۰ فاش شد و دولت آمریکا در پی شکایات مردمی و ترویج شایعه ها مجبور به پایان آزمایشات شد . مطابق با دستور رییس سازمان CIA، بسیاری از اسناد در سال ۱۹۷۳ نابود شدند. آنها اعلام کردند که هیچ پیش رفت علمی نداشته اند .
وکیل یکی از این قربانیان می گوید: “به او داروهای آزمایشی و شوک الکتریکی داده شد و در این تجربه‌ها با استفاده از ایجاد تشنج با جریان برق و داروهایی روانگردان مانند ‪ ،LSD وی تحت آزمایشهایی جنون آفرین قرار گرفت. از این گذشته، این زن را مدت یک هفته، روزی شش تا هفت ساعت در یک اتاق تاریک نگاه داشتند…”
http://en.wikipedia.org/wiki/Project_MKULTRA
بعدها پروژه دیگری که آن نیز نوع جدیدی از پروژه مذکور بود تحت عنوان “Project Monarch” شکل گرفت. این پروژه نیز مربوط به کنترل ذهن و تکنیک های وابسته به آن بود. این تکنیک ها به دنبال وارد کردن ضربه شدید روحی و به دنبال آن ایجاد یک گسست و خلا فکری در ذهن افراد بود. مغز و ذهن قربانیان کاملا مشوش شده و شخصیت جدیدی در فرد شکل می گرفت که این شخصیت جدید جهت آموزش های جدید و پذیرش عقاید جدید آماده بود.
"هنگامی که به وسیله الکترو شوک ضربات شدید مغزی به فرد وارد شد، احساساتی چون رها شدگی، بی اعتنایی، بی پروایی و جسارت در او شکل می گیرد، سراسیمه و شناور همچون پروانه. فرد دچار نوعی دگردیسی ذهنی شده از یک هزارپا تبدیل به کرم ابریشم (رکود و نهفتگی) و سرانجام تبدیل به پروانه (شخصیت و آفرینش جدید) که همان اصل و مبدا اوست می شود"
در طی باز آموزی این افراد موضوعات در قالب نشانه ها و سمبل های فراوانی چون درختان، تارعنکبوت، نقاب، مارپیچ ها، پروانه و ... بیان می گردند. این سمبل ها امروزه در فیلمها، ویدئو شوها، رسانه های جمعی و انیمیشن ها (به خصوص انیمیشن های شرکت Disney ) به کار برده می شوند. بنابر این پروژه کنترل اذهان توسط رسانه های گروهی و جمعی در مقیاسی وسیع اجرا می گردد. از همان کودکی با انیمیشن ها و کارتون های شرکت دیسنی شروع و در بزرگسالی با فیلمها و موزیک ویدئو های هالیوود ادامه می یابد.
در این میان یکی از سمبل های معروف و مهم کنترل ذهن علامت پروانه می باشد که اشاره به آخرین و نهایی ترین مرحله درونی کنترل ذهن دارد. نشانه شناسی لیدی گاگا و استفاده او از سمبل های گوناگون در تصاویر و فیلمهای منتشر شده از وی ، او را فردی تهی و پوچ (به واژه شناسی گاگا توجه کنید)، روبات گونه (قابل برنامه ریزی توسط دیگران) و منحط (ویدئو های کاملا ***ی) معرفی می کند که قربانی فرایند کنترل ذهن می باشد. او در پس این نشانه ها به صورت کاملا غیر مستقیم چنین القا می کند: ای طرفداران من از من تقلید کنید و مانند من باشید! خود را قربانی کنترل ذهن بدانید
معرفی لیدی گاگا
لیدی گاگا (متولد سال ۱۹۸۶ در شهر نیویورک) که نام اصلی‌اش استفانی گرمانوتا (Stefani Germanotta) است، کمتر ستاره‌ای درعالم موسیقی پاپ توانسته به اندازه لیدی گاگا در مدتی کوتاه چنین تاثیری بر روی شنوندگان و تماشاگران خود داشته باشد. در یک سال نخستین سی‌دی او توانست چهار بار در رده بندی موسیقی پاپ، در صدر فهرست معتبر بیلبورد Billboard قرارگیرد. ترانه‌های بازی عشق (Love game)، پوکر فیس (Poker face) و پاپاراتزی (paparazzi)، توانست رکورد گذشته سه گروه محبوب موسیقی پاپ از جمله Ace of Base را بشکند.
لیدی گاگا هم‌چنین موفق شد یک شخصیت پاپ منحصر‌به ‌فرد خلق کند که نه تنها آهنگ‌ها و ترانه‌هایش آوای جدید و تازه‌ای را به دنیای موسیقی پاپ عرضه می‌کند بلکه مد لباس‌های عجیب و غریبی که او می پوشد و در کنسرت‌ها و شوهای تلویزیونی با آن ظاهر می شود، توانسته توجه خاص مردم را به خود جلب کند. در سال 2009 لیدی گاگا نامزد دریافت ٩ جایزه موسیقی ام تی وی (MTV) شد و اخیرا هم ۵ نامزدی از جمله «بهترین هنرمند سال» آمریکن میوزیک آوارد (American music award) را از آن خود کرد. در ماه ژوئن 2009 مجله ی فوربز جایگاه چهارم از لیست 100 نفره ی قدرتمند ترین و تاثیر گذارترین افراد در جهان را به لیدی گاگا داد.
در نظرسنجی مجله Time در بین کل شخصیت های جهان اعم از سیاسی فرهنگی و... که اشخاصی مثل اوباما و آنجلینا جولی و خیلی های دیگه شرکت داشتند Lady GaGa توانست جز 100 شخصیت اول تاثیرگذار در جهان باشد.
و همچنین به لقب جدید Lady GaGa اشاره میکنم که سایت youtube از Lady GaGa به عنوان queen of youtube (ملکه یوتیوب) یاد کرد چون کلیپ Poker Face به تنهایی 400 میلیون بازدیدکننده داشت و ویدئوی Bad romance به تنهایی 340 میلیون بازدید داشت. لیدی گاگا اولین فرد زنده ای است که تعداد طرفدارانش در فیس بوک از مرز ۱۰ میلیون نفر گذشته است. اساس بررسی سایت فیمکورت، این خواننده از باراک اوباما هم پیشی گرفت که طرفدارانش ۹ میلیون و ۸۲۴ هزار و ۸۸۵ نفر هستند (نگارنده معتقد است که به دست آوردن چنین شهرتی در مدتی کوتاه به دلیل حمایت های پشت پرده و همه جانبه فراماسونری با آن نفوذ و گستردگی است که در ادامه تبعیت آشکار این خواننده از نشانه ها و افکار فراماسونری اثبات خواهد شد).
واژه شناسی گاگا
کلمه گاگا (Gaga) چنین معنا شده است، دقت کنید: دیوانه، شیفته، خل، دل شکسته،بی عقل، احمق، سبک مغز، تهی فکر.
از طرف دیگر میشود گفت یکی از آسانترین کلمات در تلفظ هست، گا.گا. همینطور جزء اولین صداهایی است که بچه ها بر زبان جاری می سازند
Lady gaga یعنی خانومی که گاگا (خل و شیفته) هست و می توان این مغز خالی را با هرچیزی پر کرد.
از طرف دیگر gaga از آهنگ “Radio Gaga” میاد که این اسم رو همکار قدیمی لیدی گاگا از آهنگ Radio GaGa که توسط ابرباند معروف The Queen خوانده شده گرفته و به روی استفانی یا همان گاگای امروزی گذاشته است. این آهنگ یکی از آهنگهای فیلم metropolis هم هست که این فیلم نیز به موضوع کنترل ذهن مربوط است. در این فیلم زنی از طبقه کارگر و پائین جامعه به نام ماریا توسط طبقه اشراف و بالاتر به منظور حیات بخشی به یک روبات انتخاب می شود و این جان بخشی با ترکیب علوم مختلف و جادوی سیاه صورت می گیرد.
همجنسگرایی و حمایت از همجنس بازان
گاگا در مراسم اهدای جوایز بهترین ویدئو موزیکهای سال 2009 که توسط کانال "اِم تی وی" در نیویورک برگزار شد، درحالیکه جایزة بهترین هنرمند جدید را از دستان خواننده معروف رپ "اِمینِم" دریافت می کرد، در حضور ستارگان موزیک دنیا بعد از ادای احترم به مایکل جکسون و بیان احساساتش، این جایزه را به تمام کسانی که گرایش جنسیشان به جنس موافق است تقدیم کرد!.
ادامه دارد...
 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
"یوگا": پرستش شیطان ..قسمت چهارم 1

"یوگا": پرستش شیطان ..قسمت چهارم 1

سوامی ویوکاناندا (نارندراناث دوتتا)



« سوامی ویوکاناندا »، یکی از رهبران « جنبش استقلال طلبانه ی هند » بوده است.(1) البته شهرت او تنها به این امر محدود نمی گردد. بلکه وی یکی از شخصیت های مشهور و یکی از پیشگامان « ودانتا » و « یوگا » در قرون اخیر می باشد!(2) وی شاگرد « راما کریشنا » بوده(3) و کسی بود که به « یوگا » شهرتی جهانی داد و این ورزش تئوسوفیکال و رازآمیز را به اروپا و آمریکا برد و آن را به مردم این سرزمین ها معرفی نمود.(4) شاید به جرأت بتوان گفت که هیچکس همانند « سوامی ویواکاناندا » در انتشار جهانی « یوگا » نقش نداشته است و اگر او نبود، « آیین یوگا » در معابد هندویان محبوس شده و نمی توانست به اروپا، آمریکا و سایر نقاط جهان راه یابد. به همین دلیل، وی حق بزرگی بر گردن « یوگا » دارد و مقبولیت جهانی « یوگا » در قرن حاضر، مدیون سخنرانی ها، سفر ها و تلاش های وی است:(5)



« سوامی ویوکاناندا (نارندراناث دوتتا) »، یکی از پیشگامان « یوگا » در قرون اخیر، و یکی از رهبران جنبش به اصطلاح استقلال طلبانه ی هند.


جالب است که بدانیم این شاگرد برجسته ی « راما کریشنا » یعنی « سوامی ویوکاناندا » یکی از رهبران انقلاب هند و از پیشگامان « یوگا » در قرون جدید، یک فراماسون معروف بوده و شکی در مورد عضویت وی در لژهای ماسونی وجود ندارد!!!(6) در مورد عضویت « سوامی ویوکاناندا » در گروه شیطانی فراماسونری، هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد و منابع متعددی به عضویت وی در این گروه الحادی اشاره کرده اند:(7)





شواهد عضویت « سوامی ویوکاناندا (نارندراناث دوتتا) » یکی از پیشگامان « یوگا » و چهره ی به اصطلاح انقلابی « جنبش استقلال طلبانه ی هند » در تشکیلات شیطانی فراماسونری.



شواهد عضویت « سوامی ویوکاناندا (نارندراناث دوتتا) » یکی از پیشگامان « یوگا » و چهره ی به اصطلاح انقلابی « جنبش استقلال طلبانه ی هند » در تشکیلات شیطانی فراماسونری.


نکته ی مهمی که از لا به لای اطلاعات فوق استخراج می گردد این مطلب مهم است که عرفان های نوپدید و ورزش های تئوسوفیکالی همچون « یوگا » که شهرت بین المللی یافته اند و از سوی دستگاه های شیطانی ماسونی نیز تبلیغ می گردند، ارتباط بسیار مهم و جدی با فراماسونری جهانی دارند و رهبران این جنبش ها نیز عمدتاً در تشکیلات شیطانی فراماسونری عضویت دارند.

..............................................
و

2 -
و
3 -
و
و
و
4 -
و
5 -
و
6 -
و
و
و
7 -
و
و
و

 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
" یوگا ": پرستش شیطان... قسمت چهارم 2

" یوگا ": پرستش شیطان... قسمت چهارم 2

بهاگوان شری راجنیش (اوشو)



« بهاگوان شری راجنیش (اوشو) » یکی از چهره های معروف و مشهور عرفان های نوپدید هندی بوده است و طرفداران بسیاری در سراسر جهان برای خود رقم زده است.(1) وی در طی 59 سال عمر خود، در مناطق مختلفی تردد نمود و در کشور هند و در سایر نقاط جهان، طرفداران بی شماری برای خود رقم زد. طرفداران « اوشو » وی را به عنوان یک عارف و فیلسوف آزاده می شناسند که برای پیروانش آزادی به ارمغان آورده و آن ها را از قید اسارت نجات داده است.


« اوشو » یکی از چهره های معروف عرفان های نوپدید.

نکته ی مهم دیگری که باید به آن اشاره گردد، این است که « اوشو » نیز تبحر فراوانی در « یوگا » داشته و حتی کتابی با عنوان « Secrets of Yoga : رازهای یوگا » تألیف نموده است(2) و به همین دلیل در زمره ی سردمداران تعالیم « یوگا » قرار می گیرد(3)



کتاب « رازهای یوگا » اثر « اوشو ».

این چهره ی مشهور و محبوب « یوگا » و این رهبر به اصطلاح عرفانی هند، در لا به لای تعالیم شیطانی خود، انسان را به لاقیدی، بی بند و باری و فساد دعوت می کرده است؛ به نحوی که تأکید وی بر آزادی ها و لاقیدی های جنسی به حدی بوده که به وی لقب « کاهن و پیشوای جنسی » داده شده است(4)



اطلاق لقب « کاهن و پیشوای جنسی » به « اوشو »، فیلسوف و به اصطلاح عارف هندی و یکی از چهره های برجسته ی « یوگا ».



البته پیروان « اوشو » تنها به کتاب ها و تعلیمات وی بسنده نکردند و به تأسیس مکان هایی با عنوان « اوشو پارک » اقدام نمودند که در این پارک ها، پسران و دختران پیرو « اوشو »، بدون هیچگونه نظارت و قید و بندی به معاشرت با یکدیگر و پیروی از تعالیم منحرف ممزوج با مناسک جنسی « اوشو » می پردازند!(5)

.....................................

و
و
و
2 -
و
3 -
و
4
و
و
و
5 -
و
 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
"یوگا": پرستش شیطان... قسمت آخر

"یوگا": پرستش شیطان... قسمت آخر

با توجه به مطالبی که ذکر گردید، در می یابیم که نه تنها تعالیم « یوگا »، تعالیمی شیطانی است و افراد عمل کننده به آن، خواسته یا ناخواسته به پرستش تجسم شیطان در آیین هندو (یعنی شیوا) می پردازند، بلکه رهبران و چهره های مشهور این تعالیم، یا شیطان پرست بودند (همانند راما کریشنای پیرو کالی)، یا فراماسون بودند (همانند سوامی ویواکاناندا) و یا افرادی مفسد و فاسد بودند (همانند اوشو).

علیرغم تمامی این مسایل، متاسفانه در دهه های اخیر، دامنه ی طرفداران « یوگا » گسترش یافته و این تعالیم در سراسر جهان و از جمله در ایران، طرفداران زیادی پیدا کرده است. متاسفانه به دلیل بی توجهی مسئولان فرهنگی و دسایس دشمن، « تعالیم یوگا » در ایران منتشر شده است و توجه افراد فراوانی را به خود جلب نموده است. این امر تنها به برگزاری کلاس های « یوگا » محدود نمانده است و تا جایی پیش رفته است که حتی یک مجله با عنوان « دانش یوگا » به صورت ماهانه در کشور منتشر می گردد.(1) اما تأسف بیشتر اینکه مجله ی مذکور، تنها به تعلیم حرکات ورزشی، وضعیت های بدنی و اوراد مربوط به « یوگا » نمی پردازد، بلکه به « اساطیر یوگا » همچون « شیوا » که همان « تجسم شیطان در آیین هندو » است، نیز به صورت مبسوط اشاره می نماید و تعالیم افراد فاسد و منحرفی همچون « اوشو » به عنوان تعالیمی عرفانی، به خورد خوانندگان داده می شود.(2) برای مثال، برخی از تیترهای مقالات مجله ی مذکور عبارتند از: « رقص شیوا تجلی عرفان! »، « سیری در زندگی راما کریشنا! »، « تنفس و آگاهی اوشو درباره ی یوگا! » و « درس هایی از اوشو! ».(3)




با توجه به مطالبی که در این مقاله ذکر شد، درمی یابیم که ترویج و انتشار « یوگا »، عرفان های هندی، شرقی و ... در طی سال های اخیر در ایران و جهان، حاصل توطئه ای ظریف و حساب شده از سوی تشکیلات شیطانی فراماسونری جهانی و اصحاب شیطان است تا به واسطه ی آن ها بتوانند اوراد و اذکار شیطانی را در لباس عرفان، معنویت و اعتکاف، به خورد جوامع گوناگون دهند و بدین وسیله، از یکسو مانع گسترش معنویت الهی و اسلامی گردند و از سوی دیگر پرستش شیطان (همان شیوا؛ خداوند هندی یوگا و تجسم شیطان در آیین هندو) را در قالب تعالیمی همچون « یوگا » و ... در بین مردم رواج دهند. متاسفانه تعداد زیادی از مردم در سراسر دنیا، از ماهیت شیطانی « یوگا » و سایر تعلیمات و عرفان های نوپدید با خبر نیستند و ناخواسته همان امیال شیطان و اصحاب شیطانی وی را دنبال می کنند.

