ویژه نیمه شعبان.....:::::شناخت آن حضرت (تولد -دوران کودکی-غیبت صغری و .....):::::.....

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز



:gol:


:gol: :gol:


:gol: :gol: :gol:



ضمن عرض تبریک و شادباش به مناسبت اعیاد سعید شعبانیه



به مناسبت میلاد پر برکت


حض
رت بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفدا


تعدادی تاپیک برای شناخت بهتر حضرت در تالار عصمت و طهارت ارسال شده است.





 
آخرین ویرایش:

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
مادر امام زمان(عج)


مادر آن جناب را به نامهاي متعددي معرفي نموده اند: مانند نرجس، صيقل، ريحانه، سوسن، خمط، حكيمه، مريم و اين تعدد اسم بي وجه نيست(1) زيرا:

الف) امام حسن عسكري (ع) كنيزهاي متعددي داشته به نام هاي مختلف.

ب) فرزند امام حسن(ع) در محيطي بسيار خطرناك تولد يافته زيرا خلفاي بني عباس و حتي بعضي از بني هاشم به وسيلة مأمورين خود از خانه هاي علويين مراقبت كامل به عمل مي آوردند.

از اينرو از جانب خداوند تمام پيش بيني هاي لازم به عمل آمد:

اولاً چنان كه در روايات است آثار آبستني در مادرش ظاهر نشد

ثانياً امام حسن(ع) براي مراعات احتياط نام آنجناب را براي كسي فاش نكرد،

ثالثاً در حين وضع حمل جز حكيمه خاتون و بعضي از كنيزان كسي حضور نداشت و اين خود نيز در تعدد اسامي بي اثر نبوده است.
(2)


پي نوشت:
1- برخي از محققان مي نويسند امكان دارد نام اصلي او همان «نرجس» بوده باشد و اسامي ديگر به جز «صيقل» را بانوي او «حكيمه» دختر امام جواد (ع) به او داده باشد زيرا در آن زمان كنيزان را براي خوش آمدگويي به اسامي گوناگون مي خواندند و نرجس و ريحانه و سوسن همه اسامي گل ها هستند و صدوق نيز روايتي را نقل مي كند كه اين احتمال را تقويت مي كند.
درسنامه تاريخ عصر غيبت، ص 29.
2- ابراهيم اميني، دادگستر جهان، ص 113-114.


 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
مليت مادر امام زمان(ع)


دربارة «مليّت» مادر امام نيز دو قول عمده وجود دارد كه عبارتند از:

الف) مرحوم كليني مي نويسد: مادر قائم (عج) كنيزي از «نوبه» استان شمالي سودان بوده است.(1)

ب) مرحوم صدوق مطابق روايتي او را «مليكه» دختر «يشوع» پسر قيصر روم و مادرش را از حواريين مسيح مي داند

كه توسط نيروهاي اسلامي به اسارت در آمد و به صورت كنيز در معرض فروش قرار گرفت و به واسطة فرستادة امام هادي(ع)از بازار برده فروشان بغداد خريداري شد و به محضر امام هادي (ع)در سامرا فرستاده شد.»(2)

پي نوشت:
1- كافي، ج 1، ص 323، به نقل از درسنامه تاريخ عصر غيبت، ص 29 .
2- كمال الدين، ص 317، به نقل از درسنامه تاريخ عصر غيبت، ص 29.



جهت مطالعه بیشتر:
[h=2]داستان ازدواج امام عسگري(ع) با نرجس خاتون [/h]

 
آخرین ویرایش:

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
مقام نرجس خاتون

در اين كه «نرجس» مادر صاحب الامر (عج) خانم والامقامي بوده است ترديدي نيست زيرا شايستگي و پاكي او مورد تأييد بوده است چگونه مي توان عظمت روحي و معنوي او را كتمان كرد و يا در آن شك كرد در حالي كه حضرت پيامبر و حضرت علي (ع)ـ و صادقين ـ عليهما السلام ـ او را بهترين و سيدة كنيزان مي خوانند
.