البته نگارنده ی این مقاله، مخالف حرکات ورزشی، نرمشی و کششی نیست، بلکه عقیده دارد که در حالتی که می توان همین نرمش ها و ورزش ها را بدون توسل به اوراد و اذکار شیطانی پرستش شیوا در آیین هندو انجام داد، چرا باید بر انجام این حرکات با اوراد و وضعیت های خاص بدنی « یوگا » تاکید ورزید. حال آن که می دانیم مشابه حرکات ورزشی مذکور، در ورزش هایی همچون ژیمناستیک وجود دارند.


متاسفانه در عصر حاضر که دوره ی آخرالزمان می باشد، گروه های منحرف متعددی در جهان فعالیت می کنند تا به واسطه ی ترفندهایی همچون « یوگا » و « عرفان های نوپدید، شرقی و غربی » به تدریج انسان ها را از تعالیم الهی دور کنند و مردم را به سوی اطاعت و پرستش شیطان سوق دهند. در این برهه ی حساس تاریخ که جهان لحظه به لحظه خود را برای استقبال از منجی الهی خود آماده می کند، باید بیش از پیش مراقب تحرکات اصحاب شیطان و دجال احتمالی آخرالزمان (فراماسونری جهانی) بود تا مبادا در قالب های گوناگون اعم از فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و ... این یاران شیطان بخواهند تیشه به ریشه ی ممالک اسلامی و به خصوص کشور زمینه ساز ظهور یعنی ایران اسلامی بزنند. این امر، توجه خاص مسئولین کشورمان و درایت مردم فهیم ایران و سایر مسلمانان جهان را می طلبد تا بتوانند در برابر این هجمه های وسیع و همه جانبه ی دشمن، مقاومت نمایند.

إن شاء الله خداوند به مسلمین بصیرت و آگاهی عطا فرماید.

.................................................
2 -
و
و
3 -
و
و
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
سلام به همگي دوستان.

در ادامه مطالب در مورد فراماسونري ميخواستم كتابي معرفي كنم.

فراماسونري جهاني(افشاء و نقد فلسفه فراماسونري)

اثر: هارون يحيي
مترجم: دكتر سيد داوود مير ترابي

انتشارات : المعي



در ادامه قصد دارم از هر بخش خلاصه اي از مطالب رو براتون تايپ كنم، ولي اگر همه دوستان تهيه كنند فكر كنم خوب باشه.
موفق باشيد:gol:
 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام به همگي دوستان.

در ادامه مطالب در مورد فراماسونري ميخواستم كتابي معرفي كنم.

فراماسونري جهاني(افشاء و نقد فلسفه فراماسونري)

اثر: هارون يحيي
مترجم: دكتر سيد داوود مير ترابي

انتشارات : المعي


در ادامه قصد دارم از هر بخش خلاصه اي از مطالب رو براتون تايپ كنم، ولي اگر همه دوستان تهيه كنند فكر كنم خوب باشه.
موفق باشيد:gol:

سلام .... ممنون

خیلی لطف می کنید.:gol:
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
ادامه بحث فراماسونري

ادامه بحث فراماسونري

ابزارهای فراماسونری

فراماسونری در طول تاریخ با تمام وجود، از همه ی قدرت و امکانات موجود برای رسیدن به مقاصد شوم خود بهره برده است. بعد از نابودی حکومت مصر باستان، این عقیده شیطانی به شکلی مخفی و رمزآلود ولی فعالی و پویا، در طی اعصار و قرون در بین جوامع خزیده است. از اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 و همزمان با استقلال آمریکا (که کشوری با ارکان کاملاً ماسونی است)، فراماسونری با این تفکر که دیگر در موضع قدرت قرار گرفته است، آهسته آهسته خود را از لایه های زیرین جوامع بیرون کشیده و بدون واهمه، نمادهای خود را عرضه نموده است؛ تا آنجا که در سالهای اخیر به دلیل قدرت فراوان، اعمال خود را علنی تر کرده تا عده ای را با ترساندن از قدرت خود، به سمت خویش جذب کند و پایه های خود را مستحکم تر نماید.

فراماسونری در طول تاریخ برای پیشبرد اهداف خود و مبارزه با ادیان الهی، در دو جبهه ی کلی و مهم به فعالیت پرداخته است:

1 – جبهه ی اقتصادی، سیاسی، نظامی و تکنولوژیکی (که از اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 به موفقیت نایل شده و از آن زمان جهان را تحت تأثیر قرار داده است.) در این جبهه، نقش اصلی را کشورهای اسرائیل و آمریکا برعهده دارند . آمریکا و اسرائیل علاوه بر عملکرد بارز خود در زمینه ی سیاسی و اقتصادی و نظامی، به صورت غیر مستقیم نیز با حمایت از گروه های شیطان پرست، به ترویج فساد و فحشا و اعمال شیطانی مبادرت می ورزند. نکته ی مهم و جالب توجه این است که سردمداران و رؤسا و استادان اعظم ماسونی و آنان که گرداننده ی این شبکه هستند، ظاهری شیک و آراسته و عادی دارند، ولی رده های پائین و مردم عادی که به سمت گروه های شیطان پرست کشیده می شوند، از ظاهر و آرایش شیطانی برخوردارند.

2 – جبهه ی فکری، عقیدتی و فرهنگی (که با نفوذ در ادیان، قصد تخریب آنها را، هم از درون و هم از بیرون داشته است.)

در جبهه ی عقیدتی، فراماسونری با عناوین مختلف در دین های اسلام، مسیحیت و یهودیت نفوذ کرده است:

· اسلام: از طریق رواج بهائیت، بعضی از فرقه های عرفانی نوپا و فراماسونهای طیف Shriner، قصد تضعیف دین اسلام را داشته و دارد.

· مسیحیت: فراماسونری گروه هایی به نام اوانجلیکالها (نوانجیلی ها) را رواج داده که اهداف و اعمالشان هم جهت با عقاید فراماسون ها است و این گروه ها تا حد زیادی هم موفق بوده اند. فراماسونها در واتیکان و بعضی از فرقه های پروتستان هم نفوذ کرده اند. از این مطلب می توان نتیجه گرفت که مشکلات اخیر واتیکان با اسلام و کشورهای اسلامی نیز ناشی از همین موضوع می باشد.

· یهودیت : اکثر یهودیان بالاخص ساکنین اسرائیل جزء وابستگان تشکیلات ماسونی هستند . ارتباط یهود و فراماسونری ارتباطی دوطرفه است، یهود به رواجتعالیم ماسونی یا کابالا پرداخته و فراماسونری هم از یهود حمایت می کند.

در تصویر زیر، جبهه های مختلف فراماسونری را در مواجهه با ادیان الهی ملاحظه می فرمایید:





پس از ذکر اطلاعات مقدماتی پیرامون فراماسونری، به بررسی شواهد ارتباط کشور ها و گروه های مختلف با فراماسونری می پردازیم.

شواهد ارتباط آمریکا با فراماسونری

1 – برجسته ترین افرادی که بیانیه ی اعلان استقلال آمریکا را در سال 1776 میلادی امضا کردند، فراماسون بوده اند.(45) اینان عبارتند از:



Benjamin Franklin-Thomas Jefferson-George Washington-John Adams

(البته در مورد جان آدامز نظرها متفاوت است، ولی در مورد 3 تن دیگر، در ماسون بودنشان شکی وجود ندارد. نکته ی دیگر این که منظور از John Adams در این جا، John Adams پدر است، نه John Quincy Adams یا John Adams پسر.)




برجسته ترین امضا کنندگان بیانیه ی اعلان استقلال آمریکا در سال 1776. (همگی آنها ماسون بوده اند)


George Washington که اولین رئیس جمهور آمریکا بود، لقب استاد اعظم فراماسونری (بالاترین درجه و رتبه در فراماسونری ، و تقریباً همرده ی اسقف در مسیحیت و خاخام در یهودیت) داشت. در تصویر، جرج واشنگتن در یک لژ فراماسونری دیده می شود، در این عکس علامت گونیا و پرگار روی پیشبند وی دیده می شود و در بالای سرش علامت G (=Goatبز) نمایش داده شده است. (46)




جرج واشنگتن در لژ فراماسونری



مجسمه یادبود جرج واشنگتن در شهر واشنگتن.(47) بسیاری از مردم آمریکا که از این مجسمه بازدید میکنند , از مشاهده مجسمه نیمه لخت اولین رییس جمهور خود تعجب می کنند . اما اگر این مجسمه را با تصویری که شیطان پرستان از شیطان (Bamphomet) متصورند مقایسه کنیم به مطالب مهمی پی خواهیم برد. به خصوص اگر به حالت دست ها توجه کنیم. (نکته دیگری که در شکل دیده میشود, عصایی است که در دامن (Bamphomet) وجود دارد و به دور آن دو مار پیچ خورده اند. امروزه این علامت سمبل تجارک بوده و Caduceus نام دارد. این علامت اصالتا" در مصر باستان وجود داشته است و با توجه به وجود تجار بزرگ در فراماسونری , به نظر میرسد که آنان تعمدا" از این علامت به عنوان سمبل تجارت استفاده کرده اند و متاسفانه کماکان این علامت در نقاط مختلف دنیا به عنوان نماد تجارت استفاده میشود.)







2 – طرح های اولیه ارائه شده برای پرچم آمریکا، به وضوح دارای علامت ها و نمادهای فراماسونری بودند.(49) از جمله چشم جهان بین یا چشم نورافشان، که به نظر می رسد به دلیل نوپا بودن آمریکا در آن زمان، مؤسسین آمریکا از ریسک در این زمینه اجتناب کردند، زیرا به دلیل وجود جو مذهبی در مردم آن زمان، ممکن بود علایم واضح ماسونی، مردم را از نیات شیطانی سیاستمداران آگاه نماید و بدین ترتیب، حکومت نوپای ماسونی آمریکا سرنگون گردد.



طرح های اولیه پیشنهادی برای پرچم آمریکا(به چشم جهان بین توجه فرمایید.)


3 – اکثر روسای جمهوری آمریکا در گروه های مخفی و ماسونی شامل Masonry، Freemasonry، Occult، Illuminati، Secret Society و ... عضو بوده اند؛ به نحوی که 14 تن از آن ها تنها عضو فراماسونری بودند و قریب به همین تعداد نیز در گروه های Illuminati و ... عضویت داشته اند. به جرأت می توان گفت که بالغ بر 95 – 90 در صد آنها عضو این گروه ها بوده اند و در این زمینه نیز اسناد و مدارک زیادی به دست آمده است.(50) در این مورد هیچ تفاوتی بین جمهوریخواه ها و دموکرات ها وجود ندارد؛ حتی گهگاه ارتباط دموکراتها با لابی های صهیونیستی آمریکا مثل ایپک، قوی تر از جمهوریخواه ها بوده است.

تنها چند رئیس جمهور آمریکا قطعاً غیر ماسونی یا ضد ماسونی بوده اند که مهمترین آن ها عبارتند از:(51)

1 – Abraham Lincoln (ترور شد.)
2 – Ulysses S .Grant (جزء روسای جمهور قدیم است.)
3 – John F. Kennedy (ترور شد.) « کندی، تنها رییس جمهور کاتولیک آمریکا بوده است. »

چند مثال از روسای جمهور ماسونی:




جمهوریخواه: جرج بوش پدر, جرج بوش پسر دموکرات : لیندون جانسون, بیل کلینتون
(هر دو عضو گروه اسکلت و جمجمه بوده اند.)



رونالد ریگان رییس جمهور جمهری خواه سابق آمریکا در مراسم کسب گواهینامه ماسونی یک فراماسونر در کاخ سفید



روسای جمهور ضد ماسونی:





آبراهام لینکلن اولیسس گرانت جان.اف.کندی


نکته ی مهم و بحث برانگیزی که جلب توجه می کند، این است که چرا از بین 3
رئیس جمهور ضد ماسون ، 2 نفرشان ترور شدند در حالی که از بین روسای جمهور ماسون، کسی ترور نشده است؟!(52)

4 – نحوه ی ساخت بناها و ساختمان های شهر واشنگتن (پایتخت آمریکا).

این شهر در بین مسیحی های غیر اوانجلیکال مثل کاتولیک ها و فرقه های دیگر پروتستان، به دلیل وجود علامت ها و نمادهای شیطانی به شهر شیطان ملقب شده است.

* اولین ساختمان مورد بحث، پنتاگون (وزارت جنگ آمریکا) است. پنتاگون به شکل 5 ضلعی ساخته شده، که اگر اقطار آن را به هم وصل کنیم، ستاره ی پنج گوش در وسط آن به وجود می آید که نسبت به کاخ سفید، معکوس است و تشکیل Baphomet می دهد.(53)



عکس راست: نماد های مختلف از Pentagon, و موقعیت آن نسبت به کاخ سفید. همان گونه که ملاحظه می فرمایید ,اقطار Pentagon نسبت به کاخ سفید ,حالت ستاره 5 گوشه ی معکوس یا Baphomet دارد_ عکس چپ: تصویر فوق همان تصویر مجاور است که چرخانده شده تا حالت Baphomet اقطار پنتاگون نسبت به کاخ سفید , بهتر مشخص شود.


* نحوه ی قرار گیری ساختمان های مهم دولتی و ماسونی از جمله کاخ سفید و کنگره (کاپیتول) نسبت به یکدیگر:

* اگر کاخ سفید و میدانهای اطرافش را به هم وصل کنیم، نسبت به کاخ سفید، شکل ستاره ی 5 پر معکوس یا Baphomet به دست می آید.(54) تصویر زیر که مطلب فوق را نشان می دهد، توسط برنامه ی Google Earth تهیه شده است.



نحوه قرار گرفتن میادین اطراف کاخ سفید (تشکیل Baphomet )



* در این تصویر، نقشه ی اولیه ی واشنگتن دیده می شود. با دقت در این نقشه خواهیم دید که طراحی خیابانها و میادین به گونه ای بوده است که نماد Baphomet در گوشه ای از آن رؤیت شود.(55)




نقشه ی اولیه شهر واشنگتن. در داخل دایره قرمز , شما میتوانید Baphomet را به وضوح ببینید که فقط نصف یک ضلع آن ناقص است که این نقص در داخل بیضی آبی نشان داده شده است. به نظر میرسد که طراحان ماسونی شهر واشنگتن برای ممانعت از مخالفت جامعه ی آن زمان آمریکا(که به شدت مذهبی بود). قسمت کوچکی از Baphomet را طراحی نکرده اند تا از وضوح آن بکاهند.



* در این شکل، 3 ساختمان مهم آمریکا دیده می شود؛ اگر از ساختمان کنگره (کاپیتول) به کاخ سفید خطی رسم کنیم (البته این خط در امتداد خیابانی قرار می گیرد که این 2 ساختمان را به هم وصل کرده است.)، و خطی هم از کنگره به بنای یادبود جفرسون Jefferson Memorial وصل کنیم (جفرسون نیز ماسون بوده است)، علامت پرگار به وجود می آید. همچنین اگر دو خط عمود بر هم از بنای یادبود لینکلن (Lincoln Memorial) به کاخ سفید و بنای یادبود جفرسون وصل کنیم، علامت گونیا حاصل می شود. (لازم به ذکر است که لینکلن ماسون نبوده است، اما بنای یادبودش را نیز خودش نساخته است، بلکه یک رییس جمهور ماسون بنای مذکور را احداث کرده است.) تصویر زیر که مطلب فوق را نشان می دهد، توسط برنامه ی Google Earth تهیه شده است.




وضعیت قرار گیری ساختمان دولتی و ماسونی شهر واشنگتن

* همچنین زاویه ی به وجود آمده بین 2 خط فرضی که یکی از بنای یادبود جفرسون و کاخ سفید می گذرد و دیگری از پنتاگون به کاخ سفید کشیده می شود، 33 درجه می باشد. البته این نکته را باید خاطر نشان کرد که زاویه ی 33 درجه ی مذکور را تنها هنگامی که تصویر شهر واشنگتن با مقیاس واقعی تهیه شود، می بینیم. و در صورتی که مقیاس را رعایت نکنیم، زاویه ی مذکور را نمی بینیم. تصویر زیر که مطلب فوق را نشان می دهد و نمای شهر را با مقیاس واقعی ارایه می نماید، توسط برنامه ی Google Earth تهیه شده است.