و حكميه «عمة امام عسكري ـ ع ـ» كه خود از بزرگ بانوان خاندان امامت است، او را بانوي خود و بانوي خاندان خويش مي خواند و خود را خدمتگزار او مي دانست.(1)

به يقين اگر آن بانوي گرامي از امتيازات والايي بهره مند نبود هرگز آن معصومين با عظمت، او را اين چنين مدح نمي كردند

و او را با واژه هاي، «بهترين» و «سيده» توصيف نمي كردند و هرگز حكيمه خاتون، اينهمه اسم گل را (ريحانه، سوسن و...) بر او نمي نهاد و او را به اين اسامي نمي خواند.


پي نوشت:
1- مهدي پيشوايي، سيرة پيشوايان. ص 66، درسنامه تاريخ عصر غيبت، ص 30.
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
دين مادر امام زمان(عج)
[FONT=&quot]
[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]‌ بهترين دليل بر لياقت او و رعايت كردن آداب حمل و[FONT=&quot]...[/FONT][FONT=&quot]، تولد آن حضرت (امام زمان) از اوست و هر كس امام زمان را با آنهمه درخشندگي ببيند و يا اوصاف او را بشنود مطمئن مي شود كه مادرش نيز اهل معرفت و رعايت آداب اسلامي بوده است.[/FONT][/FONT]
[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot] و اگر مادر آن امام چند صباحي مسيحي بوده است و سپس مسلمان شده است، مشكلي را ايجاد نمي كند زيرا در عصري كه مسيحي بوده است و اسلام برايش تبيين نشده بود به طور كامل به احكام مسيحيت اعتقاد داشت و عمل مي كرد و آن گاه كه اسلام بر او عرضه شد و در محضر امام بود تسليم ناب شد و مسلمان ناب بود.[/FONT]
[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot] و مسيحي بودن در فرضي ضرر مي زند كه آييني كامل به نام اسلام باشد و عرضه شده باشد و شخص از روي عناد نپذيرد و از اينرو يهودي بودن مادر حضرت عيسي(ع)و نيز تولد حضرت عيسي (ع)از او قابل جمع است چرا كه در آن زمان دين اسلام عرضه نشده بود و پيامبر اسلام مبعوث نشده بود[FONT=&quot]
[/FONT]
[/FONT]
[FONT=&quot]
[FONT=&quot]خلاصه سخن نرجس خاتون هنگامي كه مسيحي بوده است و اسلام بر او عرضه نشده بود مطيع محض آيين مسيحيت بود و از جميع جهات شايسته بود و چون اسلام بر او عرضه شد با جان دل پذيرفت و مسلمان خالص شد و اگر مسلماني ناب نبود آن همه معصومان از او مدح نمي كردند[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[/FONT]
[FONT=&quot]
[FONT=&quot]براي آگاهي بيشتر به تاريخ سياسي غيبت امام دوازدهم تأليف دكتر جاسم حسين مراجعه شود[/FONT][FONT=&quot]. [/FONT][/FONT]
[/FONT]
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
نسب امام زمان(عج)


محدثين شيعه و سنّي، روايات متعددي از پيامبر نقل كرده‌اند كه حضرت مهدي (عج) از اولاد امام حسين (ع) است از جمله:

1. شيخ صدوق به روايت عبدالرحمان بن سَمره از پيامبر(ص) در يك حديث طولاني كه صفات امام علي (ع) و حسنين ـ عليهم السلام ـ را بيان داشته نقل كرده است كه:

«حسن و حسين ـ عليهم السلام ـ دو امام و سيد اهل بهشت هستند. و 9 امام از نسل حسين ـ عليه السلام ـ امام اين امت است. كه نهم آن قائم امت بوده و زمين را از قسط و عدل پر مي‌كند...(1)
هم چنين شيخ صدوق سي و هشت حديث را با سندهاي مختلف در اين مورد بيان كرده است.