وضعیت قرار گیری ساختمان دولتی و ماسونی شهر واشنگتن



تمام این نکات گفته شده، نشان دهنده ی توطئه ی فراماسونها است. به نحوی که آنها حتی نمادهای خود را در طراحی شهرها به کار بسته اند.




 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
ادامه بحث فراماسونري

ادامه بحث فراماسونري



5 - اولین سنگ بنای کنگره (کاپیتول) که حدود 200 سال پیش در خاک گذاشته شد، دارای نقش پرگار و گونیای فراماسونری بود.(56)

می توان گفت که حتی کنگره ی آمریکا هم با اهداف ماسونی پایه ریزی شد. در تصاویر زیر مراسم نمادینی را می بینید که به مناسبت دویستمین سالگرد تأسیس کنگره برگزار شد. این مراسم دقیقآً مشابه مراسم واقعی تأسیس کنگره در 200 سال پیش بود. (به علامت پرگار و گونیای روی سنگ بنا توجه فرمایید.)





مراسم نمادینی که به مناسبت دویستمین سالگرد تاسیس کنگره برگزار شد.(به علامت روی سنگ بنا توجه فرمایید.)



مراسم نمادینی که به مناسبت دویستمین سالگرد تاسیس کنگره برگزار شد.(به علامت روی سنگ بنا توجه فرمایید.)



سنگ بنایی که در سال 1932 به مناسبت صد و سی نهمین سالگرد تاسیس کنگره و در مراسمی مشابه مراسم بالا مورد استفاده قرار گرفت. این سنگ در حال حاظر در موزه نگه داری میشود.




نمایی از داخل کنگره آمریکا( کاپیتول) . به دو تبر ضخیم در دو طرف پرچم آمریکا توجه فرمایید . این تبر ضخیم (Fasces) نام داشته و نماد لژیون های ارتش روم بوده است. موسولینی نیز که در جنگ جهانی دوم با ادعای احیای روم قدرت گرفته بود , در پرچم ایتالیا علامت (Fasces) را قرار داد . کلمه فاشیسم نیز از کلمه ی (Fasces) اقتباس شده است . نام کاپیتول نیز از نام گرگ ماده ی کاپیتول که نماد روم بوده , برداشته شده است.

توضیح یک نکته: با توجه به کنگره ی آمریکا متوجه می شویم که پیش بینی تعدادی از روایات اسلامی در مورد آخرالزمان به حقیقت پیوسته اند. زیرا در روایات ذکر شده است که در آخرالزمان، روم به حیله ای در عراق حاضر می شود. بسیاری از علما و محققین نیز آمریکا را همان روم روایات می دانند.(57) همان طور که در تصاویر ملاحظه کردید، نام کنگره ی آمریکا (Capitol) از نام گرگ ماده ی کاپیتول که نماد روم باستان بوده، اقتباس شده است. به علاوه، تبرهای ضخیم کنگره ی آمریکا (Fasces) نیز نماد لژیون های ارتش روم بوده است. این موارد در کنار نشانه های فراوان دیگری که وجود دارند، نشان می دهد که ساختار سیاسی آمریکا از روم باستان اقتباس شده است. بدین ترتیب پیش بینی روایات به حقیقت پیوسته است. ذکر این نکته ضروری است که ساختار فکری و فلسفه ی وجودی کشور آمریکا از تعالیم ماسونی مصر باستان منشأ گرفته است، اما ساختار سیاسی آمریکا شباهت فراوانی با روم باستان دارد.

6 – مهر رسمی ایالات متحده ی آمریکا که در پشت اسکناس 1 دلاری آمریکا نیز وجود دارد، از شواهد مهم دیگر نشان دهنده ی ارتباط آمریکا با فراماسونری می باشد.(58)



اسکناس یک دلاری آمریکا


علایم و شواهدی که بر روی دلار وجود دارند و ارتباط فراماسونری را با آمریکا نشان می دهند، عبارتند از:

1) علایم ماسونی روی دلار: چهره ی جرج واشنگتن ، استاد اعظم فراماسونری و اولین رئیس جمهور آمریکا دیده می شود. در مهر سازمان خزانه داری آمریکا بر روی دلار نیز، 13 عدد دایره ی سفید در شکل ^ مانند مشاهده می گردد. (13 عدد مقدس یهودیان و عدد خوش یمن ماسون ها است و آمریکا نیز در ابتدا 13 ایالت داشت.).



عکس جرج واشنگتن بر روی دلار مهر وزارت دارایی آمریکا


2) علایم ماسونی پشت دلار: تصاویر مهر رسمی ایالات متحده ی آمریکا در پشت دلار، مهمترین علایم ماسونی هستند. 2 طرح اصلی در مهر آمریکا وجود دارد. در طرح اول، بر بالای سر عقاب، ستاره ی داوود یا ستاره ی شش گوش دیده می شود که با 13 ستاره ی کوچک طراحی شده است. همچنین در یک پای عقاب، 13 عدد تیر یا پیکان قرار گرفته است و در پای دیگر نیز، 13 برگ زیتون و 13 دانه ی زیتون وجود دارد؛ در وسط مهر نیز، پرچم آمریکا با 7 خط سفید و 6 خط سیاه، مجموعاً 13خط طراحی شده است. (شکل زیر)




یکی از دو طرح مهر رسمی ایالات متحده ی آمریکا در پشت اسکناس 1 دلاری



ستاره 6 گوش در مهر رسمی آمریکا و پشت دلار



نکته ی مهم: مهر رسمی آمریکا در حدود دو قرن پیش ساخته شد. وجود علامت ستاره ی شش گوش در مهر رسمی ایالات متحده ی آمریکا (که کشوری مسیحی است.) از 200 سال قبل از تاسیس اسراییل، نشان می دهد که طرح ایجاد اسراییل از قرن ها پیش ریخته شده و هولوکاست، افسانه و بهانه ای بیش نیست.

در طرح دوم مهر رسمی آمریکا، هرمی وجود دارد که در رأس آن، تصویر مثلث نور افشان یا چشم جهان بین نقش بسته است. تعداد پله های هرم، 13 عدد می باشد. همچنین عبارت « Novus Ordo Seclorum = نووس اوردو سکلوروم » (به زبان لاتین)، یا New World Order(معادل آن در انگلیسی) در پایین مهر نوشته شده است. آنچه که امروزه دیده می شود، استفاده ی مکرر سردمداران آمریکا از جمله جرج بوش پسر، از شعار « فرمان جدید دنیا یا نظم نوین جهانی » می باشد که این شعار مهمترین برنامه ی ماسونها جهت تشکیل حکومت جهانی شیطانی است. نکته ی دیگر اینکه، اصرار در استفاده از عدد 13 و نمادهای مربوط به مصر باستان در دلار آمریکا، نشان دهنده ی ارتباط آمریکا با فراماسونری است و این تنها توجیه منطقی این قضیه است.



یکی دیگر از دو طرح مهر رسمی ایالات متحده آمریکا در پشت اسکناس 1 دلاری


در تصویر زیر، ما اگر پرگار و گونیای ماسونی را روی هرم و چشم جهان بین منطبق کنیم، نوک پرگار، دو حرف M وN را قطع می کند و محل تلاقی گونیا با حروف، 3 حرف S و O و A خواهد بود، از کنار هم گذاشتن این حروف، کلمه ی ماسون به دست می آید (MASON).





ایجاد کلمه ی (Mason) از قرار دادن علامت ماسونی پرگار و گونیا بر روی مهر رسمی آمریکا

یک توضیح در مورد دلار آمریکا: از سال 1957 در پشت تمامی اسکناس های دلار آمریکا عبارت « IN GOD WE TRUST » (ما به خدا ایمان داریم) نقش بست. البته این عبارت در سال های قبل نیز هر از چند گاهی بر روی سکه های آمریکایی نقش می بست و سپس ناپدید می شد. اما اسکناس های آمریکا از سال 1957 این عبارت را در پشت خود داشتند.



عبارت (in god we trust) در پشت دلارهای آمریکا

بنا به نظر عده ی زیادی از صاحبنظران، این حرکت آمریکا در سال 1957 (که فقط 12 سال از پایان جنگ جهانی دوم گذشته بود و آمریکا وارد دوران جنگ سرد با شوروی شده بود)، تنها به منظور مقابله با حرکت کمونیسم که علناً بی خدایی را ترویج می کرد، انجام شد. در واقع هدف آمریکا از این کار، جلب حمایت مردم آمریکا و بقیه ی کشورهای مسیحی بود. به طوری که در سال های بعد از فروپاشی شوروی، زمزمه هایی مبنی بر حذف این عبارت از پشت اسکناس ها شکل گرفت که حامیان این طرح، موفق به تصویب آن در کنگره نشدند. شکل زیر نیز یکی از تحلیل ها را در این رابطه نشان می دهد.(59)




تحلیل پیرامون علت قرار گرفتن عبارت (IN GOD WE TRUST) در پشت دلار های آمریکا


اتفاق دیگری که این تحلیل را تأیید می کند، حذف عبارت « IN GOD WE TRUST » از حاشیه ی سکه ی 1 دلاری یادبود جرج واشنگتن در ماه مارس سال 2007 است.(60) البته وزارت دارایی آمریکا از این مسأله عذرخواهی کرده و آن را سهوی و غیرعمد دانسته است؛ اما وجود حداقل 50000 عدد از مسکوکات فاقد این عبارت در آمریکا، پذیرش سهوی بودن این مسأله را بسیار مشکل می نماید. زیرا اشتباه در ضرب این تعداد سکه، بعید است. لازم به ذکر است که سکه های یادبود، به طور کلی کمیابند و 50000 عدد سکه ی فاقد عبارت مذکور در بین این سکه های کمیاب، عدد قابل ملاحظه ای است.




مطلبی از سایت YAHOO پیرامون حذف عبارت (IN GOD WE TRUST) از سکه های یادبود 1 دلاری جرج واشنگتن در ماه مارس سال 2007




سکه یاد بود 1 دلاری جرج واشنگتن در سال 2997 (قبل از ماه مارس) .به عبارت in god we trust در حاشیه آن توجه فرمایید.

بنابراین به سهولت می توان دریافت که درج عبارت « IN GOD WE TRUST » بر روی اسکناس های آمریکایی از سال 1957 به بعد، به دلیل اعتقاد سردمداران آمریکا به خداوند متعال نبوده است؛ بلکه این سردمداران لامذهب و حتی ضد مذهب، از عبارت مذکور به عنوان حربه ای برای مبارزه با حکومت کمونیستی شوروی (که آن هم علناً بی خدایی را ترویج می نمود)، استفاده می کردند. به همین دلیل عبارت « IN GOD WE TRUST » را می توان به عنوان وسیله ای برای فریب افکار عمومی توسط سیاستمداران آمریکایی قلمداد کرد.

7 – شاهد دیگر ماسونی بودن حکومت آمریکا، پرچم کنونی این کشور است که از 13 خط سفید و قرمز تشکیل شده است. (13 عدد خوش یمن ماسون ها است.)



13 خط سفید و قرمز در پرچم آمریکا




8 – علامت دست شیطان در دست روسای جمهور آمریکا و همپیمانانشان.

در تصاویر فراوانی، جرج بوش با علامت دست شیطان دیده می شود.(61) وی این علامت را به کرات و در مکانهای مختلف استفاده کرده است.



علامت دست شیطان در دست جرج بوش , بیل کلینتون و سیلویو برلوسکونی

لازم به ذکر است که همین مسأله برای جرج بوش و خانواده اش دردسر ساز شد، چرا که در روزنامه ها و نشریات، انتقاد شدیدی از این رفتار گشت. خانواده ی جرج بوش در توجیه این مسأله گفتند که: « علت استفاده ی ما از علامت مذکور، این است که ما طرفدار تیم تگزاس لانگهورنز هستیم و این علامت نیز علامت طرفداران تیم تگزاس لانگهورنز است. ».

البته این توجیه مطمئناً دروغ است. مطالبی که این توجیه را رد می کنند عبارتند از:

1) علامت تیم تگزاس لانگهورنز، عمدتاً با هر دو دست و با پشت دست نشان داده می شود، ولی علامت دست شیطان (که توسط خانواده ی بوش مورد استفاده قرار می گیرد)، با یک دست و با کف آن نمایش داده می شود. (62) (البته گهگاه ممکن است علامت تگزاس لانگهورنز با یک دست نیز نشان داده شود.)






جرج بوش و طرفدار تیم تگزاس لانگهورنز(به تفاوت علامت ها توجه فرمایید.)


2) جرج بوش در دانشگاه « Yale » تحصیل کرده و هیچگاه در دانشگاه « Texas Longhorns » درس نخوانده است؛ بنابراین طرفداری وی از تیم تگزاس لانگهورنز که تیم ورزشی همان دانشگاه است، عجیب به نظر می رسد!(63)

3) استفاده ی مکرر بوش از علامت مذکور در مکان های مختلف و جلسات گوناگون، بیانگر این مطلب است که علامت مورد استفاده توسط او، نمی تواند علامت یک تیم ورزشی باشد. چرا که بوش حتی در جلساتی که هیچ سنخیتی با ورزش ندارند نیز، از علامت Cornuto استفاده کرده است. برای مثال، وی این علامت را در جلسات سیاسی، دیدار با سران کشور های دیگر (به خصوص سران کشور های غربی) و ... به کار برده است. حال آن که سران کشور های دیگر، تیم راگبی تگزاس لانگهورنز را نمی شناسند و علامت این تیم برای آنان معنی ندارد. مگر این که علامت مذکور را همان Cornuto یا « دست شیطان » فرض کنیم که در این صورت، می توانیم بگوییم که علامت دست جرج بوش برای آن ها نیز که عمدتاً ماسون هستند، معنا دار بوده و به صورت سلام ماسونی و شیطانی معنا می شود.
4) عضویت جرج بوش در گروه ماسونی « Skull & Bones » و استفاده ی اعضای این گروه از Cornuto به عنوان علامت « دست شیطان »، خود دلیل دیگری است که نشان می دهد علامت مذکور، دقیقاً به معنای « دست شیطان » است، نه چیز دیگر.


بنابراین همان گونه که ملاحظه فرمودید، توجیه خانواده ی بوش در استفاده از Cornuto بی اساس بوده، و این علامت، معنای دیگری جز « دست شیطان » نمی تواند داشته باشد.


نکته ی مهم: علامت Cornuto علامتی است که باید در تفسیر آن بسیار محتاطانه عمل کرد. زیرا علاوه بر معنای « دست شیطان » که در غرب شناخته شده است، معانی دیگری نیز دارد. برای مثال در بین ناشنوایان، این علامت، مترادف I Love You است. در مناطق آذری زبان ایران و ترکیه نیز این علامت، نماد بوزقورت (گرگ خاکستری) می باشد که این نماد ، در بین آذری ها شناخته شده است . بنابراین Cornuto هنگامی به معنای دست شیطان است که یک فرد شنوای اروپایی یا آمریکایی در مکان های متعدد از این علامت استفاده می کند و از سوی دیگر، این شخص با گروه های مخفی و مشکوک مرتبط است.(64) به عبارت دیگر، هر گردی گردو نیست! برای اطلاق لفظ دست شیطان به علامت Cornuto باید هم به محل زندگی فرد ، موقعیت ، وضعیت جسمی ، ارتباط وی با گروه های مشکوک و دلیل وی در استفاده از این علامت بررسی شود. در ضمن، استفاده از Cornuto در کنار علایم دیگر شیطانی اهمیت دارد. در واقع این علامت، تأیید کننده است نه اثبات کننده.





ادامه دارد






 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
ادامه بحث فراماسونري

ادامه بحث فراماسونري

ادامه ی شواهد ارتباط آمریکا با فراماسونری



(جرج بوش و جان کری دو رقیب از یک گروه)؛ این مسأله باعث سر و صدای زیادی در روزنامه ها شد و از نظر آنها معنی نداشت که دو رقیب انتخاباتی، عضو یک گروه باشند؛ زیرا در این حالت، رقابت بین این دو بی معنی بود. (از همین جا می توان فهمید که احزاب مخالف و جناح بندی در آمریکا معنا ندارد و همه ی احزاب آمریکا، جزء شبکه های ماسونی هستند.) گروه استخوان و جمجمه (Skull & Bones)، محلی برای پرورش نخبگان سیاسی آمریکا است تا گروه های ماسونی بتوانند توسط این نخبگان، اهداف شیطانی خود را پیش ببرند.

گروه (Skull & Bones) محلی برای انجام اعمال شیطانی و تصمیم گیری برای آینده ی آمریکا و کل جهان است. در مورد ماهیت شیطانی این گروه، اسناد فراوانی وجود دارند که چند تا از آن ها در زیر ارایه می شوند:



برای دانلود فیلم اینجا کلیک کنید:



A: فیلمی کوتاه و صامت از گروه (Skull & Bones).
9 – عضویت هر دو رقیب انتخاباتی انتخابات ریاست جمهوری سال 2004 آمریکا در گروه مخفی و ماسونی (Skull & Bones).(65)


کليپي از گروه مخفي و ماسوني (Skull & Bones)






(این مراسم برای عضویت در گروه ضروری است. گفته می شود که جرج بوش در بین اعضای این گروه، در مراسم مذکور تبحر فراوانی داشته و ملقب به Magog بوده است.66 B: تصویری از مراسم شیطانی گروه (Skull & Bones) در کنار قبرستان.




تصويري از مراسم شيطاني گروه مخفي و ماسوني (Skull & Bones)


علاوه بر مقالات فراوانی که درباره ی عضویت جرج بوش و جان کری در گروه ماسونی (Skull & Bones) وجود دارد، شواهد تصویری نیز وجود دارند که از حضور این دو سیاستمدار مشهور در این گروه، پرده برمی دارند. این شواهد عبارتند از:

A: تصویر جرج بوش در گروه Skull & Bones


عضويت جرج بوش در گروه مخفي و ماسوني (Skull & Bones) در دانشگاه Yale

جرج بوش و جان کری در دو روز مختلف، در یک برنامه ی تلویزیونی حاضر شدند و به سوالات پاسخ دادند. در لا به لای این سوالات، سوالی هم در رابطه با عضویت در گروه (Skull & Bone) پرسیده شد که هر دو نفر، عضویت در گروه (Skull & Bones) را رد نکردند، اما از توضیح دادن در این زمینه خودداری نمودند.

در برنامه ی مذکور، مجری برنامه از جرج بوش سؤال می کند: « شما هر دو نفر(بوش و کری)، عضو گروه مخفی (Skull & Bones) هستید؛ بگویید که چه سری در این گروه وجود دارد؟ »

جرج بوش پاسخ می دهد: « موضوع به قدری سری است که نمی توانیم درباره ی آن صحبت کنیم. »

مجری می پرسد: « این حرف چه معنایی برای آمریکا (مردم آمریکا) دارد؟ نظریه های توطئه (درباره ی توطئه آمیز بودن گروه Skull & Bones)، روز به روز بیشتر می شوند. »

جرج بوش می خندد و پاسخ می دهد: « بله مطمئناً آن ها (نظریات توطئه) وجود دارند. من نمی دانم. من هنوز صفحات اینترنتی را نخوانده ام. »

مجری می گوید: عدد 322 (کد رمزی گروه Skull & Bones) ...؟

جرج بوش در ادامه می خندد و موضوع بحث عوض می شود.

همان طور که گفته شد، جرج بوش در پاسخ به سؤال مجری، عضویت خود را در گروه مخفی (Skull & Bones) کتمان نمی کند؛ بلکه می گوید که موضوع مورد نظر سری است. همین مسأله شک ما را به شیطانی بودن فعالیت های گروه مذکور بیشتر می کند.



در فیلم دیگر که مربوط به مصاحبه با جان کری است، مجری سؤالات مشابه می پرسد و جان کری هم بسیار شبیه به جرج بوش به سؤالات پاسخ می دهد. به این نحو که، او نیز عضویت در گروه (Skull & Bones) را کتمان نمی کند؛ ولی ابراز می دارد که هیچ چیزی برای گفتن ندارد، زیرا موضوع بسیار سری است. جان کری سپس خندیده و بحث را عوض می کند.67

برای دانلود فیلم مصاحبه ی جرج بوش، اینجا کلیک کنید








برای دانلود فیلم مصاحبه ی جان کری، اینجا لینک کلیک کنید












« انسان هیچ گاه مانند زمانی که در محراب فراماسونری زانو به زمین می زند و دعا می کند، به خدا نزدیک نمی شود. » مجله ی M.S.A. Magazine
68

اشاره ی مستقیم و صریح رامسفلد به فراماسونری، و تعریف و تمجید از آن، نشان می دهد که خود وی نیز عضو همین گروه هاست و از آنها حمایت می کند. (البته خاطر نشان می شویم که اشاره ی او به « خدا »، دروغی بیش نیست. چرا که در ابتدای مقاله نیز به ماده گرایی ماسون ها و شیطان پرستان پرداختیم و گفتیم که آن ها به خداوند و هیچ موجود فرازمینی اعتقاد ندارند. مدارک فراوانی نیز در مورد این مسأله وجود دارد.)

10 – سخن دونالد رامسفلد(وزیر جنگ سابق آمریکا).
Man is never closer to God than when he kneels, spiritually *****, at the altar of Freemasonry.

Masonic Services Association

M.S.A. Magazine


Volume 19, page 14



دونالد رامسفلد (وزير جنگ سابق آمريکا)




از نظر پاپ قبلی، ماهیت اعمال جرج بوش شیطانی بوده و او ویژگی های Antichrist را دارا است. دلایل پاپ در زمینه ی این ادعا، عبارتند از: برابر بودن اسم George Bush با عدد 666، توجیهات مذهبی بوش برای اعمال شیطانی، عضویت بوش در گروه ماسونی (Skull & Bones)، رابطه ی بوش با شیطان پرستان و علاقه ی بوش به جنگ و خونریزی.(69) البته بیان این مطلب به این معنی نیست که ما هم قبول کنیم که خود شخص جرج بوش دجال است؛ بلکه از نظر ما احتمالاً خود تشکیلات فراماسونری، دجال آخرالزمان است که ان شا الله در پایان مقاله به این مطلب خواهیم پرداخت.


11 – دجال (Antichrist) بودن جرج بوش از نظر پاپ قبلی (پاپ ژان پل دوم).


پاپ ژان پل دوم (پاپ قبلي)




بخشي از خبري که در آن اشاره شده که پاپ ژان پل دوم ,جرج بوش پسر را دجال (Antichrist) ميداند.


(70)

همان طور که گفته شد، 33 در فراماسونری عددی خوش یمن است و صاحب درجه ی 33، بیشترین قدرت را داراست. به نظر می رسد که فراماسونرها این موضوع را به تمام فعالیتهایشان تعمیم داده و تلاش کرده اند تا در حوالی مدار 33 درجه ی عرض جغرافیایی، فعالیت های خاصی را انجام دهند. (منظور از حوالی 33 درجه، مناطق بین مدارهای 5/32 و 5/33 درجه است.).

بعضی از این فعالیت ها عبارتند از:

(71)

لژ مذکور، معروفترین و مهم ترین لژ آمریکاست. سؤال اینجاست که چرا ماسون ها این لژ مهم را در شهرهای معروف و بزرگ آمریکا نساختند، و شهر کوچک چارلستون (در مدار 33 درجه) را به عنوان محل این لژ برگزیدند!؟

(72)

فراماسونها قانونی دارند به نام (King Kill 33.)؛ اعتقاد دارند پادشاه 33 باید کشته شود و ما می بینیم که جان.اف.کندی ضد ماسون را در شهر دالاس در مدار 33 درجه ترور کردند؛ سؤال اینجاست که چرا این شهر و چرا در مدار 33 درجه؟ آیا در شهر دیگری نمی توانستند این کار را بکنند!؟

12 – فتنه های پیاپی از سوی آمریکا در مدار 33 درجه ی عرض جغرافیایی جهان. 1) ساخت اولین مجلس اعلی فراماسونری طیف « Scottish Rite » و معروفترین لژ اسکاتلندی در آمریکا در شهر چارلستون در مدار 33 درجه. 2) قتل جان. اف.کندی (رئیس جمهور کاتولیک و ضد ماسون آمریکا) در شهر دالاس در مدار 33 درجه.


موقعيت شهرهاي چارلستون (دايره قرمز) و دالاس (بيضي قرمز) در نزديکي مدار 33 درجه (خط قرمز).




البته لازم به ذکر است که هیروشیما در 34 درجه و ناکازاکی دقیقاً در 33 درجه قرار دارد. سال 1945 از این جهت سال جادویی ماسون ها است که اگر سال 1776 را که سال اعلان استقلال آمریکا و تشکیل اولین کشور با ارکان ماسونی است، از 1945 کم کنیم عدد 169 به دست می آید (169=1945-1776(. عدد 169 حاصلضرب 13 در 13 است و همان طور که می دانیم 13 عدد خوش یمن ماسون هاست (169=13*13).(73)

3) انفجار اولین بمب های اتمی در هیروشیما و ناکازاکی در نزدیکی مدار 33 درجه، در سال جادوئی از دیدگاه ماسون ها (9451).


موقعيت شهر ناگازاکي (داخل بيضي قرمز) در نزديکي مدار 33 درجه (خط قرمز).




4) تهدید مداوم دمشق در نزدیکی مدار 33 درجه.


موقعيت شهر دمشق (داخل بيضي قرمز) در نزديکي مدار 33 درجه (خط قرمز).




هدف آمریکا در این تهاجم، حمله به تهران بوده است، سؤالی که مطرح می شود، این است که چرا به جای اینکه آمریکایی ها مثلاً در کویر های سمنان (که آن جا هم کویری و خالی از سکنه است، اما نزدیک تهران می باشد)، فرود بیایند، در طبس که فاصله ی زیادی از تهران دارد، ولی در مدار 33 درجه واقع شده است، فرود آمدند.

5) واقعه ی طبس (محل فرود هواپیماهای آمریکائی برای آزادی گروگان های این کشور) در مدار 33 درجه.


منطقه فرود آمريکايي ها در صحراي طبس(داخل دايره قرمز) در نزديکي مدار 33 درجه(خط قرمز).



(74)


شهر بابل، معروف به شهر شیطانی است. به نحوی که منطقه ی بابل در روایات اسلامی نیز نفرین شده است.(75) همچنین فرضیه های علمی و تاریخی وجود دارند که ابراز می دارند احتمالاً مصریان باستان، تعالیم ماسونی خود را از بابلیان مهاجر آموخته اند. این شهر، یکی از شهرهای معروف آخرالزمان نیز می باشد. چرا که به اعتقاد فراماسونها، قبل از ظهور ضد مسیح (رهبر بزرگ ماسون ها) و به حکومت رسیدنش، شهر بابل باید فتح شود. علاوه بر این، حضور بابل در مدار 33 درجه، خود عامل دیگری است که ماسون ها را به سمت تسخیر آن می کشاند. از سوی دیگر، گروه های منحرف اوانجلیکال که ارتباطشان با فراماسونری در ادامه ی مقاله بررسی خواهد شد) نیز ادعا می کنند که قبل از ظهور حضرت مسیح (ع)، شهر بابل باید فتح شود! همین گروه ها از اشغال عراق توسط دولت بوش، حمایت فراوانی کردند؛ زیرا این حرکت را زمینه ساز ظهور مسیح (ع) می دانستند!(76)


از مجموعه ی مطالب فوق می توان فهمید که احتمالاً انگیزه ی ماسون ها و همپیمانانشان از اشغال عراق، صرفاً تسلط بر منابع نفتی این کشور نبوده است؛ بلکه آنان، هم به دلیل اهمیتی که برای بابل در آخرالزمان قایلند و هم با هدف تحقق اسراییل نیل تا فرات (به عنوان پیش زمینه ی ساخت معبد سلیمان)، دست به اشغال زده اند.

6) اشغال بابل (نزدیک بغداد در عراق) در مدار 33 درجه.


موقعيت شهر بابل (داخل بيضي قرمز) در نزديکي مدار 33 درجه (خط قرمز).


اما نکته ی جالبی که در این رابطه می توان به آن اشاره کرد، این است که در آوریل سال 2006، خبر بسیار مهمی در رسانه ها و سایت های اینترنتی درج شد که تحلیل ما را پیرامون اشغال عراق تأیید می نماید.

در این خبر ذکر شده بود که ماهواره ی سرویس جاسوسی روسیه، تصاویر ماهواره ای عجیبی از یک مراسم مذهبی در منطقه ی باستانی بابل عراق ارسال کرد که در این مراسم، تعداد زیادی از سربازان و فرماندهان ارشد آمریکایی مستقر در عراق، حلقه ای به طول یک کیلومتر در اطراف یک منطقه ی باستانی در حال حفاری تشکیل دادند و با آداب و رسومی همچون آداب و رسوم اقوام جاهلی و بت پرست، با حالتی احترام آمیز، مجسمه ی یک موجود شیطانی بابل باستان با عنوان « مار بالدار » را از زیر خاک بیرون آوردند و با نهایت احترام در یک محموله ی بار هوایی قرار دادند تا به آمریکا منتقل کنند.(77)

درج این خبر، سبب اعتراض شدید مسلمانان عراق، پیروان آیین ارتدوکس در روسیه، و تعدادی از مسیحیان شد. چرا که آن ها این حرکت را مایه ی زنده نگاه داشتن آداب بت پرستی می دانستند. قباحت این حرکت آمریکاییان، کار را بدانجا رسانده که نویسنده ی یکی از مقالات، از رواج گسترده ی بزرگداشت و پرستش نمادهای شیطانی و بت های ملل باستان در جهان غرب، اظهار تأسف کرده است.(78) (البته لازم به ذکر است که نویسنده ی مقاله ی مذکور، از دیدگاهی دلسوزانه برای جهان غرب و خصمانه با ایران، به بحث پرداخته و واقعه ی اتفاق افتاده در بابل را برای کشوری که می خواهد با ایرانیان و فرشته های آنان (هاروت و ماروت که بنا بر انجیل تحریف شده، ایرانی بوده اند!) در آرماگدون بجنگد، خجالت آور توصیف کرده است. در واقع وی با این مقاله قصد داشته تا آمریکاییان را از اعمال شیطانی دور بدارد و بدین ترتیب برای آرماگدون و بازگشت مسیح (ع) زمینه سازی کند!).
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
ادامه بحث فراماسونري

ادامه بحث فراماسونري


در تصویر زیر، بخشی از خبر درج شده را ملاحظه می فرمایید:











آنچه که از اخبار مربوط به این جنگ به دست آمده، این است که آمریکا، اسراییل و انگلیس، بار ها در طی جنگ مذکور مخالفت خود را با آتش بس اعلام نمودند؛(79) تا آن جا که « کاندولیزا رایس » وزیر امور خارجه ی آمریکا، رنج ها و سختی های جنگ را به درد مادر در هنگام زایمان! تشبیه کرد و مردم خاورمیانه را به تحمل درد و سختی این جنگ، برای تولد خاورمیانه ی جدید دعوت نمود و بدین ترتیب پذیرفتن هرگونه آتش بس را رد کرد.(80)


از سوی دیگر، با شکست اسراییل در روز های پایانی جنگ، گفتگو های آتش بس بین طرفین درگیر انجام شد. در اینجا نیز با اینکه توافق آتش بس، از یکی دو روز قبل از پایان جنگ حاصل شده بود، اسرائیل به دلایل نامعلوم، این جنگ ظالمانه را که خود آغاز کرده و به لبنان تحمیل نموده بود، تا 33 روز ادامه داد و آتش بس را به تأخیر انداخت!؟

این تاخیر آتش بس و تعلل از سوی اسراییل و حامی آن (آمریکا) و ادامه ی جنگ تا 33 روز از جانب دولت اسراییل، خود نشانه ای از تسلط تفکر ماسونی بر دولت های اسراییل و آمریکا است. چرا که این کشور ها حتی در حضور مخالفت های گسترده ی مردم جهان، عمداً جنگ را تا 33 روز ادامه دادند و دقیقاً پس از 33 روز، جنگ را به پایان بردند.




« Armageddon » نام جنگی است که بنا بر گفته ی بخش مکاشفات انجیل تحریف شده ی یوحنا، در آخرالزمان و در دشتی به نام « Armageddon » یا « هرمجدون » و بین نیروهای خیر و شر روی می دهد و سبب بازگشت مسیح (ع) به زمین می گردد. (در بخش های انتهایی مقاله، « Armageddon » به صورت کاملتر مورد بحث واقع شده است.)

در سال های اخیر، تبلیغات وسیعی پیرامون آرماگدون انجام شده و هر حرکت نظامی آمریکا و اسراییل، بر اساس آن و با شعار بازگشت مسیح (ع) توجیه می گرددد.

بنا بر ادعای صهیونیست ها، محل این جنگ در 30 کیلومتری شهر حیفا و در دشت هرمجدون (Armageddon) در نزدیکی مدار 33 درجه است.