و باز شيخ صدوق از امام حسين(ع) پنج حديث نقل نموده كه آن حضرت فرموده است، امام قائم از فرزندان من مي‌باشد كه از آن جمله مي‌توان به روايتي اشاره كرد

كه عبدالرحمان بن حجاج از امام صادق (ع) و او از پدر بزرگوارش امام باقر(ع) و وي از امام سجاد (ع) نقل كرده كه امام حسين فرموده است:

نهم از فرزندان من، سنتي از حضرت يوسف و موسي بن عمران را به همراه دارد. او قائم اهلبيت ما است و او صاحب غيبت است(2)

پي نوشت:
1-شيخ صدوق، كمال الدين، اتمام النعمه، ج 2، باب 24، ص 282.
[2] . همان، ج 2، باب 30، ص 328.

 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
نسب امام زمان (عج)

بنابراين، از روايات فوق به دست مي‌آيد، كه حضرت مهدي (عج) از نسل امام حسين(ع)است نه از امام حسن (ع)

شايد در روايات كه آمده است پيامبر (ص) فرموده است حضرت مهدي (عج) از نسل حسين (ع) است

و يا در بعضي از روايات ديگر آمده كه از نسل امام حسن (ع) است.

اشاره به اين است كه چون مادر امام محمد باقر (ع) دختر امام حسن (ع) مي‌باشد.

و از اين طريق نسل حضرت مهدي (عج) به امام حسن (ع) نيز مي‌رسد.

بنابراين، هيچ گونه منافاتي ندارد كه حضرت مهدي از طريق امام حسين (ع) از نسل فرزند پسري، و از امام حسن(ع)از نسل فرزند دختري باشد.

لطف الله صافي گلپايگاني، منتخب الاثر، ف 2، ب 9، ح 1،




جهت مطالعه بیشتر:
[h=2]آيا حضرت مهدى (عج) از نسل امام حسن مجتبى (ع) است؟ [/h]
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
زمان تولد امام مهدي(عج)

در مورد تاريخ تولّد امام مهدى (عج):

قول اوّل ـ اين قول كه معروف ترين و مستندترين قول است، تاريخ تولّد آن حضرت را نيمه ى شعبان سال 255 هـ. ق مى داند. ثقة الإسلام كلينى مى نويسد:

امام مهدى(عليه السلام)در نيمه ى شعبان سال دويست و پنجاه و پنج هجرى قمرى متولد شده است.(1)
علامه ى مجلسى در بحارالأنوار نيز همين تاريخ را ذكر مى كند.(2)

از شهيد اوّل (ره) نيز نقل شده است كه:
امام مهدى(عج) در سامرا، جمعه شب، هنگام در پانزدهم شعبان 255 هـ. ق به دنيا آمد.(3)


ابن خلكان، يكى از علماى اهل سنّت نيز همين تاريخ را تاريخ ولادت امام مهدى(عج)مى داند.(4)

قول دوم ـ در برخى از مآخذ، تاريخ تولّد حضرت مهدى (عج) سال 256 هجرى ضبط شده است. كتاب كمال الدين(5) شيخ صدوق الغيبة(6)شيخ طوسى، از جمله ى اين منابع است.

همان گونه از شهيد اوّل نقل شد، مكان ولادت آن حضرت، شهر سامراء است(7) كه در نزديكى شهر بغداد قرار دارد.

اين شهر، بعد از شهادت امام رضا(ع) در دوره ى حكومت معتصم عباسى بنا گرديد.

پي نوشت:
1- اصول كافى، ترجمه ى جواد مصطفوى، ج 2، ص 449
2- بحارالأنوار، ج 51، ص 2.
3- همان، ج 51، ص 28.
4- همان، ج 51، ص 24.
5- كمال الدين، صدوق، ص 432،
6 -طوسى، الغيبة، ص 139 و 147.
7- بحارالأنوار، ج 51، ص 28.
 

*Maedeh.archi*

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
غیبت صغری،
به عقیده شیعیان دوازده امامی، از امامت حجت بن الحسن (امام دوازدهم ایشان)، از زمان درگذشت پدرش حسن عسکری در سال ۲۶۰ ه.ق. آغاز شده و تا سال ۳۲۹ ه.ق. به طول انجامیده‌است. در دوران غیبت صغری؛ آن حضرت با سفیران و وکلاء خود پیوستگی تمام داشته، آنان را به أوامر و تعلیمات لازمه ارشاد و بر آنچه که در موقعیّت های مختلف بر آنان واجب بود، راهنمایی و أمر می فرمودند . بر همین اساس شیعیانی که در مسیر أوامر حضرتش راه می سپردند، در قضایای فقهی و مالی و اجتماعی و ... با آگاهی به سفراء و نوّاب مراجعه می کردند .[SUP][۱][/SUP] باور آنان در این مدت چهار نفر نائب خاص او بوده‌اند و شیعیان از طریق آنها با امام در ارتباط بوده و مسائل خود را طرح می‌کرده‌اند. این چهار نفر عبارت‌اند از: عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، حسین بن روح و علی بن محمد سمری.

1- ابوعَمروی، عثمان بن سعید عمروی اسدی که به مدّت 1/5 سال نائب بود و در سال 300 هجری وفات نمود .
2- ابو جعفر محمّد بن عثمان بن سعید عمروی؛ وی در حدود 40 سال مقام والای نیابت خاصّه را به عهده داشت و در سال 305 هجری در گذشت .
3- ابوالقاسم، حسین بن روح نوبختی که در حدود 21 سال متصدّی مقام مقدّس سفارت بود و در شعبان سال 326 وفات کرد .
4- ابوالحسن، علی بن محمّد سَمُری( سَیمُری ) به مدّت 3 سال عهده دار این منصب بوده و در نیمه شعبان سال 329 دار فانی را وداع گفت .
وکالت این افراد عام و مطلق بوده‌است. البته در این دوران در موارد خاص و در شهرهای مختلف افراد دیگری نیز بوده‌اند که وکالت امام را بر عهده داشته‌اند که برخی معتقدند این وکالت بدون واسطهٔ نواب خاص بوده‌است.[SUP][۲][/SUP] از جملهٔ این افراد احمد بن حمزة بن الیسع[SUP][۳][/SUP]، محمد بن ابراهیم بن مهزیار[SUP][۴][/SUP]، محمد بن صالح[SUP][۵][/SUP] و ابو محمد وجنائی[SUP][۶][/SUP] را می‌توان نام برد.
غیبت صغری به وفات نائب چهارم یعنی علی بن محمّد سمری پایان پذیرفت و همراه با آن غیبت کبری آغاز گردید . در سال 329 هجری، مهدی موعود پایان سفارت و نمایندگی و شروع غیبت تامّه ( کبری ) را رسماً اعلام نمود و چنین فرمودند :که ظهوری، مگر به إذن خداوند عزّ و جلّ نخواهد بود .[SUP][۷][/SUP]



پانویس
  • ولادت، ص 270
  • امین، سید محسن، اعیان الشیعة، ج ۲، ص ۴۸
  • طوسی، الغیبة، ص ۲۵۷ و ۲۵۸.
  • کلینی، اصول کافی، ج ۱، ص ۵۱۸.
  • کلینی، اصول کافی، ص ۵۲۱.
  • طبرسی، اعلام الوری، ص ۴۴۴.
  • غیبت، ص33

 
آخرین ویرایش:

*Maedeh.archi*

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مراحل سه گانه غیبت صغری

مراحل سه گانه غیبت صغری

مراحل سه گانه غیبت صغری
امام زین العابدین علیه السلام می فرماید:

«و انّ للقائم منّا غَیبتین، احداهُما اطولُ من الاخری، امّا الاولی فسِتّة ایّام، اوستّهُ اشهُرٍ، او سِتّة سنین. و امّا الاخری فیَطول اَمَدُها حتّی یَرجع عن هذا الأمر اکثرُ من یقول بِه، فَلا یَثبتُ عَلیه الا مَن قَوی یَقینهُ و صَحّت مَعرفتهُ و لم یجد فی نفسِه حَرجاً ممّا قَضَینا و سَلمَ لَنا اَهلَ البیت.»