7) جنگ 33 روزه ی اسرائیل با لبنان (با دخالت آمریکا) در نزدیکی مدار 33 درجه. 8) تبلیغ جنگ هسته ای دروغین « Armageddon » در دشتی به همین نام که در حوالی مدار 33 درجه واقع شده است.


موقعيت محل جنگ اسراييل و لبنان (دايره زرد) و دشت هرمجدون(بيضي آبي) در نزديکي مدار 33 درجه.


مجاورت محل وقوع جنگ دروغین آرماگدون با مدار 33 درجه، استناد بیش از حد آمریکا و اسراییل بر این جنگ برای جلب حمایت صهیونیست ها، و نیز وجود شواهد بسیاری درباره ی حمایت های فراوان تشکیلات ماسونی از طرفداران آرماگدون، توطئه آمیز بودن این جنگ و شیطنت حامیان آن را تأیید می نماید.

نکته ی بسیار مهم: مطالبی که درباره ی مدار 33 درجه بیان شد، به این معنی نیست که مدار 33 درجه ی کره ی زمین، نحس و بدیمن است؛ (چرا که تمام مناطق روی کره ی زمین و آسمان و ... مخلوق خداوند بزرگ می باشند.). منظور ما از بیان این موضوع، این است که ماسون ها با توجه به عقاید جاهلی، کفر آمیز و خرافی خود، تلاش می کنند تا وقایع جهان را مطابق میل خود پیش برند و در این راه، توجه بسیاری نیز به نمادهای خود دارند؛ تا آن جا که به دلیل تقدیس عدد 33 در فراماسونری، دسیسه های مهم خود را در شهر ها و کشور های مدار 33 درجه انجام می دهند و بدین ترتیب رنج بسیاری را بر مردم این مناطق تحمیل می نمایند.


شواهد ارتباط اسرائیل با فراماسونری



در پرچم اسراییل نماد های ماسونی به صورت علنی و کاملاً بی شرمانه خود را نشان می دهند. این علایم عبارتند از:

* ستاره ی شش گوش (Hexagram): قبلاً ذکر کردیم که اکثر یهودیان، همانند فراماسونر ها سلیمان (ع) را پادشاه و جادوگر می دانند، نه پیامبر.).(81) بنابراین علامت « ستاره ی شش گوش » یا « مهر سلیمان »، در بین یهودیان علامتی اعتقادی نیست و به شریعت حضرت موسی (ع) هیچ ارتباطی ندارد. بلکه نشان دهنده ی ارادت آن ها به سلیمان (که از دید آن ها پادشاه و جادوگر بوده است)، می باشد. این در حالی است که حضرت سلیمان (ع) بنا بر اعتقاد مسلمانان، یکی از انبیای پارسای خداوند متعال بوده است.

* علامت نیل تا فرات: این علامت، که به صورت 2 نوار آبی رنگ در دو طرف ستاره ی شش گوش دیده می شود، وسعت سرزمین پادشاه سلیمان (King Solomon) را از دید یهود نشان می دهد.

نکته ی جالب این که فراماسونها نیز اعتقاد دارند، که قبل از ظهور ضد مسیح (Antichrist)، باید سرزمین حکومت پادشاه سلیمان به اشغال درآید و بعد از آن ضد مسیح حکومت جهانی را آغاز کند.

اشتراکات فراوانی که بین نمادها و تفکرات یهودیان صهیونیست و فراماسون ها وجود دارد (از جمله مثال های فوق)، نشان می دهد که به احتمال بسیار زیاد، رابطه ی بسیار محکمی بین این گروه ها وجود دارد.

1 – پرچم اسرائیل.


پرچم اسراييل که واضحاً واجد علايم ماسوني است.





این موضوع می تواند ارتباط اسرائیل با فراماسونری را تأیید کند؛ چرا که مهر ماسونی ایالات متحده ی آمریکا که مملو از انواع و اقسام علایم ماسونی است، علامت ستاره ی شش گوش را نیز در خود جای داده است. از این مطلب می توان دریافت که علامت ستاره ی شش گوش نیز یکی از علایم واضح ماسونی است که در نمادهای تشکیلات مهم ماسونی به کار رفته است. ضمن این که حضور علامت ستاره ی داوود (Hexagram) در مهر ماسونی و اسکناس یک دلاری آمریکا نشان می دهد که نقشه ی تأسیس اسراییل از قرن ها پیش توسط فراماسون ها ریخته شده بود و هولوکاست بهانه ای بیش نبود. در واقع می توان از این مساله نتیجه گرفت که کشور اسراییل باید به هر وجه ممکن توسط ماسون ها تشکیل می شد و افسانه ی کذایی هولوکاست نیز فقط بهانه ای شد تا فلسفه ی وجودی اسراییل، توجیهی داشته باشد.

2 – حضور علامت ستاره ی داوود (Hexagram) پرچم اسرائیل، در مهر ماسونی و اسکناس یک دلاری آمریکا (مهر ماسونی آمریکا 2 قرن قبل از تأسیس اسرائیل ساخته شد.).


حضور علامت ستاره داوود (Hexagram) پرچم اسراييل در مهر ماسوني و اسکناس يک دلاري آمريکا(مهر ماسوني آمريکا دو قرن قبل از تاسيس اسراييل ساخته شد.)

3 – دادگاه عالی اسرائیل (Israeli Supreme Court) در بیت المقدس.(82)

بسیاری از حکم ها و فرمانهایی که درباره ی ترور فلسطینیان و مسلمانان سایر کشورهای اسلامی وضع می شود، از « (Israeli Supreme Court) یا دادگاه عالی اسرائیل » صادر می گردد. در این دادگاه به صورت علنی و بدون هیچ واهمه ای از علایم ماسونی استفاده شده است. حضور علایم فراوان ماسونی در این دادگاه، به قدری ما را به شک وا داشت که مجبور شدیم برای اطمینان از صحت مقالات مورد استفاده، از برنامه ی Google Earth استفاده کرده و صحت عکس ها را به وسیله ی آن بیازماییم. همان طور که در تصاویر زیر ملاحظه می فرمایید، عکس ها کاملاً واقعی هستند و هیچ تردیدی در صحت آن ها وجود ندارد:



عکس راست: (Israeli Supreme Court) يا دادگاه عالي اسراييل برگرفته از سايت اينترنتي.
عکس چپ: (Israeli Supreme Court) يا دادگاه عالي اسراييل در برنامه يGoogle Earth.


در طراحی این دادگاه از علایم ماسونی بی شماری استفاده شده است که ما در این جا به بعضی از آن ها اشاره خواهیم کرد:

* در طراحی ساختمان این دادگاه، در سقف یکی از قسمت ها، « هرم و چشم جهان بین » ساخته شده است. این نما در تصویری که از پایین گرفته شده، بهتر دیده می شود.



عکس راست: (چشم جهان بين) بر روي سقف دادگاه عالي اسراييل. اين تصوير از راه دور گرفته شده است.
عکس چپ: (چشم جهان بين) بر روي سقف دادگاه عالي اسراييل. اين تصوير از نزديک و زير هرم گرفته شده است.



* یکی دیگر از بناهای دادگاه، یک Obelisk است که دقیقاً مشابه بنای یادبود ماسونی جرج واشنگتن در آمریکا (البته با ابعادی کوچکتر) می باشد. (Obelisk یک علامت معروف مصری و ماسونی است.)




عکس راست: Obelisk در دادگاه عالي اسراييل.البته خود Obelisk خارج از کادر عکس است که با فلش نشان داده شده است.
عکس چپ: Obelisk در دادگاه عالي اسراييل.





عکس راست: Obelisk بناي يادبود ماسوني جرج واشنگتن
عکس چپ: Obelisk مصر باستان


* کتابخانه ی دادگاه، 30 عدد پله دارد و بعد از این 30 پله، 3 رده کتاب وجود دارد که مجموعاً عدد 33 را تشکیل می دهند.

علاوه بر این، قوانین حاکم بر کتابخانه ی دادگاه نیز مشابه قوانین ماسونی است. یکی از قانونهای ماسونی این است که، ماسونی که در هر رده و درجه ای قرار دارد، نمی تواند به اختیارات مربوط به درجات و مراتب دیگر لژ، دسترسی داشته باشد.

در کتابخانه ی دادگاه عالی اسرائیل نیز قوانین ماسونی حاکم است؛ یعنی هر عضوی حق دارد فقط از کتابهای رده ی مربوط به خود استفاده کند.

رده های کتابخانه ی دادگاه عالی اسراییل عبارتند از: رده ی اول مربوط به وکلای مدافع، رده ی دوم مربوط به قضات فعال و مشغول به کار و رده ی سوم مربوط به قضات بازنشسته. بالاترین رده، مربوط به قضات بازنشسته است، اما آن ها نیز نمی توانند از کتابها ی رده های پایین تر استفاده کنند.

این در حالی است که در هیچ کتابخانه ی دیگری این ممنوعیت ها حداقل در مورد افراد با مراتب بالای علمی وجود ندارد.



کتابخانه ي ماسوني دادگاه عالي اسراييل با 30 پله و 3 رده کتاب.(30+3=33)




نکته ی بسیار مهم: از دقت در ساختار « دادگاه عالی اسراییل » می توان دریافت که ساختار حکومتی کشور اسراییل (که ظاهراً با داعیه های مذهبی شکل گرفته است)، عملاً و علناً ویژگی های الحادی، شیطانی و ماسونی را نشان می دهد. وقاحت این مسأله تا آن حد است که اسراییلیان که ادعای شریعت حضرت موسی (ع) را می کنند و قاعدتاً باید از فرعون بیزار باشند، به وضوح از علایم ماسونی با منشأ مصری در بناهای دولتی خود استفاده می کنند. از جمله: هرم و چشم جهان بین، Obelisk و....




(83)


شهر ایلات در جنوب اسرائیل و مجاور دریای سرخ واقع شده است. در این شهر، علایم ماسونی خود را با جسارت تمام نشان می دهند؛ به طوری که می توان گفت در هیچ نقطه از جهان، علایم ماسونی اینچنین آشکارا در ملأ عام قرار ندارند.

بناهای ماسونی متعددی که در این شهر وجود دارند، عبارتند از:

· بنای مربوط به یکی از میادین این شهر، «هرم و چشم جهان بین» می باشد و روی سنگ یادبود این بنا، علامت «پرگار و گونیا» دیده می شود.

4 – بناهای ماسونی شهر ایلات (Eilat) در اسرائیل.


يکي از ميادين شهر ايلات اسراييل, که در آن نمادهاي هرم وچشم جهان بين, پرگار وگونيا وساير علايم ماسوني ديده مي شود.




عکس راست: علامت هرم وچشم جهان بين در يکي از ميادين شهر ايلات اسراييل (نماي بزرگتر عکس قبل).
عکس چپ: علامت پرگار وگونيا در يکي از ميادين شهر ايلات اسراييل (نماي بزرگتر عکس قبل).



· یکی از ساختمان های شهر ایلات که به صورت هرم ساخته شده است.




يکي از بناهاي شهر ايلات که به شکل هرم ساخته شده است.


 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
ادامه بحث فراماسونري

ادامه بحث فراماسونري





در آرم سازمان جاسوسی اسراییل (موساد)(84) که یکی از مخوف ترین نهاد های امنیتی دنیا است، علایم ماسونی خود را به وضوح نشان می دهند. این علایم عبارتند از:



(85)

توجه: به دلیل مقدس بودن شمعدان 7 پایه در نزد یهودیان، شاید بتوان این شمعدان را به عنوان عقیده ی یهودی موساد نیز توجیه کرد. بنابراین این شاهد ذکر شده برای ماسونی بودن اسراییل، جزء شواهد قوی نیست.

5 – آرم سازمان جاسوسی اسراییل (موساد=Mossad). 1- دو شاخه ی زیتون که هر کدام 13 برگ زیتون دارند. (13 عدد خوش یمن ماسون ها و یهودیان است.). 2- یک شمعدان 7 پایه ی 3 پله، که هم در بین یهودیان و هم در بین ماسون ها مقدس است. این شمعدان 7 پایه، علامت مخصوص درجه ی « Royal Master » در لژ های ماسونی « York Rite » (که یکی از انواع لژهای معروف هستند)، می باشد.


عکس راست: آرم سازمان جاسوسي اسراييل(موساد).به 13 برگ زيتون در هر شاخه, و شمعدان 7 پايه توجه فرماييد.
عکس چپ: علايم مربوط به مدارج لژ هاي ماسوني.به شمعدان 7 پايه ي 3 پله که مربوط به درجه 15 لژ است, توجه کنيد.(فلش قرمز)





ماسون بودن تعداد زیادی از نخست وزیران اسراییل، از جمله شواهدی است که ارتباط اسراییل را با فراماسونری نشان می دهد. در اسراییل نیز همانند آمریکا، اکثر نخست وزیران ماسون بوده اند. در تصویر زیر، دو نفر از این نخست وزیران ماسونی را به عنوان مثال آورده ایم:(86)

6 – ماسون بودن تعداد زیادی از نخست وزیران اسراییل.


اسحاق رابين نخست وزير سابق ماسوني اسراييل(سمت راست), هنري کيسينجر سياستمدار يهودي آمريکايي(وسط) و شيمون پرز يکي ديگر از نخس وزيران ماسوني سابق اسراييل(سمت چپ). اسحاق رابين به دليل تخلف از بعضي آرمان هاي صهيونيستي و ماسوني , به دست يک صهيونيست افراطي کشته شد.



نکته ی جالب این که در نامه ای که از سوی یک تشکیلات فراماسونی اسراییل برای « اسحاق رابین » نخست وزیر سابق اسراییل فرستاده شده است، از وی به همراه « بیل کلینتون » رییس جمهور سابق آمریکا و « ملک حسین » پادشاه سابق اردن، به عنوان ماسون های صلح طلب تقدیر شده و به آن ها لقب ماسون های صلح داده شده است! در تصویر زیر، متن نامه ی مذکور را ملاحظه می فرمایید:(87)




متن نامه اي که از سوي يک تشکيلات فراماسونري اسراييل براي « اسحاق رابين » نخستوزير سابق اسراييل فرستاده شده است, و در آن از وي به همراه «بيل کلينتون» رييس جمهور سابق آمريکا و «ملک حسين» پادشاه سابق اردن, به عنوان ماسون هاي صلح طلب تقدير شده و به آنها لقب ماسون هاي صلح داده شده است!



همان گونه که در متن نامه ملاحظه فرمودید، « اسحاق رابین » نیز همچون « بیل کلینتون » یک ماسون بوده است. از سوی دیگر، متن نامه نشان می دهد که اکثر دشمنان ملت مسلمان ایران و سایر مسلمانان آزاده ی جهان، عضو تشکیلات شیطانی فراماسونری هستند. برای مثال، « بیل کلینتون » که با سیاست های خصمانه ی خود، تحریم اقتصادی وسیعی را علیه ایران اعمال کرد، « اسحاق رابین » که در دشمنی با ایران، شمشیر را از رو بسته بود، و « ملک حسین » پادشاه اردن که با حمایت از صدام در جنگ تحمیلی، نقش مهمی را در به شهادت رساندن جمع کثیری از ملت غیور ایران بازی کرده و حتی به صورت نمادین، یک گلوله ی توپ ارتش بعثی را به سمت شهرهای مرزی ایران پرتاب نموده بود،(88)همه و همه شاگردان مکتب شیطانی فراماسونری بودند. از این مطلب می توان نتیجه گرفت که امت بزرگ اسلامی، باید هر چه سریع تر دست به دست هم دهند تا به کمک یکدیگر، مانع از قدرت طلبی های بیشتر فراماسونری شوند.





در قسمت های ابتدایی این مقاله، ذکر شد که اکثر یهودیان (بالاخص صهیونیست ها) و نیز فراماسونرها، سلیمان را پادشاه می دانند و اعتقاد به جادوگر بودن وی دارند، تا آنجا که به جای عبارت (Prophet Solomon : پیامبر سلیمان)، عبارت (King Solomon : پادشاه سلیمان) را به کار می برند.(89)



یکی از مهمترین برنامه هایی که گروه های منحرف مذکور تدارک دیده اند، تخریب مسجدالاقصی و ساخت معبد سلیمان است. نکته ای که مسلم است، این است که هدف از ساخت معبد سلیمان، ساخت یک معبد به عنوان عبادتگاه خداوند، و به عنوان معبدی برای شریعت حضرت موسی (ع) نیست، بلکه هدف آن ها، ساخت معبدی به عنوان نماد الحاد و محلی برای جولان تمام ابزارها و یادبودهای شیطانی است. واقعاً چگونه ادعای صهیونیست ها را مبنی بر اینکه معبد سلیمان جایی برای پرستش خداوند است، می توان پذیرفت، در حالی که در تورات تحریف شده (نه تورات نازل شده از جانب خداوند)، سخن از بت پرستی سلیمان (ع) (نعوذ بالله) به میان آمده است؟(90) از سوی دیگر با توجه به این که در روایات اسلامی از مسجدسازی حضرت آدم (ع) و حضرت ابراهیم (ع) و... سخن به میان آمده است، چگونه می توان پذیرفت که حضرت سلیمان (ع) به جای مسجد، معبد ساخته اند؟(91) (البته لازم به ذکر است که ما در اینجا قصد نداریم تا صرفاً بین لفظ مسجد و معبد تفاوت قایل شویم، بلکه تلاش می کنیم تا بین مفاهیمی که این نامگذاری ها به دنبال خود دارند، افتراق بگذاریم.)

بدین ترتیب می توان دریافت که ادعاهای صهیونیست ها مبنی بر این که معبد سلیمان محلی برای پرستش خداوند می باشد، دروغ بوده و آن ها به همراه متحدان نزدیک خود (فراماسون ها) در صدد ساخت محلی برای مبارزه با نماد های الهی هستند.

7 – تلاش برای تخریب مسجدالاقصی و ساخت معبد سلیمان.


عکس راست: همان طور که در تصاوير فوق مشاهده مي کنيد صهيونيست ها وماسون ها به جاي لفظ پيامبرسليمان (Prophet Solomon), از عبارت پادشاه سليمان(King Solomon) استفاده ميکنند.
عکس چپ: ماکت معبد کذايي سليمان که صهيونيست ها و ماسون ها قصد دارند بعد از تخريب مسجد الاقصي آن را بسازند. لازم به ذکر است که ديدگاه صهيونيست ها و ماسون ها نسبت به حضرت سليمان (ع), کفر آميز است.



– نقش یهود (بالاخص یهودیان ساکن اورشلیم) به عنوان پرورش دهنده ی تعالیم ماسونی کابالا.

نقش یهود (بالاخص یهودیان ساکن اورشلیم) به عنوان پرورش دهنده ی تعالیم ماسونی کابالا و نشر دهنده ی اصلی آن در طول تاریخ، خود سند دیگری بر ارتباط اسراییل با فراماسونری است.(92)



8– حمایت همه جانبه ی کشور ماسونی آمریکا از اسرائیل.

حمایت همه جانبه ی کشور صد در صد ماسونی آمریکا از اسرائیل از بدو تأسیس، و مشترک بودن بسیاری از علایم دولتی و رسمی دو کشور (از جمله حضور ستاره ی شش گوشه در پرچم اسراییل و حضور همین علامت در مهر ماسونی آمریکا و در پشت دلار)، نشان دهنده ی این مطلب است که کشور اسرائیل نیز همانند آمریکا، یک کشور کاملاً ماسونی است.



آمريکا و اسراييل: دو کشور ماسوني که بدون هيچ قيد و شرطي از يکديگر حمايت ميکنند.


 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
ادامه بحث فراماسونري

ادامه بحث فراماسونري

شواهد ارتباط سازمان ملل متحد با فراماسونری
در سال های اخیر، شواهد فراوانی به دست آمده است که نشان می دهد سازمان ملل متحد و بسیاری از موسسات و ارگان های وابسته به آن (از جمله آژانس بین المللی انرژی اتمی و ...)، ارتباط غیر قابل انکاری با شبکه ی جهانی فراماسونری دارند.(93) برخی از این شواهد عبارتند از:

1 – اهدای زمین سازمان ملل متحد از سوی یکی از افراد خانواده ی ماسونی و یهودی الاصل راکفلر به نام (John D. Rockefeller, Jr).

زمین سازمان ملل متحد توسط (John D. Rockefeller, Jr) اهدا شده(94) و اولین حمایت های مالی از سازمان ملل متحد، توسط او انجام شده است.

لازم به ذکر است که (John D. Rockefeller, Jr) و تمامی اعضای خانواده ی راکفلر (که اصالتاً یهودی بودند، اما به دلیل فرار از فشار افکار عمومی آمریکا پروتستان شده اند)، عضو گروه ماسونی و سری (Bones &Skull ) هستند. (همانند خانواده ی بوش)(95)




(John D.Rockefeller, Jr)


2 – معماری داخلی سازمان ملل متحد، مثل ترتیب چیده شدن صندلی ها، شبیه معماری لژ های فراماسونری است.


3 – آرم سازمان ملل متحد.

در آرم سازمان ملل متحد نیز علایم ماسونی زیر دیده می شوند:

* 33 قطعه بر روی نقشه ی جهان: در طراحی این آرم و ترسیم نقش کره ی زمین بر روی آن، طول و عرض جغرافیایی به گونه ای رسم شده که در مجموع 33 قسمت به دست آمده است. نکته ی مهم این که در طراحی آرم مذکور، خطوط عرض جغرافیایی با فواصل کم رسم شده است، اما فواصل خطوط طول جغرافیایی از یکدیگر، بسیار زیاد می باشد. این ناهماهنگی ظاهری، بی دلیل نبوده و هدف از آن، ایجاد 33 قسمت بر روی نقشه ی جهان بوده است. در واقع اگر فواصل خطوط طول جغرافیایی موجود در آرم، کمتر از مقدار کنونی بود، 33 قطعه ایجاد نمی شد، اما ماسون ها عمداً خطوط طول و عرض جغرافیایی را به گونه ای در آرم سازمان ملل متحد گنجانده اند که عدد 33 (عدد خوش یمن فراماسونر ها) به دست آید!(96)

* 13 برگ زیتون در هر طرف: به غیر از قسمت ابتدائی شاخه ی زیتون که ساقه ی شاخه است (فلش ها)، 13 برگ زیتون در هرطرف رسم شده است. همان طور که قبلاً ذکر شد، عدد 13 در بین ماسون ها و یهودیان، عدد خوش یمنی است(97) و استفاده از 13 برگ در نماد سازمان ملل متحد، خود شاهد دیگری بر ارتباط این سازمان، با تشکیلات فراماسونری می باشد.




آرم ماسوني سازمان ملل متحد. به 33 قطعه در نقشه کره زمين و 13 برگ زيتون در هر طرف توجه فرماييد. (توجه شود که در پايين برگ ها, ساقه ي شاخه ي زيتون(فلش ها) وجود دارد. پس آن را در محاسبه وارد نکنيد.)





آرم ماسوني «آژانس بين المللي انرژي اتمي», يکي از نهاد هاي وابسته به سازمان ملل متحد. به 13 عدد برگ زيتون در دو طرف آرم, توجه فرماييد.(توجه شود که در پايين برگ ها ساقه ي شاخه ي زيتون (وجود دارد).پس آنرا در محاسبه وارد نکنيد.)



4 – حضور علامت ماسونی « پرگار و گونیا » در یکی از نهاد های وابسته به سازمان ملل متحد با عنوان « Temple of Understanding ».

« Temple of Understanding » نام یکی از نهادهای وابسته به سازمان ملل است که بنا بر ادعای حامیان آن، در جهت تقریب ادیان جهان حرکت می کند.(98) این ادعا در حالی بیان می شود که تاکنون هیچ اقدام موثری در این زمینه، از سوی این نهاد، و نیز سازمان ملل متحد صورت نگرفته است.

در پس ظاهر فریبنده ی این سازمان، شواهد فراوانی از نفوذ فراماسونری در آن به دست آمده است:

1– سازمانی به نام « Temple of Understanding » در پایتخت آمریکا (شهر Washington D.C) وجود دارد که مختص فراماسونر ها می باشد و از آن با عنوان « Temple of Understanding Freemason» یاد می شود.(99) این شباهت فراوان در نام نهاد وابسته به سازمان ملل و نام سازمان متعلق به فراماسونری، یکی از شواهدی است که ارتباط سازمان ملل متحد با فراماسونری را نشان می دهد.

2– در مقاله ای که در سایت خبری « Canada Free Press » به آدرس اینترنتی « www.canadafreepress.com » آمده است، تصویری از یکی از سالن های ساختمان نهاد « Temple of Understanding » متعلق به سازمان ملل در نیویورک، درج شده است که در آن، نماد « پرگار و گونیا » که یکی از شناخته شده ترین نمادهای فراماسونری است، بر روی یک سکوی محراب مانند در وسط سالن به چشم می خورد.(100)

در تصویر زیر، سالن مذکور را ملاحظه می فرمایید که در وسط آن، تصویر « پرگار و گونیا » ی فراماسونری به چشم می خورد:




يکي از سالن هاي نهاد«Temple Of Understanding» متعلق به سازمان ملل متحد; به تصوير «پرگار و گونيا» ي ماسوني بر روي سکوي وسط تصوير توجه فرماييد.


همان گونه که ملاحظه فرمودید، نهاد « Temple of Understanding » متعلق به سازمان ملل متحد، یک نهاد ماسونی است و این مسأله نیز فرضیه ی ارتباط سازمان ملل متحد را با فراماسونری، تقویت می نماید. خوشبختانه علمای اسلام، با این نهاد همکاری نمی کنند و همکاری نهاد مذکور، عمدتاً با مذاهب کم اهمیتی همچون بودیسم، هندوییسم و ... می باشد.



با توجه به شواهدی که درباره ی ارتباط سازمان ملل متحد با فراماسونری بیان کردیم، به نظر می رسد که این سازمان وظیفه دارد تا به صورتی کاملاً موذیانه، کشورهای غیر ماسونی را استثمار کرده و آن ها را به صورت یکپارچه تحت سلطه ی تشکیلات فراماسونری قرار دهد و بدینسان موقعیت را برای تشکیل حکومت جهانی شیطانی ماسون ها آماده نماید.

جهت گیری های سازمان ملل متحد و سازمان های وابسته به آن (از جمله سازمان انرژی اتمی و ...) از بدو تأسیس این سازمان تا به امروز نیز، نشان از عملکرد دسیسه آمیز این سازمان دارد. چرا که سازمان ملل متحد و سازمان های تابعه ی آن، همواره در برابر قدرت های زورگوی ماسونی همچون آمریکا، اسراییل، انگلیس و ... سکوت کرده و پیکان اتهام را به سمت کشورهای جهان سوم و کشورهای اسلامی نشانه می گیرند. جهت گیری های خصمانه علیه انرژی صلح آمیز هسته ای ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل متحد، عدم جهت گیری مناسب شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه تجاوز عراق به ایران در طی جنگ تحمیلی، سکوت در برابر جنایت های آمریکا، اسراییل و ... نمونه هایی اندک از کارشکنی های متعدد سازمان ملل متحد هستند.

بنابراین نتیجه می شود که مسلمانان جهان، نباید اعتماد چندانی به سازمان ملل متحد نمایند و خود باید برای حل مشکلات سرزمین های اسلامی تلاش کنند. زیرا اعتماد به سازمانی که خود تحت سیطره ی فراماسونری است، می تواند همچون سمی قوی، کشنده باشد.


ادامه دارد....
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
ادامه بحث فراماسونري

ادامه بحث فراماسونري



شواهد ارتباط واتیکان با فراماسونری



همواره در طول تاریخ، واتیکان به عنوان پایتخت مسیحیان کاتولیک جهان مطرح بوده است؛ اما کم کم به دلیل فساد و تحجر کلیسا ها در دوران قرون وسطی، اعتراضات به واتیکان فزونی گرفت؛ تا اینکه با شروع انقلاب صنعتی و ایجاد فرقه ی پروتستان، نقش واتیکان بسیار کمرنگ شد. امروزه نیز واتیکان بسیار ضعیف بوده و قدرت کمی در معادلات سیاسی بین المللی دارد.

واتیکان که در قرون گذشته، همواره به عنوان دشمن اصلی « شوالیه های معبد » و « فراماسونر ها » مطرح بوده،(101) به نظر می رسد که امروزه تحت سیطره ی فراماسونری قرار گرفته است.(102)


شواهدی که ارتباط واتیکان را با فراماسونری نشان می دهند، عبارتند از:

1 – وجود برخی از علایم ماسونی در تصاویر نقاشی واتیکان.(103)

در تصویر زیر که از یکی از نقاشی های واتیکان اقتباس شده است، ملاحظه می گردد که دو فرشته؟!، حلقه ای را به دور نماد « چشم جهان بین » یا « مثلث نورافشان » که یک نماد کاملاً ماسونی است، گرفته اند.




نماد «چشم جهام بين» يا « مثلث نور افشان» در بين دو فرشته. (اقتباس از يک تابلوي نقاشي در واتيکان)


همان گونه که ملاحظه فرمودید، در تصویر فوق، نماد « چشم جهان بین » مشاهده می گردد. از آنجا که نماد مذکور، یکی از نماد های مهم و معروف فراماسونری است، می توان نتیجه گرفت که واتیکان با فراماسونری ارتباط دارد.

ممکن است برای خوانندگان محترم این سؤال پیش آید که شاید نماد « هرم و چشم جهان بین » از همان ابتدا مربوط به واتیکان و مسیحیت بوده است و گروه های ماسونی به دلیل اعتقاد به مسیحیت، از علامت مذکور بهره جسته اند؟

در جواب باید گفت که علامت « چشم جهان بین » یک علامت الحادی بوده و به مسیحیت ارتباطی ندارد. زیرا:

اولاً این نماد بسیار قدیمی بوده و از دوران مصر باستان و حکومت شیطانی فرعون اقتباس شده است و تعالیم الحادی مصر باستان با دین آسمانی مسیحیت، مغایر است.

ثانیاً استفاده ی فراوان اسرائیل از نماد « چشم جهان بین » (مانند دادگاه عالی اسراییل)، ادعای مسیحی بودن علامت مذکور را رد می کند، چرا که اسرائیل یهودیت را به رسمیت می شناسد، نه مسیحیت.

بدین ترتیب نتیجه می شود که نماد « چشم جهان بین » که از تعالیم الحادی مصر باستان نشأت گرفته است، به مسیحیت هیچ ارتباطی ندارد.

با توجه به مطالب گفته شده، می توان نتیجه گرفت که فراماسونری و تعالیم منحرف آن، توانسته اند به واتیکان (مرکز کاتولیک های جهان) نیز نفوذ کنند.

2 – اتخاذ مواضع صهیونیستی از سوی تعدادی از پاپ ها از جمله پاپ جدید (بندیکت شانزدهم).(104)

اخیراً شاهد توهین های مکرر پاپ جدید به دین اسلام بوده ایم، اما در همین مدت، ارتباط ایشان با صهیونیست ها بسیار حسنه بوده است!

در تصویر زیر ملاقات پاپ جدید با اولمرت نخست وزیر اسرائیل را ملاحظه می فرمایید:(105)




عکس راست: پاپ جديد ملقب به بنديکت شانزدهم
عکس چپ: پاپ بنديکت شانزدهم در ديدار با اولمرت



یک نکته ی مهم در زندگی پاپ بندیکت شانزدهم وجود دارد و آن نکته این است که پاپ در ابتدای عمرش و در سنین جوانی، عضو « سازمان جوانان هیتلری » بوده و در این سازمان وابسته به نازی ها، شرکت داشته است. وی همچنین مدتی را در پدافند ضد هوایی ارتش آلمان نازی گذرانده است، تا جایی که بعد از جنگ جهانی دوم، برای مدتی در اسارت نیروهای متفقین بوده است.(106) وجود این سابقه ی تاریک، همواره بر سر پاپ بندیکت شانزدهم سنگینی می کند.

البته پاپ از حضور خود در سازمان جوانان هیتلری، به عنوان یک عمل اجباری یاد می کند و ادعا می نماید که در اکثر جلسات سازمان مذکور، از حضور در جلسه خودداری می کرده است. وی همچنین از پدر خود به عنوان فردی معتقد به مبانی کاتولیک و فردی ضد نازی یاد می کند.(107)

در هر حال باید گفت که وی توجیهات مذکور را برای فرار از اتهامات بیان می کند، و این توجیهات به هیچ وجه مورد قبول نیست. زیرا:

اولاً اگر پدر پاپ واقعاً فردی مومن و مخالف نازیسم بود، چرا در سال های قبل از جنگ جهانی و یا در سال های ابتدایی جنگ، از آلمان به کشور دیگری مهاجرت نکرد. (همانند بسیاری از اقلیت های آلمان)

ثانیاً پاپ که بی ادبانه به ساحت مقدس پیامبر اسلام (ص) جسارت می نماید و ایشان را جنگ طلب معرفی می نماید، چگونه خود در جنگی ظالمانه شرکت کرده است؟! حتی اگر وی به صورت اجباری عضو « سازمان جوانان هیتلری » بوده است، می توانست به هر قیمتی از خاک آلمان فرار کند، یا از فرمان مافوق خود سرپیچی کند؛ حتی اگر به قیمت از دست دادن جانش تمام شود. وی که از علاقه ی قلبی و همیشگی خود به حضرت مسیح (ع) دم می زند، چگونه است که حفظ جان و منافع خود را بر پرهیز از جنگ ترجیح می دهد، و به خدمت در ارتش نازی ها می پردازد؟! این توجیهات فقط برای فریب ساده لوحان و فرار از وجدان کاربرد دارد، نه چیز دیگر.