برای قائم ما دو غیبت است که یکی از آنها طولانی‌تر از دیگری است. غیبت اولی شش روز، شش ماه و شش سال است، ولی غیبت دیگری به قدری طولانی خواهد بود که بیشتر قائلین به آن از اعتقاد خود برمی‌گردند، در امامت او ثابت قدم نمی‌ماند جز کسی که ایمانش قوی و معرفتش کامل باشد و در برابر داوری‌های ما تردیدی به خود راه ندهد و در برابر ما کاملاً تسلیم باشد.» (1)

علامه مجلسی در شرح این حدیث می‌فرماید: شاید این حدیث اشاره به تحوّلات وضع آن حضرت در غیبت صغری باشد که در شش روز اول، منحصراً اهل بیت آن حضرت از ولادت آن مهر تابان آگاه بودند، و در شش ماه اوخواص شیعیان و نزدیکان از آن مطلع شدند، و در شش سال اول غالب شیعیان از آن آگاه شدند و بعد از شش سال (بعد از رحلت امام حسن عسکری علیه السلام) خبر ولادت آن کعبه موعود در جهان اسلام منتشر شد.(2)
منبع:
1- کمال الدین، ص 323.2- بحار الانوار، ج 51، ص 135.
 
آخرین ویرایش:

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
دوران كودكی حضرت مهدی علیه السّلام ...

دوران كودكی حضرت مهدی علیه السّلام ...



.
.
.


حضرت امام مهدی ( علیه السّلام ) در زمان حیات پدر ...

از آن جا كه شروع غیبت صغرا را از هنگام تولّد حضرت مهدی ( ع ) به حساب می آورند ، بد نیست كه نظری گذرا به زندگانی حضرتش در زمان حیات پدر بزرگوارشان بیفكنیم:

واضح است كه حضرت مهدی ( ع ) در سامراء و تحت سرپرستی پدرشان حضرت امام حسن عسكری ( ع ) در حالی كه در طول زندگانیشان مشمول عنایات و عواطف پدر می‌بودند ،زندگی می‌فرمودند !

در این مدّت، حضرت امام حسن عسكری ( ع ) فرزندشان را برای برخی از افراد مورد اعتماد شیعه ظاهر می‌فرمودند

و

حضرتش را به عنوان دوازدهمین امام و پیشوا و مهدی موعود منتظر به آنان معرفی می‌فرمودند ...:gol:

وقتی كه حضرت امام حسن عسكری ( ع ) را زهر خوراندند و آن حضرت لحظات پایانی حیات را می‌گذراندند

و

اغیار و جاسوسان پس از اطمینان از تأثیر زهر در جسم ایشان منزل حضرت امام حسن عسكری ( ع ) را ترك كرده بودند

حضرت مهدی ( ع ) نزد پدرشان حاضر گردیدند تا ایشان را در نوشیدن دارو كمك نماید و ظرفی را كه در دست گرفته و می‌خواستند بنوشند نگه دارند؛

زهر فوق‌العاده قوی بود و رعشه‌ای در دو دست مبارك حضرتش حادث گردیده بود كه حضرت امام حسن عسكری ( ع ) نمی‌توانستند ظرف دارو را بنوشند؛ چرا كه ظرف به دندانهایشان می‌خورد!!

این ملاقات آخرین دیدار و آخرین عهد بود!!

حضرت امام حسن عسكری ( ع ) پس از آن دنیا را بدرود گفتند و پاك فرزند عزیزشان را در تندباد روزگار و در معرض حوادث و مسائل زندگی یتیم گذاردند؛

در پناه محافظت همیشگی خدا و حمایت حق كه هرگز از بین نمی‌رود!






مطالب از کتاب :

امام مهدي(ع) از ولادت تا ظهور

سيد محمد كاظم قزويني

ص 203
 
آخرین ویرایش:

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
دوران كودكی حضرت مهدی علیه السّلام ...

دوران كودكی حضرت مهدی علیه السّلام ...



.
.
.


در اینجا به برخی از روایات که دوران کودکی امام مهدی(عج) را نقل نموده اند اشاره میکنیم:

1. بانوی بزرگوار حضرت«حكیمه» عمه حضرت امام حسن عسكری ( ع )

كه در هنگام تولد حضرت مهدی ـ علیه الصلاه و السلام ـ حاضر بود و پس از آن ماجرا نیز چندین بار حضرت مهدی ( ع ) را زیارت نمود!!

2. نسیم، كنیز حضرت عسكری ( ع )

او می‌گوید:

یك شب (به روایتی ده شب) پس از تولد حضرت مهدی ( ع ) بر ایشان وارد شدم

درمحضرشان عطسه كردم. به من فرمود: «یَرْحَمُكِ الله» من از این سخن شادمان گردیدم. سپس به من فرمودند:

آیا بشارتی در مورد عطسه به تو بدهم؟

عرض كردم: آری ای مولای من. فرمودند: «عطسه » تا سه روز انسان را از مرگ در امان می‌دارد.» [1]


3. جماعتی از یاران حضرت عسکری ( ع )

از ابوغانم خادم روایت شده است كه گفت:

امام عسکری ( ع ) را فرزندی به دنیا آمد كه وی را «محمّد » نامیدند.

آن حضرت فرزندشان را در روز سوم به یاران خویش نمایاندند

و فرمودند:«این صاحب شما پس از من است و خلیفه من بر شما

او همان قائمی است كه به انتظار او گردن می‌كشند و هنگامی كه زمین از جور و ظلم آكنده گردد ظهور كرده آن را از عدل و داد پر خواهد ساخت.» [2]


4. تقریباً ‌چهل مرد حضرتش را زیارت نمودند

آن هنگام كه پدرش حضرت امام حسن عسكری ( ع ) وی را به آنان نشان داده فرمودند: « این، امام شما پس از من است و خلیفه من بر شما.»



.
.
.


ادامه دارد ... :gol:


--------------------------------------------------------------------------------


[1] . كمال الدین، ج2، ص 430؛ غیبت شیخ طوسی ص 139.


[2] . كمال الدّین، ج2، ص431.


 

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
دوران كودكی حضرت مهدی علیه السّلام ...

دوران كودكی حضرت مهدی علیه السّلام ...



.
.
.



5. شیخ بزرگوار « احمد‌بن‌اسحاق‌قمی اشعری »

وی می‌گوید:

«بر حضرت ابومحمد حسن‌بن‌علی ـ ( ع ) ـ وارد شدم.

در نظر داشتم از ایشان راجع به جانشینشان سؤال كنم. حضرتش ـ بدون آن كه من سؤالی كرده باشم ـ ابتدا به سخن كرده فرمودند:

ای احمد‌بن‌اسحاق! خدای تبارك و تعالی از زمانی كه حضرت آدم ( ع ) را خلق فرمود، زمین را از حجتی كه از سوی خود بر مردم معین می‌كند، خالی نگذارده است و تا روز قیامت نیز خالی نخواهد گذارد.

به وسیله او بلا را از اهل زمین دفع می‌نماید و به واسطه او باران را فرو می‌فرستد و به سبب او بركات زمین را خارج می‌گرداند.»

سؤال كردم: ای پسر پیامبر، امام و خلیفه پس از شما كیست؟ :que:

حضرت به سرعت برخاسته به اندرون رفتند سپس بیرون آمدند؛

در حالی كه كودكی را كه چهره‌اش مانند ماه شب چهارده و سنش در حدود 3 سال بود بر دوش گرفته بودند.

پس به من فرمودند:

«ای احمد‌بن‌اسحاق، اگر نزد خدا و حجّت‌های او گرامی نمی‌بودی، این فرزندم را به تو نشان نمی‌دادم.

او هم نام رسول خدا و هم كنیه اوست.

وی همان كسی است كه زمین را از عدل و داد پر می‌كند؛ همان گونه كه از ظلم و جور پر شده باشد.

ای احمد‌بن‌اسحاق، مَثَل او در این امت مثل خضر است و ذوالقرنین.

سوگند به خدا كه آن چنان غیبتی خواهد داشت كه در آن غیبت، هیچ كس از هلاكت نجات نیابد؛

مگر آن كس كه خدای عزّوجلّ وی را در اعتقاد به امامت او ثابت دارد و به دعاكردن برای تعجیل در فرجش توفیق دهد.»