مطالبی که ذکر شد، بخش کوچکی از پرونده ی سیاه زندگی پاپ بندیکت شانزدهم بود و ما بقیه ی مسایل را بر عهده ی خوانندگان محترم می نهیم.

3 – وجود علامت ماسونی Obelisk در میدان مرکزی واتیکان.

Obelisk یک علامت ماسونی است که از مصر باستان اقتباس شده و هیچ ارتباطی با مسیحیت ندارد.(108) حضور این علامت در میدان مرکزی واتیکان (میدان سنت پیتر)، تأییدی بر ارتباط واتیکان با فراماسونری است.




علامت ماسوني Obelisk در ميدان مرکزي واتيکان.اصل اين علامت مصري بوده است.


بدین ترتیب همان گونه که ملاحظه فرمودید، بین واتیکان و فراماسونری، ارتباط قوی وجود دارد. علاوه بر شواهدی که در این مقاله به آن ها پرداخته شد، شواهد دیگری نیز وجود دارند که ما از پرداختن به آن ها خودداری می کنیم.


ادامه دارد...
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
ادامه بحث فراماسونري

ادامه بحث فراماسونري



شواهد ارتباط اکثر یهودیان با فراماسونری


در مطالب قبل، ردپای یهودیان را در اکثر فعالیت های ماسونی ملاحظه فرمودید. در این قسمت، به صورت مختصر به بعضی از آن ها اشاره می کنیم.

تعدادی از شواهد مهم که رابطه ی قوی یهود و فراماسونری را نشان می دهند، عبارتند از :

1 – سازماندهی تعالیم پراکنده ی کابالا توسط یهود و انتشار آن به اروپا که سبب تشکیل گروه های ماسونی شد.(109)

2 – خوش یمن بودن عدد 13 در بین یهود و فراماسونرها.(110)

3 – اعتقاد مشترک یهودیان و فراماسونرها به تخریب مسجد الاقصی و ساخت معبد سلیمان.(111)



معبد کذايي سليمان. ساخت اين معبد, بزرگترين آرزوي فراماسونر ها و يهوديان است.


4 – اعتقاد مشترک یهودیان و فراماسونرها به جادوگر بودن سلیمان.(112)

5 – حضور هم زمان ستاره ی شش گوش یا ستاره ی داوود در پرچم اسرائیل، تعداد زیادی از کنیسه های یهودی، مهر ماسونی آمریکا، اسکناس یک دلاری آمریکا و لژ های ماسونی. (همان طور که قبلاً ذکر شد، یهودیان که وارث دین تحریف شده ی یهودیت هستند، حضرت سلیمان (ع) را پیامبر نمی دانند، بلکه ایشان را پادشاه و جادوگر می دانند؛ حال سوال این است که چرا یهودیان علامت « ستاره ی شش گوش » را که از دید آن ها نماد مهر سلیمان است، در کنیسه های خود به کار می برند؟! زیرا همان گونه که می دانیم، کنیسه عبادتگاه است، نه مرکز پادشاهی!)




حضور همزمان «ستاره 6 گوش» در علايم گروه ماسوني, مهر ماسوني آمريکا, پرچم کشور ماسوني اسراييل و کنيسه هاي يهودي, نشان دهنده ارتباط بسياري از يهوديان کنوني با فراماسونري است.




شواهد ارتباط اوانجلیکال ها با فراماسونری


اوانجلیکال ها مهمترین گروه مسیحی در ایالات متحده ی آمریکا هستند که %25 جمعیت این کشور (حدود 80 میلیون نفر) را تشکیل می دهند. پیروان این فرقه همچنین سرسخت ترین دوستان اسرائیل و اصلی ترین حامیان جرج بوش نیز می باشند.

در طی سال های اخیر، شواهد فراوانی به دست آمده است که نشان می دهد سران فرقه ی اوانجلیکال، ارتباط زیادی با فراماسونری دارند. (البته گهگاه جنگ زرگری و ظاهری میان فراماسونری و اوانجلیکال ها انجام می شود، اما آنچه که در عمل ملاحظه می گردد، اتحاد بین آرمان های فراماسونری و اوانجلیسم است.)

نکته ی مهم این که مردم عادی اوانجلیکال از جمله کودکان، چیزی در خصوص ارتباط این فرقه با فراماسونری نمی دانند و گرفتار جهل هستند، اما رهبران فاسد این فرقه (که همجنس بازی و رسوایی اخلاقی بعضی از آنان همچون « Ted Haggard »، در سال 2006 تیتر مطبوعات آمریکا شد)(113)، به خوبی از ارتباط این فرقه با فراماسونری خبر دارند.




«Ted Haggard» يکي از رهبران برجسته اوانجليکال در آمريکا, که در سال 2006 جرم وي در «اعتياد به مواد مخدر» و «همجنس بازي» اثبات شده و به همين دليل, از مقام مذهبي خود خلع شده است.




البته لازم به ذکر است که در سال 2007 و یکسال بعد از رسوایی به وجود آمده برای « Ted Haggard »، « کلیسای لوتران اوانجلیکال ها » همجنس بازی را برای کشیشان (Pastors)، مجاز اعلام کرد!(114)

تیتر خبر مذکور را می توانید در تصویر زیر ملاحظه فرمایید:




تيتر خبر روزنامه ي«رويترز» پيرامون قانون جديد « کليساي لوتران اوانجليکال ها» : کشيشان (Pastors) مي توانند همجنس بازي کنند!



این حرکت مفسدانه ی کلیسای اوانجلیکال ها، علاوه بر این که صلاحیت مذهبی این فرقه را زیر سوال می برد، این نکته را نیز خاطر نشان می کند که به احتمال زیاد، شیوع اعمال فاسد (از جمله همجنس بازی) در سران این فرقه بسیار بالاست.

در هر حال می توان گفت که قانون اخیر کلیسای لوتران اوانجلیکال، خود سند مهمی است که نشان می دهد سران این فرقه، به احتمال بسیار زیاد با گروه های فاسدی همچون همجنس بازان، فراماسونر ها و ... ارتباط دارند.

شواهد دیگری که نشان می دهند فرقه ی اوانجلیکال با فراماسونری ارتباط دارد، عبارتند از:

1 – حمایت فراوان اوانجلیکال ها (نو انجیلی ها) از کشور ماسونی اسرائیل.(115)

2 – علاقه ی فراوان اوانجلیکال ها به یهود. تا آنجا که به « مسیحیان یهودگرا » معروفند.(116)

3 – اعتقاد به لزوم ساخت معبد سلیمان به عنوان زمینه ساز بازگشت حضرت مسیح (ع).(117)

این اعتقاد در اکثر گروه های مسیحی دیگر دیده نمی شود. در واقع این مسأله بسیار عجیب است که یک گروه مسیحی (اوانجلیکال ها)، به ساخت معبد سلیمان اعتقاد دارند و آن را به ظهور حضرت مسیح (ع) ارتباط می دهند!




ساخت معبد سليمان, يکي از اشتراکات اعتقادي اوانجليکال ها, فراماسونر ها و اکثر يهوديان است.



4 – وجود ستاره ی شش گوش در بعضی از کتب اوانجلیکال ها به عنوان یک علامت کلیدی.(118)

وجود این علامت ماسونی در کتب نوانجیلی، تأییدی بر ارتباط این فرقه با ماسون ها و یهودیان است. اعتقاد آن ها به این علامت به قدری زیاد است که حتی از آن در کنار صلیب استفاده می کنند!




عکس راست: حضور ستاره شش گوش در يکي از کتب نو انجيلي.
عکس چپ: علامت ستاره شش گوش به همراه صليب در سايت يک کليساي نو انجيلي.




5 – اعتقاد فراوان اوانجلیکال ها به رئیس جمهور ماسونی خود (جرج بوش).

در آمریکا، کمپ های انجیلی به نام « کمپ عیسی : Jesus Camp » وجود دارند که اوانجلیکال ها، فرزندان خود را به این کمپ ها می فرستند تا برای خدمت در ارتش خدا (ارتش آمریکا؟!)، آموزش ببینند. در مورد یکی از این کمپ ها و فعالیت های آن، فیلم مستندی توسط شبکه ی ABC News آمریکا تهیه شده است که در آن، به ابعاد مختلف کمپ های مذکور پرداخته شده است. لازم به ذکر است که فیلم مذکور به سرعت از سایت های اینترنتی حذف شد، اما به لطف خدا فیلم در همان مدت حضور در اینترنت، به دست نگارنده رسید.

در این فیلم، کودکان انجیلی در حالی که به پای عکس « جرج بوش» افتاده اند و آن را می پرستند، مشاهده می شوند! دلیل این حرکت عجیب آن ها این است که از دیدگاه نوانجیلی ها ی افراطی، « جرج بوش » تجلی خدا ( حضرت مسیح (ع) ) می باشد! (در مسیحیت تحریف شده، مسیحیان اعتقاد به سه وجود خدایی دارند: أب، إبن، روح القدس.)

در یک صحنه از فیلم، ملاحظه می گردد که کودکان با دست به عکس بوش اشاره کرده و می گویند: (This is the picture of God! = این عکس خدا است!). علت اینکه کودکان چنین سخن احمقانه ای را به زبان می آورند، این است که اعتقاد دارند جرج بوش با حمله به عراق، زمینه را برای بازگشت خدا ؟! ( مسیح (ع) )؟! آماده کرده است. به همین دلیل جرج بوش را تجلی مسیح می دانند!

ترجمه ی فیلم مذکور به طور خلاصه چنین است:(119)

«مجری برنامه: (Jesus Camp) نام فیلمی است که در این روز تعطیل پایان هفته در مقابل دیدگانتان قرار گرفته است. این فیلم درباره ی یک کمپ انجیلی به نام « بچه ها در آتش : Kids On Fire» است که در آن به کودکان آموزش های فرهنگی و نظامی می دهند تا بتوانند سربازانی برای ارتش خدا باشند؛ فیلم مذکور (از تعجب) ابروها را بالا می برد، موها را بر تن سیخ می کند و پرسش های زیادی را در رابطه با نوانجیلی کردن کودکان مطرح می سازد.

خواندن دعاهای دسته جمعی، گریه برای رستگاری، دعا برای پایان دادن به سقط جنین و پرستش تصویر جرج بوش (به عنوان تجلی خدا!) بخشی از فعالیتهایی هستند که در کمپ انجیلی خانم پاستور «بکی فیشر» در منطقه ی داکوتای شمالی (واقع در ایالات متحده و نزدیک دریاچه ی شیاطین) انجام می شوند. این برنامه ها با عنوان تبلیغاتی « کودکان در آتش »، موضوع برنامه ی مستندی به نام «کمپ عیسی» می باشند. »

خانم (بکی فیشر) مربی آنان می گوید: « من واقعاً می خواهم آنان را چنان تربیت کنم که حاضر باشند جان خود را برای انجیل فداکنند، همان گونه که در پاکستان و فلسطین نیز چنین است و کودکان (نه جوانان!) حاضرند برای اسلام جان خود را فدا کنند. » (در یکی از فیلم های مربوط به این کمپ، خانم بکی فیشر صراحتاً از مسلمانان به عنوان دشمن یاد می کند.).

یکی از کودکان می گوید: « عده ی زیادی از مردم به خاطر خدا می میرند، در حالی که هیچ ترسی ندارند. »

کودک دیگری می گوید: « ما در حال انجام تمرین هایی هستیم تا بتوانیم جنگجو شویم، البته به روشی کاملاً مفرح. »

خانم بکی فیشر می گوید: « من تا به حال احساس نکرده ام که توسط کسی (منظور دولت آمریکا است) استثمار شده ام. »

مجری: « عده ایی در آمریکا بر این باورند که هدف کمپ مذکور، پرورش خوی شیطانی در کودکان است؛ اما عده ای نیز از این فیلم استقبال کرده اند. در دهه ی اخیر، ثبت نام جوانان در موسسات نوانجیلی افزایش چشمگیری داشته است؛ گروه های نوانجیلی، فعالیتهای خود را در مکان های گوناگونی انجام می دهند که از جمله ی این مکان ها می توان به فستیوال های Rock و مسابقات اسب سواری اشاره کرد. »


برای دانلود فیلم، اینجا کلیک کنید







بدین ترتیب همان گونه که ملاحظه فرمودید، ترویج فرقه ی منحرف اوانجلیکال، یکی از راه هایی است که تشکیلات جهانی فراماسونری برای نفوذ در مسیحیت مورد استفاده قرار داده است که متاسفانه این حرکت فراماسونری، تا حدود زیادی موفق بوده است.


ادامه دارد...
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
ادامه بحث فراماسونري

ادامه بحث فراماسونري



شواهد ارتباط بهائیت با فراماسونری


فرقه ی منحرف بهاییت، یکی از فرقه های منحرف است که با حمایت دولت های ماسونی (به ویژه بریتانیا) و با هدف تخریب دین مبین اسلام پا به عرصه ی وجود نهاده است. این فرقه ی خطرناک، با تمام وجود سعی در تخریب اسلام داشته، اما به لطف خدا توطئه های آن عمدتاً ناکام مانده است.

شواهد فراوانی وجود دارند که از ارتباط بین بهائیت و فراماسونری پرده برمی دارند. بعضی از این شواهد عبارتند از:

1 – مرکز فرقه ی بهائیت و اماکن به اصطلاح زیارتی آن در اسرائیل و به خصوص شهر های عکا و حیفا واقع شده است. سالها پیش، بابیان بهایی (بهائیان) جسد علی محمد شیرازی، اولین خدا و پیامبر خویش؟! را به اسرائیل و شهر عکا منتقل نمودند و با همکاری کشور ماسونی اسرائیل، بارگاه باشکوهی برای او بنا کردند.(120)



این مطلب تنها مربوط به گذشته نمی شود، بلکه امروزه نیز ارتباط نزدیکی بین سران بهاییت و سردمداران اسراییل وجود دارد. برای مثال اخیراً اولمرت (نخست وزیر اسراییل) در جمع سران بهایی در بیت العدل (مرکز تصمیم گیری برای بهاییان جهان) واقع در شهر حیفای اسراییل، حضور یافته و با آنان صمیمانه دیدار کرده است.(122)

2 - سران بهائیت و کشور ماسونی اسرائیل از ابتدا روابط علنی نزدیکی با یکدیگر داشته اند. به عنوان مثال: جمله ای از روحیه ماکسول همسر آمریکائی شوقی افندی از رهبران بهائیت که گفته است: « سرنوشت و آینده ی اسرائیل و بهائیگری چون حلقه های یک زنجیر به هم پیوسته است. »(121)

اولمرت در جمع سران بهاييت در بيت العدل

3 – چه در غرب و چه در ایران، درصد قابل توجهی از بدنه ی بهائیت را یهودیانی تشکیل می دهند که به فرقه ی بهائیت گرویده اند. به عنوان نمونه می توان به گروش دسته جمعی یهودیان همدان به این فرقه، و نقش « ملا الیاهو » و « ملا لاله زار » دو نفر از بزرگان یهود در تقویت جنبش معروف « طاهره ی قرة العین» در تبلیغ بابیگری اشاره کرد.(123)


4 – گزارش ساواک از محفل شماره ی 4 بهائیان به تاریخ 7/3/1347:

« ... عباس اقدسی ( از افراد برجسته ی بهائیت) گفت: دولت اسرائیل در جنگ 46 و 47، قهرمان جهان شناخته شد و ما جامعه ی بهائیت، فعالیت این قوم عزیز یهود را ستایش می کنیم ... »!؟(124)

این حمایت گستاخانه ی بهاییان از رژیم ماسونی اسراییل در زمانی که هیچ فرقه ی مذهبی دیگری در خاورمیانه از اسراییل حمایت نمی کرد، نشان دهنده ی ارتباط قوی بهاییان با این دولت ماسونی است.