عرض كردم:

مولای من، آیا نشانه‌ای هست ك قلب من با آن آرامش یابد؟

در این هنگام كودك شروع به سخن گفتن به زبان عربیِ‌فصیح نمود و فرمود:

«من بازمانده خدا در زمین اویم و انتقام گیرنده از دشمنان او؛ بعد از این دیگر از من اثری مجوی، ای احمد‌بن‌اسحاق.»[3]


احمد‌بن‌اسحاق گوید:

خوشحال و شادمان برگشتم، وقتی فردا شد مجدّداً‌به محضر حضرت امام حسن عسكری ( ع ) شتافتم و به ایشان عرض كردم:

ای فرزند رسول خدا، شادمانی من به خاطر منّتی كه بر من نهادید، زیاد گردید.

اما سنت جاریه‌ای كه در او از خضر و ذوالقرنین است، چیست؟

فرمودند:«طولانی شدن غیبت، ای احمد.»

عرض كردم:

ای فرزند رسول خدا، آیا غیبت وی به طول خواهد انجامید؟

فرمودند:

«آری، سوگند به پروردگارم؛ تا آن جا كه بیشتر معتقدان به وی از اعتقاد به او برمی‌گردند

و

هیچ كس(بر این امر) باقی نمی‌ماند مگر آن كس كه خدای تعالی از او بر ولایت ما پیمان گرفته و در قلبش ایمان را ثبت نموده

و

وی را به روحی از سوی خود تأیید فرموده باشد.

ای احمد‌بن‌اسحاق، این امری از امور خداست وسرّی از اسرار او و غیبی از علم غیب خدا؛ آن چه را به تو دادم بگیر و از شكركنندگان باش تا در بالاترین درجات بهشت با ما باشی.» [4]




-------------------------------------------------------


[3] . انسان از اثر تفحص می‌نماید تا آنكه مؤثّر را بیابد؛ ولی وقتی مؤثّر را یافت، دیگر انگیزه‌ای برای تفحص از اثر نخواهد داشت.

ممكن است مراد حضرت از این جمله كه «پس از این، از من اثری مجوی ای احمد‌بن‌اسحاق» این باشد

كه تو امامت را یافته‌ای و لذا لزومی ندارد كه دنبال علامت و نشانهائی بگردی كه افراد شكّاك به دنبال آنها می‌گردند!!


[4] . قبلاً گفتیم كه علم غیب مسأله‌ای است و اطلّاع بر علم غیب مسأله‌ای دیگر!!










.
.
.

ادمه دارد ... :gol:
 
آخرین ویرایش:

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
دوران كودكی حضرت مهدی علیه السّلام ...

دوران كودكی حضرت مهدی علیه السّلام ...


.
.
.


6. یعقوب‌بن‌منقوش

او می‌گوید:

«بر حضرت ابومحمد حسن‌بن‌علی ـ علیهماالسّلام ـ داخل شدم. بر سكویی در منزل نشسته بودند و سمت راستشان اطاقی بود كه پرده‌ای آن را پوشانده بود.

از ایشان سؤال كردم:

ای آقای من، چه كس صاحب این امر خواهدبود؟ فرمود:«پرده را بردار.»

پرده را برداشتم. كودكی را دیدم كه قامتش پنج وجب بود و به نظر می‌رسید كه حدوداً هشت یا ده ساله باشد.

پیشانی‌‌ای گشاده، صورتی سفید، چشمانی درخشنده داشت. ستبر دست و خمیده‌ زانو بود. خالی بر گونه راستش و موهایی برآمده در جلوی سرش دیده می‌شد.

آن كودك آمد و بر روی پای حضرت امام حسن عسكری ( ع ) نشست.

حضرت عسكری ( ع ) فرمودند:

«این، صاحب شماست.» آنگاه حضرت مهدی ( ع ) برخاستند كه بروند.

حضرت امام حسن عسكری ( ع ) فرمودند:

«فرزندم، تا زمانی معین شده به داخل برو.»

آن حضرت وارد اتاق گردید و من مشغول نظاره او بودم!!

سپس حضرت امام حسن عسكری ( ع ) فرمودند:

«ای یعقوب، بنگر چه كسی در داخل اتاق است؟

من داخل شدم ولی كسی را ندیدم.» [5]



------------------------------


[5] . كمال الدّین، ج2، ص437
 
بالا