نکته ی دیگری که باید به آن اشاره کرد، این است که گزارش ساواک از بهاییان، به معنای مخالفت و دشمنی شاه با بهاییان نیست. زیرا بنابر مستندات تاریخی، ارتباطات خوبی بین شاه سابق و بهاییان وجود داشته است؛ به نحوی که برخی از شواهد، حاکی از این هستند که محمد رضا پهلوی نیز به این فرقه ی ضاله گرویده است:

يكي از مبلغان بهائيت درباره تاثير متقابل بهائيت بر شاه و خاندان پهلوي گفته بود:

« كارهايي كه اكنون به دست اعلي حضرت شاهنشاه صورت مي گيرد ، هيچ كدامشان روي اصول دين اسلام نيست، زيرا شاه به تمام دستورهاي بهائي آشنايي دارد و حتي ايشان با اشرف پهلوي در دوران كودكي در مدرسه بهائيان ... درس خوانده اند... حالا مردم ... مي گويند بهائي است. چه كاري مي توانند بكنند! ... »(125)

در نمونه ای دیگر از این سخنان، به صراحت از بهایی بودن محمدرضا پهلوی پرده برداشته شده است:

يكي از افراد نظامي به نام سرهنگ اقدسيه در جلسه بهائيان شيراز مورخ 18/4/1347، ضمن بهائي خواندن شاه، درباره نحوه برخورد خود با افراد مسلمانان اظهار داشت :

« ... افتخار ما بر ديانت بهائي است . من زماني كه در ارتش بودم، سربازان و درجه داران و افسران بهائي را احترام مي گذاشتم. ولي اگر يك فرد مسلمان از ديگري شكايت مي كرد، دستور شلاق زدنش را مي دادم ... ما اطلاع داريم كه شاهنشاه آريامهر بهائي مي باشند. ما بهائيان همه پولدار هستيم و ترقي بيشتري خواهيم كرد. »(126)

از شواهد دیگری که ارتباط محمد رضا شاه با بهاییان را نشان می دهد، می توان به این مطلب اشاره کرد که وی تعداد زیادی از بهاییان را در مشاغل حساسی چون نخست وزیری و ... گماشت که از معروفترین این افراد می توان به امیر عباس هویدا (که طولانی ترین دوره ی نخست وزیری را داشت)، اشاره کرد.

بنابراین باید گفت که بهاییان همواره با رژیم شاه سابق روابط خوبی داشته و متقابلاً از یکدیگر حمایت می کردند.

اما دلیل این که چرا ساواک از نشست های بهاییان گزارش تایید می کرد، را می توان به این صورت توضیح داد که سرویس های امنیتی و اطلاعاتی شاهان ظالم علاوه بر کسب خبر از مخالفان، وظیفه داشتند تا اخباری را که خوشایند شاهان است نیز تهیه کنند و آنان را در جریان این امور قرار دهند. از مثال های معروف در این رابطه می توان به درخواست ناصرالدین شاه از اداره ی استخبارات خود اشاره کرد که از ماموران این اداره خواسته بود تا در شهر بگردند و اخبار و اتفاقات جالب و خنده داری که ممکن است برای شاه جذاب باشد را به شاه اطلاع دهند!


5 – اصولاً در میان نخبگان فراماسونری ایران، نسبت بالائی از بهائیان وجود دارد که افرادی همچون « علیقلی نبیل الدوله » ، « میرزا آقا خان کرمانی » ، « ابراهیم حکیمی » ، « سید جمال واعظ » ، « ذبیح اله قربانی » ، « احسان یارشاطر» ، « امیرعباس هویدا » ، « پری اباصلتی » و ... از این دسته اند. امیر عباس هویدا که طولانی ترین دوره ی نخست وزیری را در زمان محمد رضا پهلوی داشته و به چاپلوسی هم معروف بوده است، و احسان یارشاطر که تحقیقات بسیاری را در زمینه ی ادبیات فارسی انجام داده است، هر دو هم بهائی و هم فراماسونر بوده اند.(127)




عکس راست: احسان يار شاطر(محقق ادبيات)
عکس چپ: امير عباس هويدا (نخست وزير محمد رضا پهلوي)



6 – روابط قوی عباس افندی (از رهبران بهاییت) با گروه های ماسونی و Theosophical Society.

در این رابطه، دکتر عبدالله شهبازی (از تاریخ نویسان معاصر) در کتاب « نظریه ی توطئه » و نیز در مقاله ی « جستارهایی از تاریخ بهاییت»، چنین نوشته است:

(سفر سال‌هاي 1911 – 1913 عباس افندي به اروپا و آمريکا، سفري کاملاً ‏برنامه‌ريزي شده بود. بررسي جريان اين سفر، و مجامعي که عباس افندي در آن ‏حضور يافت، نشان مي‌دهد که کانون‌هاي مقتدري در پشت اين ماجرا حضور ‏داشتند و مي‌کوشيدند تا اين "‎پيغمبر"‎‏ نوظهور شرقي را به عنوان نماد پيدايش "مذهب جديد انساني"، و آرمان « ماسوني – تئوسوفيستي » معرفي کنند. اين بررسي ‏ثابت مي‌کند که کارگردان اصلي اين نمايش، انجمن جهاني تئوسوفي (يکي از ‏محافل عالي ماسوني غرب) بود .... در اين سفر، تبليغات وسيعي درباره ی عباس ‏افندي، به عنوان يکي از رهبران تئوسوفيسم، صورت گرفت؛ در حدي که ملکه ‏ی روماني و دخترش ژوليا وي را به عنوان « رهبر تئوسوفيسم » مي‌شناختند و به اين ‏عنوان با او مکاتبه داشتند. عباس افندي در اين سفر با برخي رجال سياسي و ‏فرهنگي ايران‌ چون جلال‌الدوله پسر ظل‌السلطان، دوستمحمدخان معيرالممالک ‏داماد ناصرالدين‌شاه، سيد حسن تقي‌زاده، ميرزا محمد خان قزويني، عليقلي خان ‏سردار اسعد بختياري و ... ملاقات کرد. اين ماجرا، که حمايت کانون‌هاي ‏عالي قدرت جهان معاصر را از بهائي‌گري نشان مي‌داد، بر محافل سياسي عثماني ‏و مصر نيز تأثير نهاد و عباس افندي پس از بازگشت از اين سفر، وزن و اهميتي ‏تازه يافت.)(128)




دو نماد مربوط به گروه هاي ماسوني که با نام Theosophical Society فعاليت ميکنند. به علامت هاي معروف ماسوني (مانند آنخ(Ankh), ستاره شش گوش و ...) توجه فرماييد.


برای دانلود منابع به فرمت PDF اینجا کلیک کنید.
خادم الامام-وعده صادق

 

ویرا

عضو جدید
این هم فکر کنم خوب باشه که بدونید :
سی و سه درجه فراماسونری اسکاتلندی
درجه اول:شاگرد تازه وارد
درجه دوم:افزاریار
درجه سوم:استاد بنا
درجه چهارم:استاد نهان
درجه پنجم:استاد کامل
درجه ششم:منشی محرم
درجه هفتم:ناظم و قاضی
درجه هشتم:مباشر ساختمان
درجه نهم:برگزیده نه نفر
درجه دهم:برگزیده پانزده نفر
درجه یازدهم:بلند پایه برگزیده
درجه دوازدهم:بزرگ استاد معمار
درجه سیزدهم:طاق خسروی انوش
درجه چهاردهم:شهسوار اسکاتلندی کمال
درجه پانزدهم :شهسوار شمشیر یا شهسوار شرق
درجه شانزدهم:شاهزاده اورشلیم
درجه هفدهم:شاهزاده شرق و غرب
درجه هجدهم:شهسوار مرغ ماهیخوار و عقاب و شاهزاده ی با اقتدار رزکروآی توارث
درجه نوزدهم:بزرگ کاهن
درجه بیستم:بزرگ استاد ارجمند
درجه بیست و یکم:ریش سفید عصر نوح
درجه بیست و دوم:شاهزاده لبنان
درجه بیست و سوم:رییس پرستشگاه
درجه بیست و چهارم: شاهزاده پرستشگاه
درجه بیست و پنجم:شهسوار ابلیس بی باک
درجه بیست و ششم:شاهزاده رحمت
درجه بیست و هفتم:فرمانده معبد
درجه بیست و هشتم شهسوار خورشید
درجه بیست ونهم :شهسوار اندروی مقدس
درجه سی ام :بزرگ شهسوار منتخب قدس،شهسوار عقاب سیاه و سفید
درجه سی و یکم:بزرگ بازرس فرمانده پی جوی
درجه سی و دوم: شاهزاده بلند پایه ی راز نهان شاهانه
درجه سی و سوم:بزرگ بازرس کل




* . یکی از دلایلی که عدد 13 برای فراماسون ها مقدس هست اینه که در 13 فروردین هامان وزیر خشیار شاه ( که به شرارت و پلیدی یهودیان (البته به غیر از کلیمیان ایران) پی برده بوده ) و 15 قوم و 77 هزار ایرانی به واسطه دسیسه یکی از درباریان یهودی قتل عام میشن ( یه وقت فکر نکنید این هولوکاسته ها) و همانطور که در بالا میینید درجه 13 دارای نام ایرانی است

* افرادی که درجه 33 دارند در دنیا شاید به 15 نفر هم نرسند به عنوان مثال بیل کلینتون ( چهل و دومین رئیس جمهور آمریکا) و محمد علی فروغی ( کسی که احمد شاه را برداشت و به جای اون رضا شاه رو گذاشت و رضا شاه رو برداشت و پسرش محمد رضا رو گذاشت همچنین مسئله کشف حجاب به دستور همین شخص صورت گرفت و رضا شاه کودن چوب این کار رو خورد) و شریف امامی (نخست وزیر ایران در دوره پهلوی) ثابت شده است که این سه فرد درجه 33 داشته اند و حدس هایی زده شده که ملک عبدالله پادشاه عربستان و همچنین ملک عبد الله دوم پادشاه اردن دارای درجه 33 فراماسونری باشند

 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
این هم فکر کنم خوب باشه که بدونید :
سی و سه درجه فراماسونری اسکاتلندی
درجه اول:شاگرد تازه وارد
درجه دوم:افزاریار
درجه سوم:استاد بنا
درجه چهارم:استاد نهان
درجه پنجم:استاد کامل
درجه ششم:منشی محرم
درجه هفتم:ناظم و قاضی
درجه هشتم:مباشر ساختمان
درجه نهم:برگزیده نه نفر
درجه دهم:برگزیده پانزده نفر
درجه یازدهم:بلند پایه برگزیده
درجه دوازدهم:بزرگ استاد معمار
درجه سیزدهم:طاق خسروی انوش
درجه چهاردهم:شهسوار اسکاتلندی کمال
درجه پانزدهم :شهسوار شمشیر یا شهسوار شرق
درجه شانزدهم:شاهزاده اورشلیم
درجه هفدهم:شاهزاده شرق و غرب
درجه هجدهم:شهسوار مرغ ماهیخوار و عقاب و شاهزاده ی با اقتدار رزکروآی توارث
درجه نوزدهم:بزرگ کاهن
درجه بیستم:بزرگ استاد ارجمند
درجه بیست و یکم:ریش سفید عصر نوح
درجه بیست و دوم:شاهزاده لبنان
درجه بیست و سوم:رییس پرستشگاه
درجه بیست و چهارم: شاهزاده پرستشگاه
درجه بیست و پنجم:شهسوار ابلیس بی باک
درجه بیست و ششم:شاهزاده رحمت
درجه بیست و هفتم:فرمانده معبد
درجه بیست و هشتم شهسوار خورشید
درجه بیست ونهم :شهسوار اندروی مقدس
درجه سی ام :بزرگ شهسوار منتخب قدس،شهسوار عقاب سیاه و سفید
درجه سی و یکم:بزرگ بازرس فرمانده پی جوی
درجه سی و دوم: شاهزاده بلند پایه ی راز نهان شاهانه
درجه سی و سوم:بزرگ بازرس کل




* . یکی از دلایلی که عدد 13 برای فراماسون ها مقدس هست اینه که در 13 فروردین هامان وزیر خشیار شاه ( که به شرارت و پلیدی یهودیان (البته به غیر از کلیمیان ایران) پی برده بوده ) و 15 قوم و 77 هزار ایرانی به واسطه دسیسه یکی از درباریان یهودی قتل عام میشن ( یه وقت فکر نکنید این هولوکاسته ها) و همانطور که در بالا میینید درجه 13 دارای نام ایرانی است

* افرادی که درجه 33 دارند در دنیا شاید به 15 نفر هم نرسند به عنوان مثال بیل کلینتون ( چهل و دومین رئیس جمهور آمریکا) و محمد علی فروغی ( کسی که احمد شاه را برداشت و به جای اون رضا شاه رو گذاشت و رضا شاه رو برداشت و پسرش محمد رضا رو گذاشت همچنین مسئله کشف حجاب به دستور همین شخص صورت گرفت و رضا شاه کودن چوب این کار رو خورد) و شریف امامی (نخست وزیر ایران در دوره پهلوی) ثابت شده است که این سه فرد درجه 33 داشته اند و حدس هایی زده شده که ملک عبدالله پادشاه عربستان و همچنین ملک عبد الله دوم پادشاه اردن دارای درجه 33 فراماسونری باشند


ممنون دوست عزيز
مطلب فوق العاده اي گذاشتيد
يه مطلب ديگه هم اينكه ، وزير يهوديه خشايارشا، مردخاي بود كه به واسطه وارد كردن زني به نام استر (كه يه يهودي بود) به دربار و به ازدواج درآوردن وي با خشايارشا، دست به اين فاجعه بزرگ زدند(اينكه ميگيم 77هزار ايراني كشته شدند، بر اساس مطلب خود يهوديهاست، ميتونيد از اينجا كتابشو دانلود كنيد). جالب اينجاست كه روز كشتار ايرانيها به نام عيد پوريم در فرهنگ يهوديها يه جشن بزرگ ميگيرن و از اون جالبتر قبر مردخاي و استر در همدانه(در صحبتي كه با يكي از دوستان همداني داشتم ميگفت كه اين دو ، پيغمبر يهوديها هستند، ميبينيد تا چقدر ذهن ايرانيها رو منحرف كرده اند.)

به اينجا هم يه سري بزنيد بد نيست:http://pardis.150m.com/vashti.htm
 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
مباحث فراماسونری

مباحث فراماسونری

فراماسونری طیف Shriner


فراماسونری برای نفوذ در اسلام به طرق مختلفی اقدام کرد، ولی به خواست خدا نتوانست خللی در اسلام وارد کند. یکی از گروه های فراماسونری که جهت نفوذ در اسلام شکل گرفته است، فراماسونری طیف Shriner در آمریکا می باشد. این طیف که نام دیگر آن «Ancient Arabic Order of the Nobles of the Mystic Shrine » یا « آیین عربی باستانی نجیب زادگان معبد سری » می باشد و به اختصار (A.A.O.N.M.S) نامیده می شود،(129) در جهت احیای آیین های الحادی و بت پرستی اعراب جاهلی تأسیس شده است. اعضای گروه ماسونی Shriner قبل از عضویت در این گروه، می بایست در گروه های دیگر ماسونی شرکت کرده و مدارج بالای ماسونی را کسب نمایند؛ به طوری که تنها ماسون های درجه ی 32 به بالا می توانند وارد طیف Shriner شوند. (از این مطلب می توان نتیجه گرفت که ماسون های طیف Shriner، علاوه بر اعتقاد به قوانین این طیف، به قوانین سایر گروه های ماسونی نیز پایبندند.).

همان گونه که در ابتدای مقاله ذکر کردیم، فراماسون ها الهه های ملل باستان را بزرگ می دارند. در این راستا، فراماسونر های طیف Shriner همانند اعراب جاهلی عربستان در زمان قبل از بعثت حضرت محمد (ص)، بت هایی همچون لات و عزی و ... را مورد تقدیس قرار می دهند. اعضای این طیف، در دعا های خود کلمه ی « الله » را به کار می برند. زیرا آن ها « الله » را اسم مذکر اللات (نام بت بزرگ زمان جاهلیت) می دانند و کلمه ی الله را در دعاهای خود به عنوان « الهه ی ماه » استفاده می کنند، نه خدای یکتا.(130)

از دیگر علامت هایی که فراماسونر های این طیف استفاده می کنند، علامت « ماه و ستاره »، و « کلاه عثمانی » است.(131)

علاوه بر این، در نماد های فراماسونر های طیف Shriner، مجسمه ی فرعون نیز به چشم می خورد.(132) (حضور مجسمه ی فرعون در نماد طیف Shriner نشان می دهد که اعضای این طیف، علاوه بر اعتقاد به الهه های اعراب جاهلی، کماکان به بقیه ی نماد ها و آداب و سنن ماسونی پایبندند. به نحوی که همچون فراماسونر های گروه های ماسونی دیگر، از نماد های مصر باستان نیز استفاده می نمایند.)




علامت هاي ماسوني طيف Shriner .به علامت هاي«ماه و ستاره», شمشير عربي و کلاه عثماني توجه کنيد. همچنين به مجسمه ي فرعون که جزئ لاينفک تمامي گروه هاي ماسوني است توجه فرماييد.

ادامه دارد....
 

Similar threads

بالا